سخنی با آقای علیاکبر ولایتی

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
قادر باستاني*/ روزنامه دانشگاه آزاد اسلامي، در نيمتاي بالايي صفحه اول خود، تصوير بزرگي از هاشميرفسنجاني گذاشته و با تيتر «منشور مانور تجمل»، خواسته از مسابقه تخريب چهره سابقون انقلاب عقب نماند. اين خط را صداوسيما مديريت ميکند و با تحريف تاريخ، چهرهاي جعلي و ساختگي از هاشمي ترسيم کرده که او دل در گرو انقلاب نداشته است و دنبال اشرافيگري و غارت بيتالمال بوده و همه ناکاميهاي چند دهه گذشته را بايد حاصل اين ترويج تجملپرستي دانست. يک نهاد مدعي تاريخنگاري انقلاب، پا را فراتر نهاده و کتاب قاچاقي، بدون مجوز ارشاد، چاپ و پخش کرده و در آن نوشته که انديشه هاشميرفسنجاني، بهمراتب خطرناکتر از امثال احمد کسروي براي اسلام بوده است! همه اينها در روز روشن و جلوي چشم شما آقاي ولايتي و ديگر عزيزاني اتفاق ميافتد که دوشادوش هاشمي، سالها در هيئت حاکمه حضور داشتيد و به جعليبودن همه فضاسازيهاي ناشيانه واقف هستيد و با سکوت خود، صحه بر اين روند ميگذاريد. تحليل محتواي روزنامه دانشگاه آزاد نشان ميدهد که آنها خطوربط خود را از شما ميگيرند و دستاندرکاران آن هم منصوب شما هستند و باورکردني نيست که بدون هماهنگي و اجازه شما، دست به چنين خبط ناپسندي بزنند. همه نيک ميدانيم که خشتخشت بناي رفيع دانشگاه آزاد، با زحمت و تلاش و خوندلخوردنهاي هاشمي بالا آمده و بياغراق اگر اين بنا، پشتوانه محکم هاشمي را نداشت، شکلگيري و تثبيت و اعتلاي آن ناممکن بود؛ بنابراين تخريب هاشمي در اُرگان دانشگاه، بيشتر جانکاه و تأسفبار است که چگونه عدهاي نشستند و با بيانصافي و به دور از اخلاق، چنين پردهدري ميکنند و ابايي از کرده خود ندارند. ادعاي روزنامه آن است که ما چيزي نگفتهايم و هرچه هست از خاطرات خود هاشمي نقل کردهايم. آقاي ولايتي عزيز! اگر يادتان باشد، من اوايل دهه 70 خبرنگار بودم و اخبار حوزه وزارت خارجه را پوشش ميدادم و از نزديک شاهد جانفشانيهاي تحسينبرانگيز شما در عرصه ديپلماسي و پيشبرد سياست تشنجزدايي در دولت سازندگي بودم.
آيا فکر ميکنيد برايم کار سختي است که مصاحبهها و سخنرانيها و بيانيههاي دوران وزارت شما را شخم بزنم و مواردي را مُثله کنم و کنار هم بچينم و نتيجهگيري کنم که ناشيگريهاي وزارت خارجه آن دوره، همه دنيا را در برابر انقلاب اسلامي بسيج کرده بود و يکي از دلايل ناکامي ايران در جنگ با صدام و پذيرش صلح، ضعف مفرط در ديپلماسي بينالمللي بوده که دلارهاي نفتي را خرج جذب امثال بورکينافاسو و غفلت از کشورهاي تأثيرگذار دنيا ميکرد؟ اين گزاره، چقدر با واقعيت تطبيق دارد؟ اصلا شما چه حالي داشتيد وقتي خانه و زندگيتان را به رسانهها آوردند و شما را متهم به کاخنشيني کردند؟ شما که از نزديک با زندگي و مشي هاشمي و کاملا آشنا بوديد، پس چرا اجازه ميدهيد با مُثلهکردن خاطرات و کنارهمنهادن جملههاي تقطيعشده، منشور مانور تجمل را از آن نتيجه بگيرند. فردا ممکن است کسي بيايد و از صحيفه نور، جملاتي از بنيانگذار کبير انقلاب انتخاب کند و کنار هم بچيند و چهرهاي ضد پيشرفت و توسعه از آن عزيز سفرکرده ترسيم کند. اين چقدر قابل دفاع و تحمل است؟ کاري که روزنامه فرهيختگان کرده، دقيقا همين است؛ جملات و گزارههايي از خاطرات را مُثله کرده تا ثابت کند که هاشمي انقلابي نبود، بلکه مثل عنصر فرصتطلبي، دنبال تجمل و اشرافيگري بوده است. اگر اين نبود، چرا فرازهايي را نديده که شب عمليات خيبر، اين فرمانده دلير جنگ، تا صبح با چشماني اشکبار، با خدا راز و نياز ميکرد و در قرارگاه عمليات، براي پيروزي مناجات ميکرد. چرا مقطع مهم بعد از رحلت امام را رندانه ناديده ميگيرند؟ چرا آرامکردن جمعيت ميليوني خشمگين در سال 88 و صدها گزاره ديگر را عامدانه نميبينند و به گزارههاي مورد پسند خود ميپردازند تا نتيجه مطلوبشان را بگيرند؟ خوب ميدانيد که بنده پژوهشگرم و هيچگونه علايق سياسي و جناحي ندارم. من خاطرات هاشمي را تنظيم ميکنم و 25 سال است که با جمله جمله اين خاطرات، زندگي کردهام و امروز دست روي قرآن ميگذارم و شهادت ميدهم که هاشميرفسنجاني، اين عالم مجاهد، مصداق همان آيه قرآن بود که در همه زندگي خود، با جان و مال و فرزند و خانمان خود، براي حاکميت اسلام، صادقانه جهاد کرد و به دور از زُهدفروشي و ظاهرسازي، بهجد دنبال تحقق جامعه اسلامي با مردماني سعادتمند، آسوده و برخوردار بود. بيترديد فقدان هاشمي در دوران مبارزه، دوران جنگ و بعد از جنگ، سرنوشت ديگري براي انقلاب اسلامي رقم ميزد و حرکتي که افرادي با اهداف ناشناخته کليد زدهاند و چهره هاشمي را لکهدار ميکنند، به نفع انقلاب نيست. آقاي دکتر ولايتي، هرگز روا نداريد شخصيت موجهي مثل شما، تأييدکننده اعمال نادرست آنهايي باشيد که با ترور شخصيت سابقون انقلاب، ريشههاي نهضت امام خميني را سست و راه را براي نامحرمان و قدرتطلبان هموار ميکنند. به قول خود آقاي هاشمي به نقل از شهيد بهشتي آسياب به نوبت.
*ويراستار خاطرات آيتالله هاشمي رفسنجاني