انفجار بدون مدعی
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست شهاب شهسواري/ 10 روز پس از انفجار در تاسيسات غنيسازي گمانهزنيهاي رسانهاي در مورد عامل اين رويداد ادامه دارد. نهادهاي رسمي ايران از توضيح در مورد عامل رويداد سر باز زدهاند و آن را به آينده موکول کردهاند، اما رسانههاي وابسته به رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين و رسانههاي امريکايي اصرار دارند که اين رويداد را يک حمله خارجي به تاسيسات هستهاي براي توقف تحقيق و توسعه سانتريفيوژهاي نسل جديد در ايران توصيف کنند. نيويورکتايمز در گزارشي ادعا ميکند که شواهدي وجود دارد که رويداد در تاسيسات نطنز يک حمله برنامهريزي شده توسط رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين است که امريکا هم از آن باخبر بود. به نوشته اين روزنامه رابطه نزديک يوسي کوهن، رييس موساد و مايک پمپئو، وزير خارجه امريکا و بيميلي پمپئو براي اظهارنظر در مورد حادثه نطنز شاهد اين است که پمپئو از چيزي خبر دارد. همزمان، روزنامه واشنگتنپست هم به نقل از يک بازرس پيشين آژانس بينالمللي انرژي اتمي، مينويسد که آسيبهاي وارده به تاسيسات نطنز، آسيبهايي جدي بوده و دستکم برنامه توليد سانتريفيوژهاي مدرن ايران را به مدت ۲ سال به تاخير مياندازد. اما در برابر مقامهاي ايراني، در برابر اين گمانهزنيهاي رسانهاي مسير سکوت را برگزيدهاند. سکوتي که از يکسو ابهام در مورد حادثه نطنز را افزايش داده و ازسوي ديگر طمع مقامهاي خارجي متخاصم با جمهوري اسلامي ايران را براي تقبل مسووليت حادثه نطنز افزايش داده است. از همان روزي که حادثه در تاسيسات غنيسازي شهيد احمديروشن در نطنز علني شد، مقامهاي رژيم اشغالگر تلاش کردند با سياست ابهام، رسانهها را در مورد عامل اين حادثه مردد کنند. وزير خارجه و جنگ رژيم اشغالگر از تاييد يا تکذيب نقش رژيمشان در اين حادثه خودداري کردند و رسانههاي امريکايي به نقل از «مقامهاي امنيتي» ناشناخته با مليت «خاورميانه» نقل کردند که کار، کار رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين است. در واکنش به اين فضاسازيها يک پايگاه خبري منتسب به نهادهاي امنيتي در ايران نوشت که «[اين] عمليات رسانهاي ... «به تدريج در حال نزديک شدن به مراحلي است که ميتواند مخاطرات جدي براي اين رژيم به دنبال داشته باشد.» سخنگوي وزارت امور خارجه ايران، سيدعباس موسوي هم از «عواقب سخت» در صورت اثبات نقش يک دولت خارجي در انفجار نطنز گفته است. چه شواهدي وجود دارد؟ ادبيات گزارشهاي رسانهاي منتشر شده در رسانههاي غربي، نشان ميدهد که هنوز مدرک مشخص و دقيقي براي انتساب حادثه نطنز به يک طرف خارجي ندارند. نيويورک تايمز معتقد است که چون حادثه در نطنز «نتيجه يک عمليات پيچيدهتر از استاکسنت» است، پس بايد دست همان رژيم پشت آن باشد که استاکسنت را مديريت کرد. با اين حال بعد از گذشت نزديک به يک دهه، تلآويو بهرغم تمام شواهدي که نقش اين رژيم در مديريت حمله سايبري با ويروس استاکسنت را نشان ميدهد، حاضر به پذيرش مسووليت آن نشده است. نيويورک تايمز يک هفته قبل، با استناد به اظهارات مقامهاي ناشناخته امنيتي، مدعي استفاده از يک بمب در اين حادثه شده بود، اما اينبار ارزيابي خود را کاملا تغيير داده و تلويحا مدعي انجام يک عمليات برنامهريزي شده سايبري با هماهنگي دولت امريکا ميشود. اين ارزيابيهاي بدون بنيان از لحظه اول انتشار خبر انفجار در