امارات و پروژه های آمریکایی هسته ای و فضایی
فارس/متن پيش رو در فارس منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
مهدي پورصفا/ در زمان اتحاد جماهير شوروي سابق و به خصوص در دوران کمبود مواد غذايي دوران جنگ جهاني دوم اطلاق کلمه «مارگاريني» به هر چيزي نشانه نگاه تحقيرآميز مردم به آن و تقلبي بودن آن بود. دليل اطلاق اين واژه هم اين بود که کره خالصي که از چربي شير تهيه شده باشد ناياب و به جاي آن از مارگارين به عنوان جانشيني براي آن استفاده ميشد. جالب اينجاست که اين واژه راه خود را به فرهنگ سياسي آن زمان روسيه باز کرد و به عنوان مثال استالين از واژه «کمونيسم مارگاريني» براي تمسخر حزب کمونيست چين و نحوه اجراي سوسياليسم توسط مائو استفاده ميکرد.
حالا شايد اگر ما هم بخواهيم از فرهنگ سياسي دوران فوق براي توصيف سياسي آنچه که پيرامون پروژههاي پر سر و صداي امارات در حوزه هستهاي و فضايي ميگذرد استفاده کنيم به «برنامههاي فضايي و اتمي ماگاريني» برسيم.
* برنامه اتمي امارات از کجا شروع شده است
واقعيت اين است که پيش از امارات بسياري از کشورهاي عربي برنامههاي جدي در حوزه هستهاي داشتند که از آن جمله ميتوان به مصر و عراق اشاره کرد. در اوج رونق اين برنامهها در دهه 60 و 70 ميلادي رژيم صهيونيستي عمليات جاسوسي فراواني را براي ترور دانشمندان هستهاي اين کشورها انجام داد.
حتي اصالت و بوميسازي برنامه اتمي پاکستان با وجود تمام محدوديتهاي مالي و عملياتي اين کشور بسيار بيشتر از کشوري همچون امارات است. البته در دنياي واقعي کسي انتظار اين را ندارد که امارات بتواند به عنوان يک کشور صاحب فناوري هستهاي در دنيا عرض اندام کند. مشکل اصلي زماني که شروع ميشود که اين وضعيت با يک موج تبليغاتي گسترده در فضاي مجازي و رسانهاي همراه ميشود.
نگاهي کوتاه به برنامه هستهاي امارات نشان ميدهد که اين کشور هماکنون توسعه يک نيروگاه اتمي حاوي 4 باتري هستهاي با قابليت توليد 1400 مگاوات را به سرانجام رسانده است. اولين واحد از اين نيروگاه بعد از چند سال تأخير سر انجام به صورت رسمي فعال و وارد مدار شد. اين در حالي بود که قرار بود اولين واحد از نيروگاه «براکه» در سال 2017 راهاندازي شود. پيمانکار اصلي اين پروژه شرکت کرهاي «تپکو» است که جديدترين راکتور آب تحت فشار خود را به امارات در سال 2012 ميلادي فروخته است.
برآورد اوليه براي راهاندازي اين نيروگاه نزديک به 40 ميليارد دلار است و واحدهاي بعدي تا سال 2030 افتتاح خواهند شد. سوخت اين نيروگاه نيز از کره تأمين خواهد شد. امارات اميدوار است که بعد از فعال شدن کامل اين نيروگاه بتواند 6000 مگاوات برق هستهاي معادل يک چهارم توليد برق خود انرژي توليد کند.
علاوه بر اين امکان وصل کردن تجهيزات شيرينسازي آب به اين رآکتور نيز وجود دارد. با در نظر گرفتن موارد فوق ميتوان اين برنامه را يک برنامه اتمي کامل دانست اما واقعيت اين است که امارات براي استقرار اين رآکتورها تعهدات جدي به يک کشور ديگر داده است.
* چرا امارات حق غنيسازي ندارد
بر اساس پيمان منع گسترش و استفاده از سلاح اتمي يا (NPT) تمام کشورها حق استفاده صلحآميز از انرژي اتمي را دارند اما در اين ميان آمريکا شرطهاي ديگري را به کشورهاي طرف قرارداد خود براي فروش تجهيزات هستهاي تحميل ميکند. يکي از مهمترين اين شرطها امضاي تفاهمنامهاي موسوم به تفاهمنامه 123 است.
