برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

رسانه آمریکایی: سختگیری واشنگتن در قبال ایران به نفع چین تمام شد؟

منبع
ديپلماسي ايراني
بروزرسانی
رسانه آمریکایی: سختگیری واشنگتن در قبال ایران به نفع چین تمام شد؟

ديپلماسي ايراني/متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

هاوارد لافرانچي-کريستين ساينس مانيتور/ سياست «اعمال فشار حداکثري» دونالد ترامپ در قبال ايران که نسبتا بدون تلاش و تقلا اجرايي شده را مي توان هم از جهاتي موفق توصيف کرد و هم شکستي که از نفوذ ايالات متحده در امور جهاني کاست. اگرچه در شرايط کنوني مي توان محکم شدن جاي پاي چين در خاورميانه را نيز به طرف منفي ترازنامه ايالات متحده اضافه کرد. 

هيچ کسي اين مساله را که سياست تحريمي دو ساله آمريکا عليه ايران اقتصاد اين کشور را به آستانه فروپاشي کشانده، زير سوال نمي برد. همين نکته است که به شکل «موفقيت» اين سياست گذاري تعبير مي شود. اما اگر هدف دولت ترامپ از تحميل اين بدبختي اقتصادي بازگرداندن ايران به ميز مذاکره براي دستيابي به يک توافق هسته اي «بهتر» و همچنين ترغيب اين کشور به تغيير رفتار منطقه اي باشد، اعمال فشار حداکثري ناکام مانده است.

مايک پومپئو، وزير امور خارجه آمريکا، در ماه مه 2018 به 12 «الزام اساسي» به عنوان پيش نياز تسهيل تحريم ها و دستيابي به توافق هسته اي جديد اشاره کرد. بيشتر کارشناسان بر اين مساله توافق نظر دارند که هيچ يک از اين الزامات از متوقف شدن غني سازي گرفته تا توسعه موشک هاي بالستيک و محدوديت فعاليت هاي منطقه اي، تحقق نيافته اند. اما شايد مهم ترين مساله اين باشد که آمريکا نتوانسته بيشتر کشورهاي جهان را در اين رويکرد عليه ايران، با خود همراه کند.

پومپئو هفته گذشته از برکناري برايان هوک، نماينده ويژه وزارت خارجه در امور ايران، خبر داد. هوک در بيش از دو سال فعاليت سياسي خود در دولت ترامپ، برنامه تحريم ها و فشار عليه ايران را با قاطعيت پيش برد. بسياري از ناظران سياست خارجي برکناري هوک را نشانه اي دال بر بن بست در سياست آمريکا در قبال ايران مي دانند.

جداي از اين مسائل، کاهش نفوذ آمريکا در صحنه جهاني و انزواي خودخوانده آن در سياست ايران، فرصتي را براي چين فراهم آورده تا پا پيش بگذارد و اقتصاد ايران را از طريق يک مشارکت استراتژيک نجات دهد؛ ماشرکتي که بسياري معتقدند زمينه را براي تثبيت جاي پاي چين در منطقه فراهم مي کند. الکس واتانکا، مدير برنامه ايران در انستيتوي خاورميانه در واشنگتن مي گويد: «استراتژي اعمال فشار حداکثري آمريکا به وضوح با نقشي که در آسيب رساندن به اقتصاد ايران ايفا کرده، اين کشور را حيرت زده کرده است. سياست ترامپ از اين نظر جواب داده. اما هيچ نتيجه اي در کشاندن ايراني ها به پاي ميز مذاکره بر سر توافق هسته اي جديد نداشته چون آمريکا به وضوح اعلام نکرده به دنبال چيست. اين مساله همه از جمله دوستان ايالات متحده را از آن گريزان و شکاف بين دو طرف را بزرگ تر کرده و اين شکاف اکنون توسط چين پر شده است.» به گفته واتانکا، چين اکنون تصميم گرفته چيزي بيش از «تنها» يک قدرت اقتصادي باشد و به دنبال ايفاي نقشي بيشتر در مناطق کليدي مانند خاورميانه است: «آنها به دنبال خلاء هايي هستند که بتوانند قدرت خود را اعمال کنند. و آنها چنين موقعيتي را در رابطه با ايران يافته اند.»

بي شک، ترامپ هدف سوق دادن ايران به آغوش چين را دنبال نمي کرده و نمي کند. ايراني ها هم تمايل زيادي به نجات اقتصادي توسط چين نداشتند و مساله فقط اين است که ايران بين پذيرش کمک چين يا مواجهه با خطر فروپاشي اقتصادي انتخاب کرده است. ايلان برمان، معاون ارشد شوراي سياست خارجي آمريکايي در واشنگتن و کارشناس امنيت خاورميانه مي گويد: «اگر اين مشارکت استراتژيک آنطوري که ما شنيده ايم شکل بگيرد، تاثير قابل توجهي بر استقلال اقتصادي ايران خواهد گذاشت که نشان دهنده شرايط دشواري است که ايران در آن قرار دارد و نمي تواند براي مدت زمان طولاني آن را تحمل کند.»

چين در حالي که با ايران درباره مشارکت جديد مذاکره مي کند، در ديگر جناح ها نيز براي منزوي کردن آمريکا در يک سري مسائل کليدي ديپلماتيک بين المللي از جمله برنامه هسته اي ايران تلاش مي کند. واتانکا معتقد است که مشارکت چين با آمريکا مي تواند «روند طلاق طولاني ايران از ايالات متحده و غرب به طور گسترده» را که با انقلاب ايران در سال 1979 آغاز شد، به انجام برساند.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره