پایان محاصره قطر نزدیک است؟
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمد بيات/ جاه طلبي و بلند پروازي هاي دوحه، اين شيخ نشين حاشيه خليج فارس را به رويارويي آشکار و پنهان با «برادر بزرگ تر» و ساير اعضاي شوراي همکاري خليج فارس سوق داده است. در ۵ ژوئن سال ۲۰۱۷ چهار کشور عربي از زمين، دريا و آسمان قطر را محاصره کرده و با تعيين شروط ۱۳ گانه ضرب الاجلي ۱۰ روزه براي تسليم قطر تعيين و اين کشور را تحريم کردند. نگاهي متفاوت نسبت به تحولات بهار عربي و عدم همراهي با عربستان، نفوذ نرم منطقه اي به وسيله الجزيره، حمايت از اخوان المسلمين، رابطه با ترکيه و ايران و استقلال سياسي دوحه از رياض سبب ايجاد و تداوم بحران در شوراي همکاري خليج فارس شده است.
به گزارش الجزيره، قطر در آخرين نبرد خود در ۱۴ ژولاي ۲۰۲۰ در ديوان دادگستري بين المللي لاهه در مناقشه اي که بر سر محاصره هوايي و خودداري چهار کشور عربي از گشودن حريم هوايي خود روي هواپيما هاي خطوط هوايي قطر تشکيل شده بود؛ به پيروزي رسيد. اما به نظر اين پايان ماجرا نيست. در ادامه اين يادداشت سعي ميکنيم تا ابعاد مختلف اين بحران را مورد بررسي قرار دهيم.
اختلاف قطر با اعضا شوراي همکاري ريشه اي تاريخي دارد؛ اما نقطه اوج آن را ميتوان بهار عربي در سال ۲۰۱۱ دانست. دوحه با در پيش گرفتن استراتژي متفاوت نسبت به حکام سنت گرا منطقه، حامي و ميزبان گروه هاي اخواني و اسلام گرا بود. قطر با استفاده از پتانسيل گسترده مالي و تبليغاتي (الجزيره) که در اختيار دارد، درصدد مديريت تحولات شتابان جهان عرب بود و در کنار ترکيه به نقش آفريني در تحولات منطقه خاورميانه پرداخت. اما خطوط اصلي و فعال گسل رابطه ميان دوحه و کشورهاي عربي را مي توان در شاخص هاي ذيل بررسي کرد.
1. رقابت منطقهاي: با اوج گيري رقابت هاي ژئوپوليتيکي و بحران در کشورهاي عربي و تهديد موقعيت ديکتاتوري هاي سنتي منطقه از مصر تا تونس بيشتر دولت هاي عربي به حمايت از ديکتاتوري ها پرداختند. اما در اين بين قطر رويکردي متفاوت را دنبال مي کرد. دوحه با همکاري آنکارا، بهره گيري از قدرت مالي، تامين تسليحاتي، نفوذ گسترده رسانه اي و حمايت ايدئولوژيک از جريان اخواني در منطقه به نقش آفريني در مصر، تونس، ليبي، يمن، بحرين، سوريه و عراق پرداخت. البته با افول گروه هاي مخالف در سوريه و پس از فتح موصل بدست داعش سياست هاي خود را در سوريه و عراق با هماهنگي ايران تعديل کرد؛ اما حضور و نفوذ دوحه در شمال آفريقا و حمايت از جريان اخواني در برابر نيروهاي سنت گرا و وهابي به شکل جدي ادامه پيدا کرد. امروز قطر از دولت وفاق به سرکردگي فايز السراج در ليبي در برابر نيروهاي خليفه حفتر که مورد حمايت عربستان، مصر و امارات، روسيه و فرانسه قرار دارد؛ حمايت ميکند. در مصر نيز پس از سقوط مرسي، دوحه در کنار ترکيه تلاش ميکند تا جريان اخواني را همچنان در قاهره زنده نگه دارد و به همين دليل رابطه اي همراه با تنش و تخاصم با دولت کودتا و ژنرال السيسي دارد.
2. رقابت گفتماني: دوحه و رياض به نظر ميرسد قرائتي متفاوت نسبت به اسلام سني دارند. عربستان سعودي نماينده اسلام سلفي_وهابي و قطر در کنار ترکيه حامي اسلام اخواني در منطقه و جهان اسلام به شمار مي آيند و همين امر سبب آن شده تا دوحه به بهشت اخواني هاي تبعيدي و دور مانده از وطن مانند شيخ يوسف القرضاوي مبدل شود. با اينکه رابطه قطر و اخوان المسلمين ريشه اي تاريخي دارد (اولين گروه اخواني در قالب روحانيون و نخبگان ديني در سال ۱۹۶۰ و با هدف شکل دادن به نظام تحصيلي قطر وارد دوحه شدند) اما اين اتحاد بيشتر از آنکه ايدئولوژيک باشد، از سياست عمل گراي دوحه در رقابت با عربستان سعودي ناشي ميشود. امري که با تفسيري باز و معتدل از وهابيت امکان پذير شده است.
