نتانیاهو خود را برای ریاستجمهوری جو بایدن آماده میکند
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
قدرشناسي و وفاداري صفاتي است که در ذات بنيامين نتانياهو نخستوزير رژيم اسراييل وجود ندارد. به نظر ميرسد او با وجود همه امتيازاتي که در چهار سال اخير از دونالد ترامپ رييسجمهور ايالات متحده امريکا گرفته است، خود را براي پيروزي جو بايدن، رقيب دموکرات وي در انتخابات ماه نوامبر آماده ميکند.
علاوه بر مردم امريکا، رهبران جهان نيز نتايج نظرسنجيهاي پيش از انتخابات اين کشور را دنبال ميکنند. برخي با مشاهده کاهش شديد شانس دونالد ترامپ براي پيروزي در انتخابات ماه نوامبر تصميم گرفتهاند فعلا با او مدارا کنند، با اين اميد که شايد به زودي از شر او راحت شوند. برخي نيز در تلاشند تا از تمايل ترامپ به از بين بردن توافقها نهايت استفاده را برده يا اقدامات تازه وي را تحمل کنند، چراکه ميدانند با روي کار آمدن بايدن اين برنامهها کنار گذاشته ميشود.
اما هيچ رهبري به اندازه بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسراييل به تکاپو نيفتاده است؛ کسي که به همراه ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه بزرگترين ذينفع بينالمللي دولت ترامپ بوده است.
واشنگتنپست در گزارشي مينويسد: نخستوزير رژيم اسراييل در تلاش است بزرگترين قمارهاي زندگي سياسياش را با استفاده از ترامپ به سرانجام برساند. يکي از اين قمارها که تاکنون از سوي بسياري مورد بحث قرار گرفته طرح نتانياهو براي الحاق 30 درصد از کرانه باختري به اسراييل است که ظاهرا تحت پوشش طرح صلح ترامپ يا معامله قرن قرار دارد. مورد دوم آنچنان در مرکز توجه نيست اما به همان ميزان خطرناک است. برخي رسانهها ادعا ميکنند اسراييل در چند هفته گذشته، اقدامات نظامي نيمهپنهاني عليه برنامه هستهاي و موشکي و حتي شايد اهداف صنعتي و زيرساختي ايران ترتيب داده است. اين ادعاها که هيچگاه از سوي ايران تاييد نشده، پس از انفجار در تاسيسات اتمي نطنز، منطقه خجير و يک کلينيک در شمال تهران به وجود آمد.
امکان ندارد که تمامي اين خسارتها کار دولت نتانياهو باشد، همانطور که وزير جنگ او اوايل ماه جاري گفت: «قرار نيست هر اتفاقي که در ايران ميافتد لزوما ارتباطي با ما داشته باشد.» اما واشنگتنپست و نيويورکتايمز ادعا ميکنند که از بين اين اتفاقات، مهمترين آنها يعني انفجار در مرکز ساخت سانتريفيوژ نطنز به اسراييل مرتبط است.
به اعتقاد برخي تحليلگران، نتانياهو براي انجام اين کار اگر با امريکا همکاري نکرده باشد، حداقل موافقت دولت ترامپ را جلب کرده است. ايران که در حال حاضر در نتيجه تحريمهاي امريکا با بحرانهاي مختلفي دست و پنجه نرم ميکند، تاکنون چنين ادعاهايي را جدي نگرفته و علت وقوع اين حوادث را نشت گاز يا ديگر دلايل عنوان کرده است. اما در صورت تاييد اين ادعاها اگر ايران بخواهد پاسخي به اين اتفاقات بدهد، هدف آن پايگاههاي نظامي امريکا در عراق يا کشتيهاي اين کشور در خليجفارس خواهد بود.
يک ضد حمله موفق از سوي ايران ميتواند ترامپ را پيش از انتخابات وادار به درگيري نظامي کند، اتفاقي که شانس پيروزي وي را در انتخابات از اين هم کمتر خواهد کرد. در اين بين، به نظر ميرسد دستياران ترامپ حداقل به صورت موقتي توانستهاند فشار نتانياهو براي الحاق کرانه باختري به سرزمينهاي اشغالي را کم کنند.
