
سرمقاله اعتماد/ آفات خیابانی کردن دیپلماسی
ايران
بروزرسانی

ايران/ « آفات خياباني کردن ديپلماسي » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته نصرتالله تاجيک است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
در عرصه جهاني وقتي از قدرت نظامهاي ســـــياسي صــــحبت ميشود بيش از هر چيز، اين قدرت معطوف به دو حوزه در ساختارهاي اين نـــظامهــاســــت؛ حوزه نظامي و حوزه ديپلماســــي. در واقع حتي وقتي از مؤلفههاي مختلف قدرت مانند قدرت اقتصادي و قدرت فرهنگي نيز ياد ميکنيم نبايد از ياد ببريم که بدون داشتن نيروي نظامي و ديپلماتيک قوي، امکان نفوذ بخشيدن و اعمال اين بخشهاي قدرت نيز کاهش پيدا ميکند. در اين بين سياست خارجي در واقع محل بروز و عملياتي شدن تمام توافقات داخلي يک نظام سياسي در عرصه بينالمللي است ...
يعني جايي که تماميت محتواي استراتژيک و تاکتيکي يک نظام سياسي در نسبت با ديگر بازيگران عرصه بينالمللي به اجرا در ميآيد. بنابراين بسيار طبيعي است که بازيگران ريز و درشت جهان براي نگاه به هر کشوري پيش از هر چيز متوجه دستگاه سياست خارجي آن باشند و از همين رو شأنيت اين دستگاه و نهاد بيش و پيش از هر عامل ديگري ميتواند زاويه و جنس نگاه به جايگاه، موقعيت و قدرت کشورها و دولتها را بسازد. همه اينها به اين معنا است که رفتار و برخورد با دستگاه ديپلماسي در هر کشوري ظرافت و دقتي را ميطلبد که متفاوت از دستگاههاي ديگر در همان نظام سياسي است.
با اين مقدمه بايد به يک اصل حياتي در تمام نظامهاي سياسي اشاره کرد و آن هم اينکه «عرصه ديپلماسي محل جدالهاي حزبي و جناحي داخلي نيست.» مع الاسف اين اصل خصوصاً در سالهاي اخير به کرات در کشور ما مورد تعرض قرار گرفته و حتي در مقاطعي اهداف و برنامههاي ديپلماتيک ما وجهالمصالحه يا گروگان دعواهاي داخلي شده است. اتفاقي که دو حاصل را در پي دارد؛ از يک سو چنين وضعيتي تمرکز دستگاه ديپلماسي را براي پيگيري وظايف و طراحي دقيقتر برنامههايش از بين ميبرد و از سوي ديگر تصوير و جايگاه دستگاه ديپلماسي کشور را در نگاه رقبا و بازيگران بينالمللي مخدوش ميکند. به عبارتي حمله داخلي به دستگاه ديپلماسي و ايراد تهمت و توهين به آن نه تنها به معناي پائين کشيدن يکي از مهمترين سمبلهاي اقتدار و اتحاد کشور در چشم ناظران بيروني است بلکه مجوزي براي تعرض به آن نيز در حوزههاي ديگر محسوب ميشود.
بر همين اساس است که حتي در آزادترين کشورهاي جهان نيز حداقل سياستمداران و مقامات رسمي فارغ از تفاوت نظرهايي که دارند سعي ميکنند تا در نوع طرح انتقادات در قبال دستگاه ديپلماسي ملي خود با دقت خاصي عمل کنند. براي فضاي داخلي ايران نيز هيچ شکي وجود ندارد که طرح انتقادات و بيان نقطه نظرات مختلف درباره تلاشهاي ديپلماتيک و عملکرد دستگاه وزارت خارجه حقي است که نه فقط براي سياسيون و نمايندگان مجلس، بلکه براي تک تک شهروندان وجود دارد و بايد از آن حفاظت شود. اما در کنار اين حق مسأله حفظ حريم و جايگاه دستگاه ديپلماسي نيز اهميت دارد. حرمتي که به نظر ميرسد در جلسه اخير مجلس با آقاي ظريف رعايت نشد. اما مسأله اين است که رفتارهاي صورت گرفته در آن روز فارغ از بحث تعرض به جايگاه وزارت خارجه، با شأن و شخصيت مجلس به عنوان نهاد نمايندگي ملت نيز همخواني نداشت و از اين نظر نيز باعث تأسف دو چندان بود.اگر خياباني کردن هر نوع انتقاد و مسألهاي در کشور محل ايراد نباشد، اين موضوع از دو جهت براي سياست خارجي محل عيب است؛ اول به لحاظ جوانب مختلف تخصصي، فني و پيچيده موضوعات مختلف سياست خارجي و دوم از حيث محرمانگي موجود در خيلي از مسائل. جداي از اينها بايد متذکر شد که حوزه سياست خارجي به عنوان سمبل قدرت سياسي يک کشور بيش از همه حوزههاي ديگر نيازمند تقويت عنصر وفاق ملي است. آن هم در شرايطي که معادلات شکل گرفته در منطقه ما با تلاش برخي بازيگران فرامنطقهاي از حالت يک «جنگ سياسي» در حال تغيير فاز به يک «جنگ امنيتي» است و در اين وضعيت تضعيف يا تخريب دستگاه ديپلماسي نتيجهاي جز کاهش قدرت ابتکار عمل در پي نخواهد داشت.