سهیل شاهین: طالبان از موضع پیروز جنگ مذاکره میکند
همشهري/متن پيش رو در همشهري منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدامين خرمي/ «صلح» واژهاي است که بعد از 40سال جنگ در افغانستان، اين روزها بيش از هر واژه ديگري شنيده ميشود. طي 4دهه گذشته اين «جنگ» بوده که سرنوشت نسلي بعد از نسل ديگر را در ميان افغانها تعيين کرده است؛ آنها که در جنگ به دنيا آمدند، در جنگ زندگي کردند، جلاي وطن کردند و حتي جان دادند. اسفندماه سال گذشته، زماني که آمريکا و طالبان دست دوستي دادند و براي پايان دادن به 2دهه جنگ توافقنامه صلح امضا کردند، بسياري به پايان سالها جنگ در افغانستان اميدوار شدند. درگيريها اما ادامه پيدا کرد تا همه بدانند که مسئله افغانستان همچنان مسئلهاي پيچيده است. افغانها قبل از اين 20سال، حدود 20سال ديگر هم درگير جنگ داخلي و اشغال شوروي بودهاند. آنها خسته از جنگ هستند و به مذاکرات بينالافغاني که گفته ميشود طي روزهاي آينده آغاز ميشود، چشم دوختهاند؛ مذاکراتي که «سهيل شاهين»، سخنگوي دفتر سياسي طالبان در دوحه ميگويد طالبان در آن بهعنوان يک طرف عمده و طرف پيروز جنگ حاضر خواهد شد. او در گفتوگوي تلفني به همشهري ميگويد که سرنوشت دولت، نوع نظام حکمراني، وضعيت زنان و تکليف سلاح طالبان در مذاکرات مشخص خواهد شد.
قطعنامهاي که روز يکشنبه در نشست پاياني لويهجرگه مشورتي صلح افغانستان قرائت شد، شامل 25بند است که 3خواسته مهم دارد؛ يکي اينکه مذاکرات بدون هيچ پيششرطي فورا آغاز شود، ديگر اينکه آتشبس فوري برقرار شود و موضوع سوم اينکه طالبان به دولت و ملت افغانستان اطمينان دهد زندانيان آزادشده بار ديگر به ميدان جنگ برنميگردند. طالبان آيا اين 3خواسته را عملي خواهد کرد؟
اصل براي ما توافقنامه دوحه است. در آن توافقنامه ذکر شده که قبل از آغاز مذاکرات بينالافغاني بايد 5هزار نيروي طالبان رها شوند. خب، جرگهاي تشکيل دادهاند و در مورد آزادي اين نيروها بحث کردهاند. اين لويهجرگه از نظر ما قانوني نيست و مشروعيتي ندارد. 400زنداني باقيمانده بايد براساس توافقنامه دوحه رها ميشدند. همه اقدامات ما براساس آن توافقنامه است. نميشود که هر روز جرگهاي را فراخواند و هر موضوعي را در آن به بحث گذاشت. آتشبس نيز در توافقنامه ذکر شده است. طبق توافقنامه زماني که مذاکرات آغاز شد، بر سر آتشبس هم گفتوگو ميکنيم. آتشبس يکي از موضوعات مورد بحث در جريان مذاکرات بينالافغاني خواهد بود. در جاي خودش راجع به آن بحث ميکنيم، نه قبل از آغاز مذاکرات. اينها در توافقنامه موجود است. اينکه لويهجرگه در مورد آتشبس چيزي بگويد يا نگويد، مهم نيست. مذاکره بر سر آتشبس در جاي خودش و وقت خودش.
در واقع شما ميگوييد که طالبان آتشبس را اجرايي نميکند؟ اما آنچه در کابل مطرح شده اين است که آتشبس فراگير اجرا شود و سپس مذاکرات آغاز شود.
ببينيد، در توافقنامه موضوع آتشبس ذکر شده است؛ چطور توافقنامه را نقض کنيم و جرگهاي که از طرف دولت کابل تشکيل شده را بپذيريم؟ ما با آمريکا يک توافقنامه داريم که از طرف سازمان ملل هم مورد تأييد قرار گرفته است. طبق توافقنامه، بعد از آغاز مذاکرات بينالافغاني، آتشبس يکي از موضوعات مورد بحث است.
حدود 3200نفر در لويهجرگه مشورتي صلح در کابل طي 3روز حضور داشتهاند. چرا ميگوييد که اين جرگه غيرقانوني است؟ اين افراد به هر حال نماينده مردم افغانستان بودهاند.
اين جرگه براي بحث در مورد آزادي زندانيان طالبان تشکيل شد. ما ميگوييم که در توافقنامه ذکرشده که 5هزار زنداني بايد رها شوند؛ صريحا ذکر شده است. تشکيل جرگه چه ضرورتي دارد؟ به اين دليل است که ميگوييم نيازي به تشکيل اين جرگه نبوده و تشکيل آن غيرقانوني است. به هر حال، حتي همين جرگه هم تصميم گرفته که زندانيهاي باقيمانده طالبان بايد رها شوند. ما از اين تصميم استقبال ميکنيم.
دليل اصلي تعويق مذاکرات بينالافغاني، عدمآزادي فهرست 5هزار نفرهاي بود که شما در اختيار دولت گذاشته بوديد. اين مسئله 4ماه مذاکرات را به تأخير انداخته است. چرا تا به اين حد بر خواسته خود که آزادي همه 5هزار نفر است، پافشاري داشتيد؟ آيا نميشد مذاکرات را آغاز کرد و همزمان آزادي نيروها را هم پيش برد؟ آيا اگر طالبان ميپذيرفت مذاکرات را آغاز کند، خون کمتري ريخته نميشد؟
خواسته ما هم همين بوده است؛ ميخواستيم که در افغانستان خون کمتري ريخته شود. ما 10روز فرصت داديم. قرار بود طي 10روز زندانيان مبادله شوند تا مذاکرات بينالافغاني آغاز شود. چرا دولت چنين نکرد؟ دولت کابل ميگويد آتشبس برقرار شود تا زندانيان آزاد شوند و مذاکرات هم آغاز شود. آنها بهدنبال تثبيت حکومت خود هستند. ميگويند آتشبس برقرار شود تا حکومت و رژيم ما در جاي خود باقي بماند. ما با آمريکا به توافق رسيدهايم؛ هنوز که در مورد آينده افغانستان و حکومت آينده به نتيجه نرسيدهايم. دولت کابل مسئول اين تأخير و خونهايي است که ريخته شده است. باز هم ميگويم، ما به توافق پايبنديم و طبق آن عمل ميکنيم.
آمار منتشرشده از سوي دولت افغانستان نشان ميدهد که طي ماههاي بعد از امضاي توافق دوحه، نهتنها حملات طالبان کاهش پيدا نکرده، بلکه افزايش هم پيدا کرده است. شما طي 4ماه بيش از 5هزار حمله کوچک و بزرگ در افغانستان انجام دادهايد. بهعبارت ديگر، در هرماه بهطور متوسط حدود هزار و 300حمله داشتهايد. چطور ميگوييد که به توافق پايبنديد و طبق آن عمل ميکنيد؟
آماري که دولت منتشر کرده صحيح نيست. آنها هميشه مبالغه ميکنند. ما حملات خود را کاهش دادهايم. قبلا ما روزانه 150حمله ميکرديم اما الان اين تعداد به 30 تا 40حمله رسيده است. اين کاهش حملات را نشان ميدهد. علاوه بر اين، ما طي ماههاي اخير به مراکز ولايات و پايتخت حمله نکردهايم. به مراکز بزرگ نظامي هم حمله نکردهايم. رفتار ما دفاعي بوده است. مثلا گاهي نيروهاي دولتي وارد مناطق تحت سيطره ما ميشوند و پستهاي نظامي برپا ميکنند، يا کاروانهاي نظامي خود را از مناطق ما عبور ميدهند، در چنين مواردي درگيري رخ ميدهد. در غير اين صورت، ما عمليات خود را تقليل دادهايم و به اين روند ادامه خواهيم داد.
در همين 30 تا 40حمله روزانه که به آن اشاره کرديد، بدونشک مردم عادي و غيرنظاميان هم کشته ميشوند. چه دليلي دارد که اکنون که بحث صلح مطرح است، طالبان همچنان به حملاتش ادامه ميدهد؟ حملاتي که تلفات غيرنظامي هم دارد.