3. نبرد رسانه اي: يکي از مؤلفه هاي قدرت قطر براي نفوذ و مديريت تحولات منطقه و جهان عرب، رسانه هاي وابسته به دوحه بويژه الجزيره است. الجزيره با اتخاذ ديدي اصلاح طلبانه و ليبرال تر نسبت به تحولات جهان عرب توانسته علاوه بر به چالش کشيدن دولت هاي سنت گراي منطقه، مخاطبان قابل توجهي در جهان عرب پيدا کند و همچنين مرجع قضاوت افکار عمومي غرب نسبت به تحولات منطقه باشد. عربستان و متحدان آن نيز نماينده انديشه محافظ کاري در منطقه هستند؛ يکي از شروط ۱۳ گانه خود را تعطيلي اين رسانه پر مخاطب قرار دادند. آن ها با ايجاد رسانه هايي همچون العربيه و يا خريد امتياز رسانه هاي بزرگ مانند اينديپندنت در تلاش هستند تا بتوانند از نفوذ اين رسانه قطري در منطقه کاسته و آن را به چالش بکشند.
روي ديگر سکه در منازعه ميان قطر و کشور هاي حاشيه خليج فارس مواضع و منافع قدرت هاي بزرگ منطقه اي و فرا منطقه اي در قبال اين بحران است. ايالات متحده آمريکا به عنوان بزرگ ترين قدرت فرا منطقه اي در خاورميانه، که متحد استراتژيک کشور هاي عرب منطقه نيز محسوب مي شود، با همکاري برخي دولت هاي منطقه مانند کويت و عمان درصدد حل و فصل اختلافات در شوراي همکاري خليج فارس براي تضمين امنيت انرژي و يکپارچه سازي اين بلوک منطقه اي در برابر تهديد ايران برآمده است. روسيه نيز از زمان شوروي سابق و نيز امپراتوري تزاري نفوذ سنتي در منطقه خاورميانه داشته، سياست دو گانه اي را دنبال ميکند. مسکو از طرفي خرسند از درگيري رقيب گازي خود در منازعات منطقه اي و از طرف ديگر در تلاش براي جلب نظر دوحه براي انعقاد قرار دادهاي نظامي و اقتصادي برمي آيد.
ترکيه نيز که متحد استراتژيک قطر و رقيب عربستان در خاورميانه و جهان اسلام محسوب مي شود؛ از همان ابتداي بحران آنکارا با کمک هاي اقتصادي، سياسي و همچنين انعقاد قراردادهاي نظامي با دوحه نشان داد که از تداوم شکاف در شوراي همکاري خليج فارس به نفع منافع خود استقبال مي کند. مصر اما از دو جهت در اين بحران داراي منافع است. نخست آنکه فشار بر قطر ممکن است موجب تعديل سياست هاي دوحه در قبال قاهره و در نتيجه کاهش حمايت از اخوان المسلمين و عدم انتقاد از دولت ژنرال السيسي شود. دوم آنکه مصر با حمايت از موضع عربستان، از کمک هاي مالي رياض در دوران رکود اقتصادي مصر بهره خواهد برد. امارات متحده عربي نيز که به عقيده برخي تحليلگران از تحريک کننده اصلي اين منازعه بوده، در کنار متحد سعودي خود به نقش آفريني پرداخته و دوحه را تحت فشار قرار مي دهند. از سوي ديگر جمهوري اسلامي ايران نيز پس از محاصره قطر، مرزهاي آبي و هوايي خود را به روي دوحه گشود و با حمايت سياسي و اقتصادي از قطر سعي کرد تا دوحه را به تهران نزديک کند، تا برگ برنده اي در منازعه با رياض داشته باشد.
قطر در دوران تحريم نشان داده که با بهره گيري از اهرم هاي مالي، کاتاليزورهاي سياسي و قدرت رسانه اي، توانسته است در برابر فشارهاي ائتلاف سعودي مقاومت مي کند و استقلال سياسي خود را حفظ کند. اين شرايط سبب تضعيف موقعيت رياض و تزلزل در پايه هاي شوراي همکاري خليج فارس شده است. با اين حال در سالگرد آغاز محاصره قطر توسط چهار کشور عربي، «شيخ محمد بن عبدالرحمن آل ثاني» در گفت و گو با الجزيره و همچنين «سالم مبارک آل شافي»، سفير قطر در ترکيه در گفت و گو با خبرگزاري آناتولي، دوحه را پايبند به وحدت شوراي همکاري قلمداد کردند و نشان دادند از کاهش منازعه و امتداد روند مذاکراتي که سال گذشته در حاشيه نشست کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس در رياض برگزار شده بود، استقبال مي کنند. از سوي ديگر سفر برايان هوک، نماينده ويژه ايالات متحده در امور ايران و مشاور ارشد سياست گذاري وزير امور خارجه امريکا به قطر و کويت، نشان مي دهد که ايالات متحده به دنبال آن است تا با ميانجي گري ميان اعضاي شوراي همکاري خليج فارس، بار ديگر وحدت را به کشورهاي خليج (فارس) بازگرداند تا از اين طريق بتواند از اين اهرم در برابر تهديد ايران بهره ببرد. مواضع تعديل شده طرفين منازعه و استقبال واشنگتن از بهبود روابط ميان اعضاي شوراي همکاري نشان مي دهد که ما در آينده اي نزديک به احتمال زياد شاهد کاهش تنش ها و حرکت طرفين منازعه به سمت عادي شدن روابط باشيم.