بر اساس بخش ۱۲۳ قانون «بهرهگيري از انرژي اتمي» که در سال ۱۹۴۵ ميلادي در آمريکا تصويب و در سال ۱۹۵۴ اصلاح شده است، همکاري بين شرکتهاي خصوصي و دولتي توسعه دهنده توانمندي اتمي با کشورهاي خارجي تابع برخي ملاحظات است.
از جمله اين ملاحظات عدم توسعه چرخه غنيسازي، تأمين سوخت رآکتورهاي اتمي فروخته شده از شرکتهاي بينالمللي و تصويب ترتيبات جهاني بر نظارت بر برنامههاي اتمي است. بر اين اساس آمريکا براي آغاز همکاري اتمي با هر کشور، توافقنامهاي را براي رعايت الزامات فوق به امضا رسانده و اين توافقنامه به تصويب مراکز تصميمگيري داخلي از جمله کنگره رسيده و پس از ۹۰ روز اجرايي ميشود.
آمريکا تاکنون با ۲۸ کشور اين توافقنامه را امضا کرده است. از جمله ميتوان به توافق با مصر در سال ۱۹۸۱، ترکيه در سال ۲۰۰۸ و امارات در سال ۲۰۰۹ اشاره کرد. به اين ترتيب بر اساس اين توافقنامه امارات متحده عربي از حق خود در غنيسازي و توسعه هرگونه تجهيزات مرتبط با آن انصراف داده است. بر طبق قانون فعاليت انرژي اتمي که در اين کشور به تصويب رسيده هرگونه تلاش براي غنيسازي با حکم زندان روبهرو خواهد بود.
علاوه بر اينها، طبق قرارداد فوق بازرسان آمريکايي امکان حضوردر هر کدام از تاسيسات هستهاي امارات را به صورت مستقل از آژانس بينالمللي انرژي اتمي خواهد داشت! طبيعي است که با تحميل چنين شرايطي برنامه هستهاي امارات تنها يک برنامه نمايشي خواهد بود چرا که اين کشور از هرگونه ورود به حوزههاي حساس فناوري هستهاي منع شده است. به اين ترتيب امارات و ساير کشورهاي عربي تنها يک بازار بزرگ براي تجهيزات آمريکايي خواهند بود.
همانگونه که روشن شده است، يک گروه لابيگر به رهبري «مايک فلين»، مشاور اسبق رييسجمهور آمريکا به دنبال تسهيل فروش تجهيزات اتمي به کشورهايي همچون امارات و عربستان است.
فلين در اوايل دولت ترامپ به دليل دخالت در آنچه پرونده تباني با روسيه در انتخابات خوانده شده استعفا داد، اما اين گروه لابيگر که به دنبال نوعي برنامه مارشال براي توسعه برنامه هستهاي کشورهاي حاشيه خليج فارس است، همچنان به کار خود ادامه ميدهد.
امارات هماکنون علاوه بر پرداخت 30 تا 40 ميليارد دلار براي ساخت اين نيروگاه قرار است 20 ميليارد دلار براي نگهداري نيروگاه براکه هزينه کند در حالي که ساير کشورها اغلب از نيروهاي بومي براي تعمير نيروگاههاي خود استفاده ميکنند.
* مريخپيماي اماراتي با اصالت آمريکايي
پروژه بعدي پر سر و صداي اين روزهاي امارات به پرتاب «مريخپيماي اميد» به فضا باز ميگردد. مريخپيمايي که به همراه کاوشگرهاي چيني و آمريکايي 9 ماه ديگر به مريخ ميرسد و مأموريت اصلي آن انتقال اطلاعات جديد از جو و فصول مريخ خواهد بود.