بهرغم تمامي اين خطرها به نظر ميرسد ترامپ هنوز هم نميخواهد سياست فشار حداکثري خود عليه ايران را کنار بگذارد. بدون شک اين مساله تا حدودي به اين دليل است که ترامپ و وزير امور خارجهاش، مايک پمپئو تقريبا به اندازه نتانياهو خواستار تغيير رژيم در ايران هستند.
تهران اما به جاي تسليم شدن در برابر خواستههاي ترامپ يا تن دادن به تغييراتي که مدنظر غرب است، در واکنش به تحريمهاي روزافزون امريکا ميزان غنيسازي اورانيوم را افزايش داده است. به گفته بازرسان سازمان ملل، ايران پس از خروج ترامپ از توافق هستهاي در سال 2018 تاکنون ذخاير اورانيوم غني شده خود را پنج برابر کرده است. اين کشور همچنين نسل جديدي از سانتريفيوژهاي پيشرفته را در تاسيسات خود مستقر کرده است؛ سانتريفيوژهايي که به ايران اجازه ميدهند ظرف مدت چند ماه به سلاح هستهاي دست پيدا کند. (ايران همواره اعلام کرده که در سايه فعاليتهاي هستهاي به دنبال سلاح اتمي نيست). اگر ترامپ از توافق خارج نميشد، محدوديتهايي که برجام بر برنامه هستهاي ايران تحميل ميکرد اين زمان را به يک سال افزايش ميداد.
فيليپ گوردون که در شوراي امنيت ملي امريکا در دوره رياستجمهوري باراک اوباما مسوول امور خاورميانه بود، ادعا ميکند که در نتيجه خروج ترامپ از برجام، اکنون تنها گزينهاي که براي توقف برنامه اتمي ايران وجود دارد، بمباران آن است. اگر گزارشها صحت داشته باشند، حمله اخير به تاسيسات نطنز دقيقا در راستاي همين هدف انجام شده است. اين حمله تاسيساتي را از بين برد که براي ساخت سانتريفيوژهاي جديد مورد استفاده قرار ميگرفت. يک کارشناس امور هستهاي ميگويد حمله اخير برنامه هستهاي ايران را يکسال به عقب مياندازد.
با اين حال، حتي شديدترين حملات نيز نميتواند فعاليت هستهاي ايران را متوقف کند يا حداقل به محدوديتهاي زمان برجام بازگرداند. بسياري از تاسيسات هستهاي ايران در زيرزمين واقع شدهاند. در اين صورت نتانياهو بهرغم تمام بهرههايي که از دولت ترامپ ميبرد، احتمالا منتظر رياستجمهوري بايدن است، چراکه وي وعده بازگشت امريکا به برجام را داده است و اسراييليها نيز پيشبيني ميکنند ايران واکنش مثبتي به اين اتفاق نشان دهد.
دنيس راس، ديپلمات برجسته امريکايي معتقد است اگر بايدن روي کار بيايد، اسراييليها اجازه ميدهند ايران و امريکا از طريق ديپلماسي با يکديگر تعامل داشته باشند. البته شرط اول اين است که تا آن زمان، حملات نتانياهو با چراغ سبز ترامپ، امريکا را وارد جنگ تازهاي نکند.
خيانت به ترامپ
پس از چهار سال شراکت «زيبا» ميان نتانياهو و ترامپ، به نظر ميرسد نخستوزير رژيم اسراييل رفتهرفته خود را آماده ميکند با رقيب دموکرات او يعني جو بايدن کنار بيايد.
شايد کنار رفتن ترامپ از قدرت براي ديگر متحدان امريکا در جهان مايه آرامش باشد، اما وضعيت براي نتانياهو کمي پيچيده است. ترامپ در دوران رياستجمهوري خود هداياي گرانقيمتي به نتانياهو داده است: بلنديهاي جولان، جابهجايي سفارت امريکا از تلآويو به بيتالمقدس و دادن چراغ سبز براي آغاز جنگي پنهاني با ايران.