تلفات به غيرنظاميان از طرف ما انجام نميشود بلکه از طرف حکومت کابل است. ما سلاح سنگين نداريم. اين دولت است که به توپخانه و هواپيماهاي جنگي مجهز است. مردم در بمباران دولتي کشته ميشوند. شايد شما هم خبر منطقه سنگين ولايت هلمند را شنيده باشيد که نيروهاي دولتي چندين نفر را در يک تجمع کشتند و شهيد کردند. به مراسم عروسي مردم حمله ميکنند، به مراسم عزاي مردم حمله ميکنند. اهداف ما مشخص است؛ مناطق نظامي.
آقاي شاهين، من ميپذيرم که مردم عادي در بخشهايي از افغانستان بهخصوص مناطق دور از پايتخت که اخبارشان کمتر شنيده ميشود و بهويژه در مناطق تحت کنترل طالبان، بر اثر بمباران نيروهاي دولتي کشته شده و ميشوند. اما خاطرمان هست که در انتخابات مجلس، شعب ثبتنام و سپس شعب رأيدهي هدف حملات نيروهاي شما قرار گرفت. شما مردم را تهديد کرده بوديد که در انتخابات شرکت نکنند، در غير اين صورت تنبيه ميشوند. چرا مردم عادي را در حملاتتان هدف قرار ميدهيد؟
ما آن زمان اعلام کرديم که تحت اشغال، انتخابات معني ندارد و اين انتخابات هيچ کمکي به حل مسئله افغانستان نميکند. شاهد بوديد که در انتخابات تا چه حد تقلب شد. ما به مردم اعلام کرده بوديم که انتخابات را تحريم کنند. خيليها پذيرفتند. از 35 تا 40ميليون نفر، کمتر از يک ميليون نفر پاي صندوقها رفتند. مردم هميشه به دعوت ما لبيک گفتهاند.
اما واقعيت اين است که حملات شما به کشتهشدن همين مردم منجر شده است.
همانطور که گفتم ما سلاح سبک استفاده ميکنيم. تلفات عمده مربوط به حملات نيروهاي دولتي و بمباران آنهاست.
سلاح سبک هم تلفات دارد.
ببينيد، شما هميشه اخبار را از رسانههاي کابل دنبال ميکنيد. اين همه واقعيت نيست.
به موضوع مذاکرات بينالافغاني برگرديم. خبرهايي وجود دارد مبني بر اينکه برخي گروههاي زيرمجموعه طالبان اعلام کردهاند حتي اگر بر سر آتشبس توافق شود، آنها نميپذيرند؛ يعني حتي اگر بر سر آتشبس توافق شود، برخي از فرماندهان ميداني شما آنرا نخواهند پذيرفت. آيا روي همه فرماندهان ميدانيتان کنترل داريد که بتوانيد آتشبس را در نهايت اجرايي کنيد؟
اول اينکه اين خبرهايي که ميگوييد مبهم است. اگر از ميان فرماندهان ما کسي چنين چيزي گفته باشد، نامش مشخص است. ما چنين اطلاعاتي در دست نداريم. دوم اينکه ما در روزهاي عيد آتشبس اعلام کرديم و به آن پايبند بوديم؛ در عيد فطر و عيد قربان آتشبس کرديم. هيچکسي با آتشبس اعلام شده مخالفت نکرد و همه فرماندهان آن را اجرا کردند. اين فرماندهاني که ميگوييد، هيچ نام و نشاني ندارند. اينها اطلاعات غلطي است که استخبارات کابل ارائه ميکند.