راهاندازي چنين برنامهاي براي کشوري همچون امارات يک جاهطلبي بزرگ محسوب ميشود. امارات به طور کلي فاقد يک برنامه فضايي و حتي زير ساختهاي مرتبط با آن است. هيچگونه برنامه مطالعاتي و يا علمي نيز براي ساخت موشکهاي بالستيک و يا ماهوارهبر به عنوان رکن اصلي يک برنامه فضايي در نيروهاي مسلح امارات وجود ندارد.
عمر تنها مرکز فضايي اين کشور موسوم به مرکز فضايي «محمد بن راشد» تنها به سه سال ميرسد و از سال 2017 شروع به جذب محققان و دانشمندان عرصه فضايي کرده است.
مريخنورد اماراتي با توجه به مشخصات آن بيشتر يک برنامه بينالمللي است تا آن که ارتباطي به کشور امارات داشته باشد. پيمانکار اصلي پرتاب اين کاوشگر ژاينيها بودند و مريخنورد اميد از مرکز فضايي تانيگاشيماي ژاپن به فضا ارسال شد. موشک حامل اين فضاپيما نيز «H-IIA» ساخت صنايع سنگين ميتسوبيشي بود.
بخشهاي اصلي اين مريخنورد نيز با کمک دانشگاهها و مرکز آمريکايي مونتاژ شده است. بهعنوان مثال دانشگاه «بولدر کلرادوي آمريکا» براي ساخت اميد همکاري داشته است. اميد براي اولينبار در آنجا ساخته و براي آزمايش به دوبي فرستاده شد و اماراتيها تنها به عنوان دستيار در کنار آنان حضور داشتهاند. علاوه بر دانشگاه بولدر در ايالت کلرادو، دانشگاه برکلي کاليفرنيا و دانشگاه دولتي آريزونا -همگي از آمريکا- از طراحان و مجريان اين پروژه بودهاند. به عنوان مثال دوربين ويژه اين کاوشگر که وظيفه رصد مريخ را بر عهده دارد توسط دانشگاه آريزونا طراحي شده است.
تنها کشوري که هم اکنون يک برنامه فضايي فعال در سطح منطقه دارد جمهوري اسلامي ايران است که به دليل خصومتهاي آمريکا با محدوديت فراواني در خصوص اين برنامه روبهرو است. برخلاف امارات ايران نه تنها دسترسي به بازار تجهيزات بينالمللي ندارد بلکه عملاً به دليل اتهامات مرتبط با فعاليت نظامي هدف تحريمهاي گسترده نيز قرار گرفته است.
البته با وجود اين فشارها ايران اخيراً توانسته است ماهواره نور را به صورت مستقل و يا يک پرتابگر بومي در مدار قرار دهد که انتشار تصاوير آن از پايگاه هوايي الظفره موجب تعجب ناظران شد.
* با پول ميتوان فناوري را خريد!
همين دلايل کوتاه نشان ميدهد که برنامههاي فضايي و هستهاي امارات فاقد هرگونه زيرساخت داخلي بوده و هيچگونه رويداد ويژهاي رخ نداده است.
فعاليتهاي هستهاي يا صنايع فضايي حوزههايي نيستند که تنها بتوان آنها را با پول بدست آورد. اساساً به دليل حساسيتهاي موجود کوچکترين فشار سياسي منجر به اختلال در جريان همکاريها ميشود.
به عنوان مثال هماکنون دموکراتها در کنگره آمريکا به دنبال فشار بر دولت ترامپ براي محدود کردن فروش تجهيزات اتمي پيشرفته به کشورهاي عربي هستند. دولت ترامپ تاکنون در مقابل اين فشارها مقاومت کرده اما روشن نيست که در صورت روي کار آمدن دموکراتها اوضاع به شيوه سابق باقي بماند.
ممکن است آمريکاييها به اماراتيها بگويند که به جاي استفاده از نيروگاه اتمي بهتر است به سراغ نيروگاه خورشيدي بروند. در کنار اين منابع نفتي گستردهاي دارند که ميتواند انرژي آنها را تأمين کند. در اين ميان چه نيازي به انرژي هستهاي خواهد بود؟ شايد در آن زمان اماراتيها متوجه شوند که نميتوان با فناوري قرضي و نيروي غيربومي صنعت مهمي مانند صنعت هستهاي را جلو برد.