راست و دروغ ترامپ درباره ایران

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
عباس عبدي/ دونالد ترامپ معمولا کاري به واقعيت ندارد و هر چي دوست دارد ميگويد. اگر واقعيت با آن تطبيق داشت خوش به حال واقعيت و اگر نداشت هم بهتر است فکري به حال خود کند و خودش را با سخنان او تطبيق دهد. با وجود اين، ممکن است که برخي مردم دچار گمراهي شوند و گمان کنند که ترامپ از روي حساب و کتاب حرف ميزند. به همين علت بد نيست که در برخي موارد سخنان او را نقد کرد. وي اخيرا درباره مواضع چند کشور از جمله ايران در قبال انتخاب مجدد او به اين مقام اظهارنظر کرد. به گفته او، ايران از مخالفان انتخاب دوباره او به عنوان رييسجمهوري امريکاست.
دونالد ترامپ معمولا کاري به واقعيت ندارد و هر چه دوست دارد، ميگويد. اگر واقعيت با آن تطبيق داشت خوش به حال واقعيت و اگر نداشت هم بهتر است فکري به حال خود کند و خودش را با سخنان او تطبيق دهد. با وجود اين، ممکن است که برخي مردم دچار گمراهي شوند و گمان کنند که ترامپ از روي حساب و کتاب حرف ميزند. به همين علت بد نيست که در برخي موارد سخنان او را نقد کرد.
او اخيرا درباره مواضع چند کشور از جمله ايران درقبال انتخاب مجدد او به اين مقام اظهارنظر کرد. به گفته او، ايران از مخالفان انتخاب دوباره او به عنوان رييسجمهوري امريکاست.
واقعيت اين است که منظور از کلمه ايران در جملات ترامپ چندان روشن نيست. منظورش حکومت است، يا اکثريت مردم يا گروههاي سياسي و...؟ چون هيچ کدام از اينها موضع يکساني در اين باره ندارند. به علاوه کمتر ديده شده است که کسي يا گروهي در اين باره موضع رسمي گرفته و اعلام کند و حتي نظرسنجي نيز انجام نشده يا حداقل بنده مطلع نيستم. ولي از روي قراين و شواهد ميتوان نکاتي را از مواضع آنان استنباط کرد.
اگر منظور ترامپ از ايران ساختار حکومتي است، بهطور قطع و يقين ميتوان گفت که در اين ساختار موضع يکساني درباره انتخاب مجدد او وجود ندارد. برخي از آنان که نزديک به گرايش دولت هستند، ترجيح ميدهند که ترامپ شکست بخورد. هر چند ترامپ تا اول ژانويه 2021 در کاخ سفيد است و اگر شکست هم بخورد، بايدن بعد از اين تاريخ خواهد آمد و درد چنداني را از اين گروه درمان نميکند، ولي در هر حال فشارها کمتر خواهد شد و همين براي آنان کافي است که بگويند مشکلات ناشي از ترامپ و تحريم بود.
ولي بخشي از ساختار رسمي يا حداقل بخش پرقدرتتر آن لزوما اينطور فکر نميکنند به دو دليل؛ يکي اينکه آن را به نفع جناح ديگر ميدانند و چون بازي سياست را صفر و يک تعريف ميکنند، هر چيز به نفع ديگري را به زيان خود ارزيابي ميکنند. از سوي ديگر اين جناح در سياست خارجي با ترامپ بهتر ميتواند رفتار کند در حالي که بايدن متفاوت از ترامپ عمل ميکند و ممکن است آنان را با يک اجماع جهاني مواجه کند.
در ميان مردم هم اين دوگانگي موضع را نسبت به انتخاب ترامپ ميبينيم. برخي که تند و راديکال هستند، قطعا طرفدار انتخاب ترامپ هستند. در يک سايت که اين پرسش مطرح شده بود، پاسخها به روشني يکطرفه به سوي ترامپ بود. علت نيز اين است که گمان دارند روند موجود وضعيت را براي نگاه راديکال و براندازي هموارتر ميکند، لذا در پي اين خط هستند. در مقابل تعداد زيادي از مردم نيز خواهان حل مسائل روزمره خود بوده و از درگيري و تنش بيزار هستند و گمان ميکنند با وجود ترامپ اين هدف محقق نخواهد شد، لذا ترجيح ميدهند که روابط خارجي همراه با آرامش شود. از اين نظر بايدن را ترجيح ميدهند. بنابراين ما با يک ديدگاه ثابت نسبت به ترجيح بايدن و ترامپ به يکديگر نه در ساختار رسمي مواجه هستيم و نه در عرصه مردم و افکار عمومي. ولي خب! ترامپ ميخواهد از طريق بيان اين گزاره نادرست مواضع ضدخارجي را نزد امريکاييها تحريک کند، بلکه شانسي براي راي آوردن پيدا کند. اين نشان ميدهد که خودش هم بهرغم ادعاهايش ارزيابي خوبي از موقعيت رايآوري خود ندارد به همين دليل هر روز بيش از گذشته حرفهاي مضحکتري ميزند مثل سخنان اخيري که عليه بايدن زد که او را بيدين و نامقيد به انجيل و کليسا معرفي کرد. نوع استدلالهايش مثل همان دو گروه ايراني هستند که دوست دارند او انتخاب شود.