ميگوييد که طالبان به توافق دوحه پايبند است. يکي از بندهاي اين توافق اين است که طالبان متعهد شده ارتباطش را با گروههاي تروريستي قطع کند. شبکه حقاني متحد طالبان است و جزو گروههاي زيرمجموعه شما به شمار ميرود. شبکه حقاني متهم به همکاري با داعش در حمله مرگبار اخير در ننگرهار شده است. سؤال اين است که چه تضميني وجود دارد که همه گروههاي زيرمجموعه طالبان از نظر شوراي کويته پيروي کنند. همکاري شبکه حقاني با داعش چگونه توجيه ميشود؟
اول بگويم که شبکه حقاني وجود ندارد. اينها را استخبارات ديگر کشورها مطرح ميکنند. حقاني، معاون امارت اسلامي افغانستان است و جزو رهبران ماست و از ما جدا نيست. دوم اينکه ما حملات اخير در کابل و جلالآباد را کار افرادي درون نظام در پايتخت ميدانيم که با داعش هم همکاري دارند. ما بوديم که داعش را از جلالآباد و ننگرهار و کنر بيرون کرديم. همان موقع، صدها نفر از اعضاي داعش تسليم دولت شدند. زماني که ما با داعش مبارزه ميکرديم، دولت از نيروهاي اين گروه حمايت لجستيکي ميکرد. به همين دليل بود که اين نيروها تسليم دولت شدند، نه ما. ما حملات اخير را بهشدت محکوم کرده و اعلام کردهايم که اين حملات در داخل دولت کابل طرحريزي ميشود. در مورد اين حملات بايد تحقيقات بيطرفانه انجام شود و مسببان به مردم ما و به جهانيان معرفي شوند.
نسبت شما با داعش چگونه است؟ شفاف بگوييد که آيا داعش را دشمن خود ميدانيد؟
اين ما بوديم که داعش را در شمال و شرق افغانستان تصفيه کرديم. چهکسي چنين قدرتي دارد جز ما؟ ما مسئله داعش در افغانستان را فيصله داديم، درحاليکه نيروهاي داعش از طرف دولت کابل و دولت آمريکا حمايت ميشدند. نيروهاي دولتي و آمريکاييها بارها نيروهاي ما را در مناطقي که مشغول جنگ با داعش بودهايم، بمباران کردهاند. در لشگرکشي ما به ننگرهار، 140نفر از مجاهدين ما بر اثر بمباران هواپيماهاي دولتي و آمريکا کشته شدند. با اين حال، نيروهاي ما داعش را در ننگرهار شکست دادند.
در قطعنامه لويهجرگه غير از درخواستها، نگرانيهايي هم مطرح شده است. اعضاي شرکتکننده نگران آن هستند که دستاوردهايي که طي 2دهه گذشته در افغانستان بهدست آمده، بعد از اين به خطر بيفتد. چيزهايي مثل مردمسالاري، جمهوريت و حقوق اساسي اقليتها. موضع طالبان در قبال اين موضوعات چه خواهد بود؟
در مورد اقليتها ما هيچ مشکلي نداريم. اما در مورد اينکه ساختار نظام چگونه باشد، بايد در مذاکرات تصميمگيري شود. ما دستور کار و برنامه خود را داريم و آن را به مذاکرات بينالافغاني خواهيم برد و در آنجا بحث و تصميمگيري ميشود.
ممکن است شکل کنوني حکومت، يعني جمهوري اسلامي را نپذيريد؟
بايد بحث شود. از الان نميتوان چيزي گفت. ما برنامه خود را ارائه ميدهيم و تصميمگيري خواهد شد.
درست است، اما شکل حکومت پيشنهادي شما احتمالا چه خواهد بود؟
هدف ما اين است که نظام، يک نظام اسلامي باشد. ما امارت اسلامي افغانستان هستيم و در همين چارچوب پيشنهاد خود را ارائه خواهيم کرد.
طي يک سال و نيمي که مذاکرات ميان طالبان و آمريکا در جريان بوده، موضوع زنان و جايگاه آنها در آينده افغانستان، يکي از مهمترين موضوعات مورد بحث در ميان افغانها بوده است. بههرحال طالبان در گذشته رويکرد خاصي در قبال زنان داشته است. بسياري ميخواهند بدانند بعد از اين و در آينده چه اتفاقي براي زنان خواهد افتاد. نگاه طالبان چيست؟
زنان اگر حجاب شرعي را رعايت کنند، ما هيچ مشکلي با تعليم و کار زنان نداريم. ما به حقوقي که اسلام براي زنان تعيين کرده پايبنديم. به آنها که نگرانند ميگوييم که طي 20سال گذشته آزارهايي که زنان ديدهاند، قابل مقايسه با دوره حکومت ما نيست. در دوره ما يکدهم اين وضعيت هم حاکم نبوده است. زنان حق دارند تجارت کنند، شوهر خود را انتخاب کنند؛ ما با حقوق زنان بر مبناي موازين اسلامي موافق هستيم.
