سرمقاله حمایت/ خوداتکایی و رونق اقتصاد
حمايت/ « خوداتکايي و رونق اقتصاد» عنوان سرمقاله روزنامه حمايت نوشته دکتر حسين کنعاني مقدم است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: براي حلوفصل چالشها، مشکلات کشور همواره ديدگاهايي در محافل سياسي - اقتصادي مطرح بوده است. برخي معتقدند که براي بهبودي معاش مردم و ترقي اقتصاد، چارهاي جز فاصله گرفتن از ارزشهاي انقلاب وجود ندارد و جز از طريق ارتباط با غرب، نميتوان سفره مردم را پررنگ و لعابتر کرد! دسته دوم اما نظري متفاوت، منطقي و منطبق با شعارها و آرمانهاي انقلاب دارند. به عقيده آنها، معيشت و ارزشها فاقد تعارض با يکديگر هستند و در نگاه کلانتر، اساساً تأمين معيشت مردم جز از طريق تمسک و پافشاري بر ارزشها حاصل نميشود. تحقق ارزشها نيز از رهگذر خوداتکايي و فعال کردن همه توانمنديها به دست ميآيد. در حقيقت وجه تمايز اين دو تفکر براي حل مشکلات کشور، در نگاه به «بيرون» و «درون» خلاصه ميشود . طرفداران تمرکز بر ظرفيتهاي داخلي، هيچگاه مناسبات با خارج را رد نميکنند اما درعينحال، همه تخممرغهاي خود را هم در سبد خارجيها نميچينند. در مقابل، حاميان ارتباط با غرب دچار نوعي افراط شده و تصور ميکنند که هر چه بيشتر براي نزديک شدن به استانداردها و معيارهاي غربي بکوشند، به همان نسبت از اقتصاد پررونقتري برخوردار خواهند شد. طبعاً نگاه صرف به آنسوي مرزها و غافل شدن از نيروهاي داخلي، موازنه را به نفع حريف تغيير داده و او را براي کسب امتيازات بيشتر، جريتر ميکند. درحاليکه توجه به توانمنديهاي داخلي و درعينحال، تمرکز بر روابط خارجي نه با غرب بلکه در چارچوب نگاه به شرق، ميتواند باعث افزايش قدرت چانهزني با قدرتهاي زيادهخواه شود. بهبيانديگر، اتکا به توانمنديها براي برونرفت از اوضاع فعلي، در صدر اولويتهاست و مناسبات خارجي در مراحل بعدي قرار دارند. عدم ملاحظه اين نکته – همچنان که در نيم دهه گذشته شاهد آن بوديم – به مطالبه گري و امتياز طلبي حريف منجر ميشود و حد يقفي نيز براي آن وجود ندارد. بر همين مبنا، تذکرات رهبر حکيم انقلاب اسلامي به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و رهنمودهاي رئيس قوه قضائيه در خصوص راهگشايي مشکلات کشور از رهگذر فعال کردن و بکارگيري ظرفيتها و نيروهاي داخلي، نه يک يادآوري و ارشاد بلکه راهبردي غيرقابل گريز به شمار ميآيد. تفکر «ما نميتوانيم» ريشههاي تاريخي نيز دارد و ايبسا، انتظار انفعالي و دست روي دست گذاشتن براي پيدا شدن منجياني از آنسوي مرزها، ازاينروحيه منتج ميشود. از سوي ديگر، وقتي اعتمادبهنفس در ميان مسئولان و جامعه شکل بگيرد، اولين و کليديترين نتيجه آن، منتظر نماندن و چشم ندوختن به دست خارجيهاست. کشوري که به نقاط مثبت خود ايمان ندارد، هميشه منتظر ميماند تا بلکه ديگران چيزي به او بدهند و اين، يکي از خطرات بزرگي است که عقب افتادن از کاروان شتابان علم و صنعت در جهان را به همراه دارد. در اين ميان، استدلال برخي، انحرافي و از بنيان باطل است و با بهانههايي همچون برونسپاري