سرمقاله رسالت/ تهدیدی بزرگتر از انفجار بیروت
رسالت/ « تهديدي بزرگتر از انفجار بيروت » عنوان سرمقاله مدير مسئول روزنامه رسالت، محسن پيرهادي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
باگذشت چند روز از انفجار بزرگ بندر بيروت بازتابهاي اين حادثه وحشتناک و واکنش مسئولان کشورهاي مختلف ابعاد تازهاي يافته است. در اين ميان، دولت قانوني لبنان و دبير کل محترم حزبالله، بدون جهتگيري و پيشداوري، از تسريع در بررسي جزئيات حادثه و علل وقوع آن گفتند، اما واکنش کشورهاي ديگر چه بوده است؟
يک. لبنان، هرچند در بسياري از معادلات تاريخ معاصر تأثيرگذار بوده، اما از منظر مساحت و جمعيت، کشور کوچکي است. شهر بيروت بهتنهايي کمتر از 400 هزار نفر و با محاسبه محدوده پيراموني آن، تا چند برابر اين عدد جمعيت دارد که البته در مقايسه با جمعيت 7 ميليوني لبنان، عدد قابلتوجهي است. از همين رو است که خسارات اقتصادي وارده به لبنان در پي انفجار اخير، در کمترين حالت 5 ميليارد دلار و در بيشترين حالت 15 ميليارد دلار تخمين زده ميشود. کافي است اين رقم را با هزينههاي خريد تسليحاتي عربستان سعودي از آمريکا در دوره ترامپ مقايسه کنيد که تنها در يک فقره 110 ميليارد دلار و درمجموع بيش از 500 ميليارد دلار بوده است.
حال سؤال اين است که کشورهايي همچون عربستان سعودي و امارات با اين ميزان از ولخرجي و پول پاشي در صنايع نظامي آمريکا، نميتوانند جز چند محموله غذا و دارو، کار جديتري براي لبنان کنند؟
دو. از همان ساعات نخست انفجار، رئيسجمهور آمريکا از آن با عنوان حملهاي وحشتناک يادکرد. تقريبا همين خط را البته باکمي احتياط، بسياري از همپيمانان آمريکا پي گرفتند. ترامپ همچنين با سعد حريري، نخستوزير سابق لبنان تلفني گفتوگو کرد تا نارضايتي خود را از برکنار شدن اين مهره آمريکايي از عرصه قدرت در لبنان علني کند. اين در حالي است که او بنا بر قاعده و عرف معمول بايد با حسن دياب تماس ميگرفت.
از سوي ديگر امانوئل ماکرون که کشورش از بازيگران سنتي عالم سياست در لبنان است، فورا به بيروت سفر کرد و ضمن بازديد از بندر ويرانشده، اعلام کرد کمکهاي دولت فرانسه را مستقيما و نه از طريق دولت به مردم لبنان خواهد رساند. صرفنظر از ريشه و علت اصلي انفجار که هنوز در دست بررسي است، به نظر ميرسد آمريکا، فرانسه و عربستان سعودي برنامه مفصلي براي حضور در لبنان و دخالت در معادلات آن آغاز کردهاند که گام اولش، به رسميت نشناختن دولت رسمي است. اگر جز اين است، چه دليلي دارد که رئيسجمهور فرانسه در همان ابتداي بازديد از بندر ويرانشده بيروت، از اصلاحات سياسي در لبنان بگويد و حتي ضربالاجل تعيين کند؟
سه. از لبنان خبرهايي ميرسد که نگرانکننده است. گروههاي سازماندهي شدهاي از اراذلواوباش به ساختمانهاي حکومتي ازجمله مجلس و وزارت خارجه حمله کرده و بخشهايي از آن را غارت کردهاند. به نظر نميرسد اين واکنش طبيعي يک جامعه مصيبتزده باشد.
همهچيز از طراحي برخي دولتهاي خارجي براي سوارشدن بر موج حاصل از انفجار هفته گذشته حکايت دارد. سناريونويسان، عوامل آمريکا، فرانسه و رژيم صهيونيستي و بازيگران، برخي از گروههاي وابسته به غرب در داخل لبنان همچون جريان سمير جعجع و سعد حريري هستند که از قدرت بازماندهاند.
چهار. بسياري از فعالان بينالملل به دنبال آناند که ريشه حادثه وحشتناک بيروت را بيابند و تحقيقات در اين زمينه همچنان ادامه دارد. اگرچه بهواسطه سابقه هولناک آمريکا و رژيم صهيونيستي انتساب هيچ جنايتي به اين دولتها بعيد نيست، اما امروز واقعيت مهمتري مشخصشده است که نياز به تحقيق ندارد. اگر کشورهاي آمريکا، فرانسه، عربستان سعودي و رژيم جعلي صهيونيستي پشتصحنه اين انفجار نبودهاند و براي آن برنامهاي نداشتهاند حتما براي پس از انفجار برنامه دارند! اين حجم از ناآرامي داخلي که بهصورت تدريجي سمتوسوي خاصي خواهد گرفت، در کنار مواضع برخي چهرههاي لبناني و اظهارات مسئولان کشورهاي ديگر طبيعي نيست.
پنج. بندر بيروت ويرانشده و علاوه بر دهها کشته و هزاران مجروح صدها هزار نفر بيخانمان شدهاند. غيرازاين، ذخاير حياتي و امنيت غذايي چند ميليون لبناني به خطر افتاده است. اين مصيبت بسيار بزرگ است اما در برابر خطري که امروز لبنان را تهديد ميکند ناچيز است. به نظر ميرسد امنيت ملي، استقلال سياسي و هويت نسلهاي آينده لبنان درخطر باشد.