گفته ميشود که طالبان با کلاسهاي مختلط در دانشگاهها مخالف است. آيا مخالفيد؟
خب، آن يک مکانيسم است. حقوق اساسي زنان يک چيز است و اين مکانيسمها چيز ديگري است. ما به اصل حق تعليم زنان معتقديم، اما اينکه مکانيسم چگونه باشد، در آينده بحث خواهد شد.
شما اعلام کردهايد که طي روزهاي آينده مذاکرات بينالافغاني آغاز ميشود. طرف طالبان در مذاکرات چهکسي خواهد بود؟آيا شورايعالي مصالحه را طرف خود ميدانيد؟ دولت را طرف خود ميدانيد؟ يا طرفي غير از اينها.
اين واضح است. ما در توافقنامه اعلام کردهايم که با همه جهات افغانها مذاکره ميکنيم؛ نگفتيم دولت يا حکومت؛ گفتهايم همه جهات. اگر شوراي مصالحه نماينده همه جهات افغانستان باشد و همه بگويند که اين شورا نماينده ماست و همه جهات را نمايندگي ميکند، ما مشکلي با آن نداريم.
فرض کنيم مذاکرات بينالافغاني آغاز شود؛ آيا طالبان قصد مشارکت در قدرت را دارد يا همه قدرت را ميخواهد؟
ما برنامه خود را به ميز مذاکرات ميبريم و طرف مقابل هم برنامه خود را خواهد آورد. قطعا تصميمگيريها بعد از بحث فراوان ممکن خواهد شد. ما بهعنوان امارت اسلامي افغانستان، دستور کار خود را داريم.
منظورم اين است که شما از چه موضعي وارد مذاکرات خواهيد شد؟ خواهيد گفت ما پيروز جنگيم و گروههاي افغان بيايند با ما مذاکره کنند يا اينکه خود را يکي از گروههاي افغان و يکي از گروههاي حاضر در مذاکرات ميدانيد؟ لطفا شفاف پاسخ دهيد.
ما يک طرف عمده مذاکرات هستيم. به هر حال ما 20سال مبارزه کردهايم و پيروز جنگيم؛ براي آزادي افغانستان مبارزه کردهايم. آمريکاييها اين را قبول کردهاند و همپاي ما توافقنامه امضا کردهاند. آمريکا طبق يک جدول زماني از افغانستان خارج ميشود. هدف عمده ما ايجاد يک نظام اسلامي در افغانستان است و با اين نگاه در ميز مذاکرات حاضر خواهيم شد.
کمي به عقبتر برگرديم. در خلال مذاکرات دوحه، گفته ميشد که خواسته آمريکا حذف ايران از مذاکرات بوده؛ ميخواهيم بدانيم در اين مذاکرات نگاه آمريکاييها به ايران چه بوده است؟
اين مذاکرات به موضوع خروج آمريکا از افغانستان و خاتمه اشغال افغانستان متمرکز بود. محور ديگر، بحث مذاکرات بينالافغاني و تعيين آينده افغانستان بود. در مورد ايران بايد بگويم که ما سياست خود را داريم و به آمريکا و هيچ کشور ديگري اجازه نميدهيم در سياست ما در قبال ايران دخالت کند. ما بهدنبال روابط خوب با همه همسايگان خود هستيم. نه ايران را ميتوان از اين منطقه بيرون کرد و نه افغانستان را. ما همسايه هستيم و به ديده احترام با يکديگر رفتار خواهيم کرد. اين موضوع کاملا از مذاکرات ما با آمريکا جداست.
آقاي خليلزاد همين چند هفته قبل از عدمهمراهي ايران با مذاکرات صلح افغانستان گلايه کرد. فارغ از تعارفات سياسي، نقش ايران را در قبال مذاکرات چگونه ديديد؟
ما با ايران روابط خود را داريم. تماسهاي ما برقرار بوده است. شک نداريم که ايران بهدنبال حل مسالمتآميز مسائل افغانستان است. نقش ايران در مذاکرات مثبت بوده است.