به گزارش بلومبرگ، ترامپ به درخواست نتانياهو توافق هستهاي ايران را پاره کرد و طرح او براي ايجاد يک کشور کوچک فلسطيني در کرانه باختري را پذيرفت. او حتي طرح نتانياهو را به نام خود زد (طرح صلح ترامپ).
ترامپ در هر سه انتخابات اخير اسراييل، تلاش زيادي کرد تا نتانياهو در قدرت بماند. حالا که ترامپ به دنبال پيروزي در انتخابات است، از نتانياهو انتظار جبران دارد. اما وفاداري و قدرشناسي در ذات نتانياهو نيست. نظرسنجيهاي اخير نشان ميدهد ترامپ با فاصله زيادي از بايدن عقب افتاده است. ديپلماتهاي اسراييلي در واشنگتن ميگويند جمهوريخواهان به شدت روحيه خود را از دست داده و در مقابل، دموکراتها بسيار هيجانزدهاند.
بله، در انتخابات 2016 امريکا نيز پيشبينيها عليه ترامپ بود. اما اين بار ديگر ارزيابيها کمتر بر اساس شخصيت او و بيشتر بر مبناي عملکرد او به عنوان رييسجمهور است. ترامپ در مديريت بحران کرونا عملکرد افتضاحي داشته است. او که وعده شکوفايي اقتصادي داده بود، اکنون نرخ بيکاري را به بالاترين حد خود از زمان رکود بزرگ رسانده و توليد ناخالص ملي امريکا را نيز به شدت کاهش داده است. او در واکنش به اعتراضات مردمي، آنها را به اعمال زور و خشونت تهديد کرده و حتي افسران نظامي را نيز از خود رنجانده است. در سخنرانيهاي سياسي اخيرش، شاهد نوعي لحن هيستريک هستيم. او ديگر چهره يک برنده را ندارد.
پيروزي بايدن در انتخابات به ماه عسل ترامپ و نتانياهو پايان ميدهد، اما اين مساله لزوما براي نخستوزير اسراييل يک فاجعه نيست. بايدن همواره يک صهيونيست بوده است و در زمان حضور خود در مجلس سنا، بارها از تلآويو حمايت کرده بود. زماني که نتانياهو و اوباما بر سر توافق هستهاي ايران به شدت با هم اختلافنظر داشتند، بايدن به عنوان معاون اوباما توانست روابط خود را با نخستوزير رژيم اسراييل حفظ کند و حتي او را «دوست بسيار بسيار بزرگ» خواند. در آن دوره از تنش ميان اسراييل و امريکا، نتانياهو پس از مرگ پسر بايدن، در تماسي احساسي به او تسليت گفت. در آن مکالمه، اين دو نفر خاطرات «دوستي 20 ساله» خود را مرور کردند.
اما بايدن تنها يک دوست نيست. او در حزبي که جناح ترقيخواه آن حامي اسراييل نيستند، سياستمداري ميانهرو به شمار ميرود. اگر رييسجمهور شود، مثل برني سندرز اسراييل را به قطع کمکهاي نظامي تهديد نميکند. بعيد است تصميم ترامپ مبني بر تاييد الحاق بلنديهاي جولان به اسراييل را لغو کند يا سفارت امريکا را به تلآويو بازگرداند. دو طرف قطعا در مورد تعامل با ايران يا مساله فلسطين اختلافنظرهايي خواهند داشت، اما آن طور نيست که نتوانند با هم کنار بيايند.
اما صرفنظر از اينکه چقدر ترامپ در انتخابات ماه نوامبر ضعيف به نظر برسد، نتانياهو تا پيش از انتخابات رابطه خود را با او به هم نميزند، چراکه اگر اين کار را بکند، ترامپ آن را خيانت ميداند و درصدد انتقام برميآيد. حتي در صورت شکست نيز ترامپ همچنان هواداران و دنبالکنندگان توييتري پرشماري دارد. بسياري از آنها نتانياهو را دوست دارند. بعيد است او بخواهد لقب خائن بگيرد يا شريک سابقش او را قدرنشناس بنامد. اگر قرار بر جدايي باشد، نتانياهو ترجيح ميدهد اين کار در کمال صلح و آرامش انجام شود.
ترجمه هديه عابدي