تاسيسات هستهاي ايران آغاز شد، ابتدا يک بيانيه از گروهي فاقد هرگونه سابقه، آن را يک عمليات خرابکارانه داخلي معرفي کرد، بعدتر رسانهها مدعي حملات هوايي، پهپادي، بمبگذاري و حالا حمله سايبري شدهاند. طمع «منفعت بدون هزينه» در مورد حادثه اخير در نطنز مقامهاي ايراني در حال سنجش ميزان جرات و طمع قدرتنمايي مقامهاي رژيم مذکور هستند. به نظر ميرسد تهران نسبت به طمع رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين براي آنچه ازسوي يک منبع «منفعت بدونهزينه» توصيف شده است، نقشه کشيدهاند. مقامهاي تلآويو نزديک به دو سال است مدعي ميشوند به صورت پيوسته در خاک سوريه و عراق به منافع ايران حمله کردهاند، اما وقتي پاي برعهده گرفتن مسووليت اقدامات نظامي ميرسد، آنها ترجيح ميدهند که سياست ابهام در پيش گيرند. حالا سکوت تهران، فرصتي براي مقامهاي تلآويو ايجاد کرده که رسما قبول کنند آيا آنقدر توانايي دارند که علنا مسووليت يک عمليات ضدايراني را برعهده بگيرند؟ پيداست که با گذشت 10 روز از اتفاق مذکور هنوز جرات و اعتماد به نفس کافي در ميان اشغالگران فلسطين ايجاد نشده است تا عمليات بدون مدعي ۱۲ تير در تاسيسات هستهاي ايران را برعهده بگيرند. اما شايد ارزيابي تلآويو اين باشد که حتي اگر هيچ مدعي براي اين «حمله» وجود نداشته باشد، باز هم پذيرفتن مسووليت آن چنان هزينه سنگيني دارد که حاضر به پذيرش آن نيستند. پمپئو خبر داشت؟ نيويورکتايمز مينويسد: «وزير خارجه امريکا، مايک پمپئو که از هر فرصتي براي محکوم کردن حکومت ايران استفاده ميکند، چهارشنبه هفته گذشته دستکم دو بار از توضيح در مورد اين رويداد خودداري کرد. بر کسي پوشيده نيست که وزير امور خارجه امريکا، مايک پمپئو که ابتدا در مقام رييس آژانس اطلاعات مرکزي امريکا (CIA) خدمت ميکرد رابطه گرم و صميمانهاي با يوسي کوهن، رييس موساد، سرويس جاسوسي خارجي[رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين] ايجاد کرده است. اين دو مقام به صورت مستمر با يکديگر گفتوگو ميکنند و بعيد است که پمپئو از تصميمات کوهن بيخبر باشد، بهويژه اگر اتفاق نطنز يک عمليات [توسط رژيم اشغالگر] باشد. درست در روزهايي که انفجار نطنز روي داد، دوره رياست يوسي کوهن توسط نخستوزير بنيامين نتانياهو، براي 6 ماه ديگر تمديد شد. اين تمديد دوره نشانهاي از يک اقدام پيش رو بود. کوهن يک کهنهکار در عمليات ضدايراني است. او 10 سال پيش مسوول يکسري حملات سايبري پيچيده به ايران بود که با عنوان بازيهاي المپيک از آن ياد ميشود و باعث از کار افتادن بيش از ۱۰۰۰ سانتريفيوژ در تاسيسات نطنز شد. او همچنين هنگام عمليات [ادعايي] که به سرقت اسناد هستهاي [ادعايي] ايران منتهي شد، رييس موساد بود.» آگاهي امريکا از عمليات ادعايي توسط تلآويو، موضوعي است که از سوي رسانههاي ايراني هم به آن پرداخته شده است. پايگاه اطلاعرساني نورنيوز که نزديک به شوراي عالي امنيت ملي ايران تلقي ميشود در يادداشتي بدون نام نويسنده تاکيد ميکند: «واضح است که رژيم صهيونيستي بدون اجازه ايالاتمتحده امريکا نسبت به تعدي به حوزه حساسي چون مراکز هستهاي جمهوري اسلامي ايران حتي فکر هم نميتواند بکند چه رسد به اقدام.» اين يادداشت هشدار ميدهد که اگر قرار باشد مقامهاي رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين مسووليت اين اقدام را بپذيرند، آنگاه «مخاطرات اين تغيير رويکرد و عبور از خطوط قرمز متوجه واشنگتن نيز خواهد شد.»