19سال قبل آمريکا بهدليل حمايت طالبان از القاعده به افغانستان حمله کرد که نتيجه آن پايان حکومت طالبان بود. همانطور که قبلا اشاره کردم، در توافقنامه دوحه شما به قطع ارتباط با گروههاي تروريستي متعهد شدهايد. نسبت شما بعد از اين با القاعده چگونه خواهد بود؟
ما براساس توافقنامه متعهد هستيم که به هيچ گروه يا فردي اجازه ندهيم از خاک افغانستان براي اقدام عليه منافع آمريکا، متحدانش و ديگر کشورها استفاده کند. اين شامل همه گروهها خواهد بود.
از جمله القاعده؟
همه گروهها.
طالبان بعد از 2دهه جنگ، آيا قصد دارد سلاحش را زمين بگذارد و بهعنوان يکي از گروههاي سياسي بين ديگر گروههاي سياسي افغانستان حضور پيدا کند يا همچنان سلاحتان را حفظ خواهيد کرد؟
طبعا وقتي يک حکومت همهشمول بهوجود آيد، در مورد ارتش ملي و نيروهاي مسلح ما هم تصميمگيري خواهد شد. آن باب ديگري است. ما در اين مرحله، ضداشغال سلاح بهدست گرفته بوديم. مرحله بعدي، استقرار يک حکومت اسلامي و بازسازي افغانستان است. اينکه شما گفتيد مسئله آينده است.
آقاي شاهين، طالبان سال1399 با طالبان 20سال قبل چه تفاوتي کرده است؟
خب، آن زمان همه کشورها مخالف ما بودند و وانمود ميکردند که ما يک گروه هستيم. بعد از 20سال، آنها پذيرفتهاند که ما نماينده مردم افغانستان هستيم. ما با 54کشور مبارزه کردهايم. بايد يادآوري کنم که طي اين سالها همه رسانهها عليه ما تبليغات زهرآگين کردهاند. ما به صلح اسلامي متعهد هستيم. معتقديم همه اتباع افغانستان حق کار و تعليم دارند. ما بهدنبال روابط خوب و سازنده با همسايههاي افغانستان و ديگر کشورهاي جهان هستيم. براساس اصول اسلامي، کشور خود را پيش خواهيم برد.
طبق توافقنامه زماني که مذاکرات آغاز شد، بر سر آتش بس هم گفتوگو ميکنيم. در جاي خودش راجع به آن بحث ميکنيم، نه قبل از آغاز مذاکرات.
قبلا ما روزانه 150 حمله ميکرديم اما الان اين تعداد به 30 تا 40 حمله رسيده است. اين کاهش حملات را نشان ميدهد.
شبکه حقاني وجود ندارد. اينها را استخبارات ديگر کشورها مطرح ميکنند. حقاني معاون امارت اسلامي افغانستان است و جزو رهبران ماست و از ما جدا نيست.
اين ما بوديم که داعش را در شمال و شرق افغانستان تصفيه کرديم. چه کسي چنين قدرتي دارد جز ما؟ ما مسئله داعش در افغانستان را فيصله داديم، در حالي که نيروهاي داعش از طرف دولت کابل و دولت آمريکا حمايت ميشدند.
در مورد اينکه ساختار نظام چگونه باشد، بايد در مذاکرات تصميمگيري شود. هدف ما اين است که نظام، يک نظام اسلامي باشد. ما امارت اسلامي افغانستان هستيم و در همين چارچوب پيشنهاد خود را ارائه خواهيم کرد.
ما يک طرف عمده مذاکرات هستيم. به هر حال ما 20 سال مبارزه کردهايم و پيروز جنگيم؛ براي آزادي افغانستان مبارزه کردهايم. آمريکاييها اين را قبول کردهاند و همپاي ما توافقنامه امضا کردهاند.
ما با ايران روابط خود را داريم. تماسهاي ما برقرار بوده است. شک نداريم که ايران به دنبال حل مسالمتآميز مسائل افغانستان است. نقش ايران در مذاکرات مثبت بوده است.
زنان اگر حجاب شرعي را رعايت کنند، ما هيچ مشکلي با تعليم و کار زنان نداريم. به آنها که نگرانند ميگوييم که طي 20 سال گذشته آزارهايي که زنان ديدهاند، قابل مقايسه با دوره حکومت ما نيست.