غیزانیه همچنان تشنه
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست نيلوفر رسولي/ بيش از چهل روز گذشت، شنبههاي بسياري نيز به جمعه رسيد، آب بالاخره به غيزانيه رسيد، اما نه کامل و نه سالم. غيزانيه با 600 حلقه چاه نفت، از سالهاي پيش با مشکل کمآبي دستوپنجه نرم کرده است، وعدههاي چهل يا پنجاه روزه نيز از سالها پيش داده شده است، در کنار تشنگي مدام و وعدههاي مدام، اما منابع مالي درشتي در سالهاي اخير براي حل معضل آب و فاضلاب در استان نفتخيز کشور اختصاص داده شده است. اين منابع يکي پشت ديگري به صدر اخبار راه مييابند، اما در نتيجه هنوز نحوه تخصيص تمام منابعي که براي آب و فاضلاب استان تخصيص يافته است، از وام بانک جهاني که هنوز مشخص نيست چه شد، تا برداشت از صندوق توسعه ملي و رديف بودجههاي ديگر، هنوز در کنار رديف اين منابع مالي، مشکلات آب و فاضلاب استان خوزستان پابرجاست. «علي ساري»، نماينده مردم اهواز، باوي، حميديه و کارون در مجلس دهم شوراي اسلامي در گفتوگو با «اعتماد»، به دستدرازيهايي اشاره ميکند که وام بانک جهاني را نيز بيبهره نگذاشت. علاوه بر اين، انتقاد اصلي او متوجه نحوه انتخاب پيمانکاران است، به گفته ساري، پيمانکاراني که براي خوشخدمتي مديران معرفي ميشوند، در انتها تنها مشکلات بيشتري را روي دوش مردم باقي ميگذارند، زمان را هدر ميدهند و کار را براي بار چندم نصفه و ناقص رها ميکنند. حالا بخشهايي از غيزانيه به آب رسيده است، اما معضل آب در غيزانيه پايان نيافته است. علي ساري ميگويد: «بخشي از آبرساني غيزانيه به عهده اهواز بود و بخشي بهعهده رامهرمز بود. بعد از مدتي که جمعيت روستاها بيشتر شد، مصرف در روستاهاي بالادست افزايش پيدا کرد و عملا آب به پاييندست نرسيد و رساندن آب يا پاسکاري شد يا به روشهاي سنتي، مثل شلنگکشي صورت گرفت.» آقاي شريعتي گفته بودند که ضمانتنامه پيمانکار قبلي آبرساني به غيزانيه توسط دولت ضبط شده است. گفته بودند اين پيمانکار نتوانست هزينهها را مديريت کند و پروژه را به پايان برساند. حالا خبر ميرسد که قرارگاه خاتمالانبيا در آبرساني به غيزانيه حضور دارد. در حال حاضر پيمانکار پروژه قرارگاه است يا همان پيمانکار قبلي؟ اين پروژه تاکنون چند دست چرخيده است و شروع کار مربوط به خيلي وقت پيش بود. خاطرم نيست که شروع اين پروژه به چه زماني بازميگردد اما قرارگاه خاتمالانبيا قبلتر سرکار نبود. چند روز قبل از اعتراضات غيزانيه، پيمانکار جديد سرکار آمد. در همين زمان هم مديريت آب و فاضلاب استان را يکي کردند. ببينيد اهواز يک مديريت داشت قبلا، يک آبفاي ديگر مربوط به استان بود، روستاها در تمام استان نيز مديريت ديگري داشتند. حالا همه تجميع و يک کاسه شده است، تحت عنوان آبفاي استان که شامل اهواز، استان و روستاهاي استان است. اين تصميم در دوره رياست آقاي شريعتي گرفته شده است؟ آقاي شريعتي اين تصميم را نگرفتند که تصميم را گردن ايشان بيندازيم. اين تصميم در وزارتخانه گرفته شد. پيش از اين، چند استان ديگر نيز تيپ مديريتي اينچنيني داشتند. غير از خوزستان نيز يکي، دو استان ديگر بودند که چنين مديريتي داشتند، اما دولت تصميم گرفت که آنها را يککاسه کند. اين اتفاق دقيقا قبل از حادثه غيزانيه رخ داد و حالا مديريت کل دست آقاي حقيقي است. برگرديم به غيزانيه. ببينيد در آن پروژه چند اتفاق افتاد؛ اول اينکه همهچيز وابسته به ارز نبود. بخشي از داستان به ارز و بخشي به اهليت پيمانکار باز ميگردد. مديريت صرف داشتن روابط و خوشخدمتي به افرادي پيمانکارهايي را سر کار ميآورد. بخشي از معطلي کار به اين دليل بود. مثالش را بگيريد منطقه درويشيه اهواز، آنجا يک مسير چهل متري را ميخواستند خط فاضلاب بکشند. فکر ميکنيد اين کار چند ماه طول کشيد؟ از ماه هم بيشتر شد. دو سال طول کشيد. دو سال براي چهل متر خط فاضلاب زمان برد و چون در مسير بازار هم بود، براي مردم هم مشکلاتي ايجاد ميکرد. حالا بعد از اين مدت، پروژه تمام شده است؟ ميتوانم بگويم تکميل کردهاند. ولي آنطور که بايد و شايد نه. چون يکسري ارتباطات و رينگهاي شرق و غرب تکميل نشده است. رينگها بايد تکميل شوند و کلکتورهاي مرکزي شرق کامل نشده است، به همين دليل نميتوانيم اين را يک پروژه تمامشده بدانيم. به تصفيهخانه شرق اهواز اشاره کرديد، «اعتماد» در پروندهاي تلاش کرد تا از منابع مطلع، سرنوشت وام بانک جهاني را براي آب وفاضلاب اهواز پيگيري کند، يکي از منابع مطلع به ما خبر داده بود بخشي از پول وام بانک جهاني در تصفيهخانه شرق اهواز صرف شده است. نه. وام جهاني براي سالهاي قبل بود. احداث تصفيهخانه مربوط به پولهاي جديدي است که دادهاند. يک قسمتي مثل حوالي کوتعبدالله هنوز تکميل نشده است و فاضلاب در آن مناطق کار نميکند و کلکتور مرکزي ندارند. در درويشيه نيز خطي داريم که کار شده، اما عملا به ايستگاه فاضلاب وصل نيست. ايستگاه فاضلاب همان تصفيهخانه شرق را ميگوييد؟ بله. اين تصفيهخانه که ميگوييد با پول وام بانک جهاني ساخته نشده است، حالا با چند درصد توان کار ميکند؟ صددرصد نيست. اين تصفيهخانه براي يک مجموعه طراحي شده است، اما نزديک به 30 الي 40 درصد از خطوط به تصفيهخانه نميرسند و به همين دليل ميگوييم صددرصد کار نميکند. ما در غرب اهواز، يک تصفيهخانه ديگر نيز داريم که پيشرفت فيزيک آن 40 درصد است، کار نميکند و کلکتور ندارد. از سمت غرب فاضلاب به کارون ريخته ميشود و از سمت شرق نيز، با اينکه تصفيهخانه شرق احداث شده است، باز در برخي ايستگاهها فاضلاب به کارون ريخته ميشود. چرا فاضلاب در شرق به تصفيهخانه باز نميگردد؟ به خاطر اينکه کلکتورها تکميل نيستند و نميتوانند فاضلاب را به تصفيهخانه هدايت کنند. سي ايستگاه فاضلاب است که هنوز کامل نشدهاند. هنوز خط تکميل نشده براي فاضلاب داريم که خاطرم هست سال 1398 ميگفتند براي تکميل آن 470 ميليارد تومان پول احتياج است. البته اين برآوردهاي قبلي است و حالا با افزايش نرخ ارز، اين بودجه نيز بيشتر ميشود. اين از فاضلاب. در مورد آب بگويم که قبلا 90درصد منابع آبي وابسته به کارون بود و 10 درصد به حيات. خوشبختانه حالا اين رقم به 20 درصد رسيده است و مابقي آب از دو شاخه، يعني حيات و غدير تامين ميشود. البته کانال غدير، کانال روباز است، حجمي در مسير تخريب ميشود و حجمي تبخير. با اينکه اين پروژهها نيز تکميل نيست، اما با همين دو کاري که انجام شده است، روي کيفيت آب تاثير گذاشته است، اما صددرصد نشد، چون سيستم لولهگذاري فرسوده است و بيشتر آن بايد تعويض شود، اما نشده است. بالاخره کار سنگيني است. اين اعداد مطرح ميشود اما براي مردم سوال است که سرنوشت پولهايي که از صندوق ذخيره ارزي، وام بانک جهاني و ساير منابع کلان مالي که به آب و فاضلاب استان تخصيص داده شده، به کجا رسيده است؟ علت اصلي به ثمر ننشستن اين منابع مالي، دستدرازيها بود. در مورد وام هم بگويم که بهطور دقيق معلوم نيست اين پول خرج چه چيزي شده است. ما در گزارش قبلي با منابع صحبت کرديم و گفتند بخش اعظم تصفيهخانه شرق اهواز با اين پول احداث شده است، اما اين طرح با ملاحظات کارشناسي همراه نبود و همين باعث افزايش هزينهها ميشد. در صحبتهاي ديگري نيز ميگويند که به تحريمها خورد و بخشي از پول اصلا وصول نشد. نه اينطور نيست. بخشي از پول برداشته شده است، عدد و رقم را نميدانم، اما ميدانم که بخش اعظم آن را برداشتهاند. حتي براي اين پول پروندههاي بازداشت تعيين شده است. ببينيد بماند که در ساخت تصفيهخانه کار کارشناسي بود يا نه، نکته اينجاست که وقتي درزمينه آب و فاضلاب تصميماتي اخذ ميشود، محدوديتهايي نيز هست. بايد تا جايي که ميتوان اين پروژهها را با شرايط مختلف به سرانجام رساند و تمرکز کرد روي پروژههاي اساسي. حالا نگاه کنيد به استان ما، همهچيز زوار در رفته است. يک بار بشود که مديري بيايد، بگويد که کاري با ساير مسائل ندارم، ميخواهم در چهار سال آينده بحث آب را درست کنم. در اين چهار سال که ميشود به بحران پاسخ داد، اما ما چيزي که در عمل ميبينيم متفاوت است. براي مثال همين بحث ريزگردها را ببينيد. در سه نوبت ما توانستيم صد ميليون يورو براي ريزگردهاي استان بگيريم. سال اول اين بودجه در اختيار وزارت کشاورزي بود. وزارتخانه توانست مديريت پروژه کند و درصد پيشرفت کار رسيد به 15 درصد. بعد از همين يک سال اول کار تا الان راکد مانده است. پولها چه شد؟ يکبار توزيع شد به استاندار و يکبار ديگر به سازمان محيطزيست کشور. آقاي کلانتري تصميم گرفت که پول را در جاي ديگري توزيع کند، پول در البرز و اروميه و استانهاي ديگري است. اين کار تخلف بود. تخلف سازمان محيطزيست پيگيري شد؟ بله، مدير منابع طبيعي در بازداشت است. يکي از موارد پيگيري تخلف همين بود. يعني باقي پول، سه صد ميليون يوروي ديگر تامين اعتبار شد اما در جايي جز ريزگردهاي خوزستان توزيع شد؟ يکصد ميليون يورو در سال دوم به استاندار رسيد. استاندار تصميمگرفت پول را در جاي ديگري خرج کند، مثلا هواشناسي پول لازم داشت، يا جاهاي ديگري بودند که پول بايد به آنها ميرسيد. عملا آن سال پول بود و کاري از پيش نرفت. اين را من نميگويم، درصد پيشرفت فيزيکي پروژه ميگويد. ببينيد سال اول با اين پول عملا رودخانه درست کردند. وقتي ميگويم رودخانه اغراق نميکنم. اين رودخانه 70 کيلومتر طول دارد و تا پنج متر هم عمق. اين رودخانه را وسط بيابان کشيدند تا درختها را آبياري کنند. آخرين پيشرفت فيزيکي مقابله با ريزگردها چقدر است؟ بعد از اين همه مدت به عددي نزديک به 18درصد رسيده است. طرح ديگر به شکل قديم دنبال نميشود و متاسفانه پيشرفت ندارد. وضعيتي که ما در خوزستان داريم ناشي از فرسايش يکهفتم خاک است، خودتان حساب کنيد که اگر کل خاک فرسوده شود چه وضعيتي خواهيم داشت، ديگر خوزستان قابل سکونت نخواهد بود. اين طرح از سال 1396 شروع شد، الان سال چهارم طرح هستيم و بايد شاهد پيشرفت 80 درصدي پروژه ميبوديم، اما با نقطه نهايي فاصله بسياري داريم. تمام بودجههايي که ميگوييد در مورد ريزگردها وصول شد؟ بله اينها پول صندوق است. براي استان نيست که بگوييم وصول نشده است، ولي سال دوم و سوم اين پولها تقسيم شدند و همگي به استان نرسيدند. تصميم وزارت نيرو بود؟ يک مدت دولت مجري را وزير کشاورزي گذاشته بود که کار خوب پيش ميرفت، ولي از زماني که کار را دست محيطزيست و استان سپردند، وضعيت خراب شد. شما به کانال جهاد نصر اشاره ميکنيد و آبياري درختاني که انجياوهاي محلي ميگفتند در بخشي آبياري نميشود، در بخشي متناسب با زيستبوم منطقه کشت نشده است. بله. اما آن درختها دقيقا زماني آبياري نشدند که آب در خوزستان زياد بود. بعضي جاها اصلا درختي کاشته نشده بود. وقتي کار به آدم کاردان و آشنا به امور سپرده نشود، نتيجه همين است. در جريان شکايت مجلس هم که مديرمنابع طبيعي را عوض کردند، شخص ديگري را جاي او گذاشتند، مدير منابع طبيعي استان اخراج شد، مدتي در بازداشت هم بود. مجموع همين مسائل است که باعث ميشود کار انجام نشود. ببينيد مجلس شکايت کرد و تغييري هم در مديريتهاي مرتبط داشتيم، اما بازهم اين قانعکننده نيست، از طرفي سرنوشت پولهاي تزريقي مشخص نميشود، يا ادعاهايي که از سرنوشت پولها ميشود، با هم همخواني ندارند. ببينيد اين پول از طرف وزارت نيرو داده شده است، حالا که پول داده شد، نتيجه چه شد؟ پول هرقدر هم که بود، پول کمي نبود. بيايند آقايان گزارش بدهند که با اين پول چه کردند. شما در صحبتهايتان اشاره کردهايد که پولهايي مانند وام بانک جهاني و برداشتها از صندوق ذخيره ارزي صورت گرفته است، از آن سو اما گفته ميشود که تمام اين پولها به دست استان نرسيده و دولت بدهکار است. اصلا شما بگيريد 10درصد پول تامين شده است، آقايان بگويند با همين 10درصد چه پيچي را باز کردهاند. درمورد وام بانک جهاني هم بايد بگويم که کار از سال 1376 و مجلس ششم آغاز شد، دقيقا مشخص نيست چه مقدار از پول به کجا تخصيص داده شده است اما ميدانيم که بخش خوب پول پرداخت شد. در اين ميان فقط مشخص نيست که با پول چه کردند. طبق اطلاعات شما، وضعيت چند نقطه ديگر در استان خوزستان شبيه غيزانيه است و آيا طرحي در حال پاسخگويي به نيازهاي آب و فاضلاب اين بخشها صورت گرفته است؟ طبق آخرين گزارش، در نزديک به هفتاد نقطه شهر کارهاي خوبي انجام شده است و اينطور نيست که نگاه ما کاملا به قضيه منفي باشد. اما بايد ببينيم نسبت به پولهايي که دريافت شده است، افراد کارداني نيز انتخاب شدهاند يا خير. حالا ما هم مشکلات ارزي داريم و هم قيمتها روزبهروز عوض ميشوند. وقتي کسي که به کار آشنا نيست، کار را به دست ميگيرد، او ميرود و مشکلات ميماند براي ما. اما اگر پيمانکار، کار بلد باشد، به موقع متريال کار خريداري و دپو ميشود، اگر در اين پروژهها با افراد مختلفي سروکار نداشته باشيم، آن وقت چنين مسائلي در زمان خود حل ميشوند، زمين که الي ماشالله هست، متريال را هم ميتوان ازابتدا خريد، قيمت کارگر نيز که چندان تغييري نميکند. اين وضعيت در حالي سامان ميگيرد که بداني با دستهاي مختلفي سرکار نداري، بداني طرف حسابت کيست. الان در هر پروژه با افراد مختلفي سروکار داريم. اين باعث ميشود که در ادامه کار، شاهد عدم ايفاي تعهدات باشيم، شاهد زمين زدن پروژه باشيم، شاهد بالا رفتن زمان باشيم، نتيجه همين شود که ميبينيد. در مورد آب در استان خوزستان بايد بگويم که عمدتا در سطح شهر اهواز، مناطقي داريم که مشکلات حاد آب دارند. کوتعبدالله، سهراه خشايار، سياحي، عين دو و پرديس اينها همگي مشکل آب دارند. نگاه کنيد به پرديس، پرديس که محله قديمي نيست که بگويند مشکل فرسودگي لوله دارد، مردم مخصوصا از منطقه انتهايي پرديس زنگ ميزنند و ميگويند که سيستم آبشان قطع است. مناطق قديمي مشکل آب دارند به دليل فرسودگي لولهها، بسيار خوب، درمورد اين منطقه جديدالاحداث چه ميگوييد؟ بستر نفتي نيز ندارد؟ بعيد ميدانم چنين بستري داشته باشد. حداقل نقشههاي پرديس اين را نشان نميدهد. مشکلات فاضلاب پرديس کمتر از مشکلات آب آن است، باز در همين حال ميبينيم که مشکلات فاضلاب نيز در اين منطقه کم نيستند. آقاي ساري خود شما در اهواز آب قابلنوشيدن داريد؟ من ساکن کوروش هستم، جايي نزديک به فرودگاه. ما با پمپ هم نميتوانيم راحت از آب استفاده کنيم. خود شما آبي در خانه داريد که بتوانيد ليوان خالي را با خيال راحت زير شير آب ببريد؟ نسبت به قبل آن گل قبلي را ندارد، اما با اينکه تصفيه ميکنيم، آب چندان سالمي در خانه نداريم. اصلا هم نميتوانيم ليوان را زير شيرآب بگيريم. اين را مطمئن باشيد، در اهواز از زير شير آب نميتوان آب خورد. شيرآلات از سوي ديگر مدام خراب ميشوند. ما در خانه آب را داخل ظرف که ميگذاريم ميبينيم کدر است، اين حالا وضعيت ما کنار فرودگاه است، واي به حال ساير مناطق. اهالي غيزانيه در گفتوگو با «اعتماد» ميگفتند که مشکل آب، به دليل شکستگيهايي در لولهها بود که ميشد با کار کوچکي حل و فصل شود. اما کار ميان رامهرمز و اهواز پاسکاري ميشد و نهايتا به اعتراض ختم شد. درست است که آب غيزانيه با همان انرژي و هزينه پايين ميشد که حل شود، اما نشد؟ بله آنجا منطقهاي است که حلکردن مشکل آب نسبت به داخل شهر آسانتر است. خب حالا، مردم غيزانيه آب دارند يا نه؟ فاز اول آبرساني به غيزانيه تمام شده است. فاز دوم را هم ميخواهند تا اول شهريور تمام کنند. از صفيره تا ظهيره را پيمانکار قبلي انجام ميداد که قرار شده تا اول شهريور به مدار وصل شود. آقاي فتاح هم به آبفاي استان قول دادهاند تا 20 ميليارد تومان هزينه کنند و لولهها خريداري و در اختيار قرارگاه خاتم گذاشته شود. در حال حاضر فاز اول، يعني از شيبان تا صفيره تمام شده است و 28 روستا آب بهتري دارند. از جمعت 24 يا 25 هزاري، حدود 12 تا 13 هزار نفر حالا آب پايداري دارند. برخي روزانه 15 تا 16 ساعت آب دارند و برخي روزي سه تا چهار ساعت. درمورد آب غيزانيه وعدههاي فراواني داده شد، چه قبل اعترضات و چه بعد آن. چرا حتي حالا هم که گفته ميشود «غيزانيه تا 20 سال مشکل آب نخواهد داشت» بازهم آب به برخي از روستاها سه يا چهار ساعت ميرسد؟ چرا آبرساني به چند روستا به بحران تبديل شد؟ ببينيد پروژه آبرساني به غيزانيه سه محور داشت. بخشي از آبرساني به عهده اهواز بود و بخشي به عهده رامهرمز. بعد از مدتي که جمعيت روستاها بيشتر شد، مصرف در روستاهاي بالادست افزايش پيدا کرد و عملا آب به پاييندست نرسيد و رساندن آب يا پاسکاري شد يا به روشهاي سنتي، مثل شلنگکشي صورت گرفت. من اينها را ميبينم که ميگويم نشاني از کارهاي مهندسي در برنامههاي وزارت نيرو براي طراحي شبکه آب به چشم نميخورد. آببردن سنتي به مناطق، بدون حساب و کتاب و به شکل سنتي ديگر کارايي ندارد. در طرح اولين چيزي که بايد بررسي شود، آثار بلندمدت طرح است، اينکه ببينيم اين طرح را براي چه جمعيتي طراحي ميکنيم؟ آثار ومخاطرات اين طرح چيست. نه اينکه شلنگ بکشيم و قطرهقطره آب برسانيم. اين مشکل را فقط درآبرساني نداريم، در ساير پروژهها هم هست. موفقيت يک پروژه به سه ضلع بستگي دارد؛ مواد، طراحي دقيق و مهندسي شده و اجراي خوب. علت اصلي به ثمر ننشستن اين منابع مالي، دستدرازيها بود. در مورد وام هم بگويم که بهطور دقيق معلوم نيست اين پول خرج چه چيزي شده است.