به دليل مقرونبهصرفه نبودن توليد در داخل و ارزشافزودهاي که غرب در برخي از فناوريها دارد، به دنبال رونق اقتصاد از اين طريق هستند. با اين توجيه که خارجيها عرق بريزند و تلاش کنند تا نيازهاي ما را برآورده کنند و بدون اينکه سرمايه سنگيني براي توليد مايحتاج داخل صرف کنيم، از امکانات و سرمايههاي آنها استفاده کنيم! درعينحال اما از اين نکته غفلت ميکنند که چنانچه يک روز همين پدرخواندههاي غربي تصميم بگيرند مانع از ورود برخي اقلام و کالاهاي اساسي همچون دارو و مواد غذايي به کشور شوند – سياستي که اروپا عليه ايران در همراهي با آمريکا انجام داد- آنگاه براي جبران مافات ممکن است متحمل هزينههاي سنگينتري شويم. در نقطه مقابل، استقلال فکري، خودباوري و خوداتکايي به بار ميآورد. مستقل بودن در فکر و انديشه، به برآورده ساختن نيازهاي داخلي و شکوفا شدن استعدادهاي نهفته در جوانان و نخبگان ميانجامد. ضمن اينکه ظرفيتهاي بالفعل شده، موفقيتهاي مختلف را در پي خواهند داشت و دومينويي از دستاوردها و نتايج درخشان را شکل ميدهند. به عبارت سادهتر، نتيجه عيني خودباوري تنها در يک زمينه و يک مورد محصور نميشود بلکه مجموعهاي از موفقيتها را پديد ميآورد. بهعنوان نمونه، در دوران دفاع مقدس، کشورمان براي تهيه تسليحات ابتدايي خود دچار مشکل بود و حتي با پرداخت چند برابري هزينه به طرفهاي خارجي، نميتوانست ملزومات ساده و ضروري جنگ را به دست آورد. کمبودها از يکسو و صعوبت در تهيه سلاح براي رزمندگان از سوي ديگر، زمينهساز اعتماد به جوانان و تواناييهاي بومي کشور شد و در حال حاضر، به سطحي از توانمندي نظامي رسيدهايم که دشمن از هماکنون براي تمديد تحريم تسليحاتي کشور خيز برداشته است. «نتيجه آن تجربهها و اعتمادبهنفس اين شد که ملت ايران بهجايي برسد که سلاحهايي که خودش توليد ميکند، در منطقه بخشي از آن، درجهيک و بينظير، بخشي هم کمنظير باشد. اين به خاطر همين نياز بود؛ چون به ما نميفروختند، چون به ما نميدادند. ما احساس کرديم که بايد به خودمان تکيه کنيم. جوانهاي ما به خودشان تکيه کردند. اين تکيه به خود، استعدادها را جوشاند. اين جوشش استعدادها فرآورده دارد؛ فرآوردهها هر يکي چندين دنباله دارد. اين در همهجا هست. اين اعتمادبهنفس، هم در کشفيات هست، هم در علم هست، هم در ساخت و توليد هست، هم در الگوي توسعه هست.» (مقام معظم رهبري - 13 دي 86) نبايد ازنظر دور داشت که تفکر خودباورانه براي مرتفع کردن نيازهاي داخلي، مقارنهاي تام با فرهنگ مقاومت دارد؛ همچنان که نگاه و انتظار از ديگران براي حل مشکلات، با سازش ممزوج است. در تمام معادلات مبتني بر تجربه مراوده با غرب، اين حقيقت به اثبات رسيده که هزينه مقاومت، کمتر از هزينه سازش است، چراکه معطل کردن امور کشور به اميد مشاهده چراغ سبز از سوي حريف، خسارات بسيار سنگين و هنگفتي وارد ميکند که بهمراتب بيش از هزينه مقاومت است. ازاينرو، عزت و اقتدار ملي تنها از اين طريق حاصل نميشود و پيمودن راههاي ديگر، آوردهاي جز سرگرداني و مانعتراشي درحرکت به سمت قلهها نخواهد داشت.