سرمقاله کیهان/ بورس فرصت است اگر مراقبت شود
کيهان/ « بورس فرصت است اگر مراقبت شود » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم کمال احمدي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
1- بازار سرمايه طي ماههاي اخير بنا به دلايل مختلف از جمله بازدهي چندبرابري نسبت به ساير بازارها با اقبال عمومي مواجه شده و روزبهروز هم بر کثرت حضور متقاضيان براي فعاليت در اين بازار افزوده ميشود. طبق آخرين آمارهاي رسمي، از جمعيت
85 ميليوني کشور در حال حاضر بيش از 15ميليون نفر کد بورسي فعال دارند و حداقل بيش از 5/5 ميليون نفر در آخرين عرضه اوليه سهام در بورس شرکت کردهاند، همچنين بيش از 49 ميليون نفر دارنده سهام عدالت هستند که البته بخشي از آنها جزو همان 15ميليون نفر دارنده کد فعالند.
اين استقبال چشمگير مردمي از بورس که تا کنون سابقه نداشته سبب شده تا به گفته مسئولان سازمان بورس طي سه ماه نخست سال جاري روزانه بين 1000 تا 1500ميليارد تومان نقدينگي روانه بازار سهام شود و کمتر خروج پول از اين بازار داشته باشيم، البته در مقاطعي جزيي اين مسئله رخ داده که در ادامه به علت بروز آن خواهيم پرداخت. به هر حال اين روند ورود پول به بازار و متعاقب آن افزايش قيمت سهام، عدهاي از کارشناسان اقتصادي را نگران ساخته و آنها معتقدند اگر روند کنوني رشد بيرويه بورس بدون کنترل قيمتها ادامه داشته باشد اين بازار ميتواند به تهديدي براي کشور تبديل شود و در آيندهاي نه چندان دور با طيف وسيعي از مالباختگان بورسي مواجه ميشويم. همچنين اين گروه از کارشناسان بر اين عقيدهاند که شرايط بورس با وضعيت فعلي به نوعي شبيه قمار است که برندگان در آن با زيان ديگران به سود رسيدهاند.
به نظر ميرسد بخشي از اين نگرانيها بجاست و بخشي از آن صحيح نيست؛ آن قسمتي که به روند رشد بورس برميگردد سخن قابل تاملي است زيرا وقتي بورس را ويترين اقتصادي کشور ميدانيم طبيعي است که اين ويترين بايستي بازتابدهنده شرايط عمومي اقتصاد کشور باشد و نميتوان آن را تافته جدا بافته از وضع اقتصادي دانست. به عبارتي وقتي رشد اقتصادي سال 98 طبق آمارهاي رسمي منفي بوده نميتوان شاهد رشد 10 يا 20برابري قيمت سهام برخي شرکتهاي بورسي که اتفاقا در سال گذشته زيانده هم بودهاند، باشيم. البته برخي معتقدند اين رشد قيمت سهام تابعي از تورم ساليانه است و نبايد به آن خرده گرفت ولي به هرحال اشکال حباب قيمتي در بسياري از سهامها بجايي است که نهاد ناظر بايد نسبت به آن حساس باشد زيرا در حالي که شاخص بورس از ابتداي سال جاري از 500 هزار واحد به نزديک دوميليون واحد رسيده و 300 درصد رشد کرده است نرخ تورم ماهانه طي اين چهار ماه کمتر از 20 درصد افزايش يافته است، بنابراين نرخ تورم و رشد بورس اصلا با هم مطابقت ندارد.
اما تشبيه بورس به قمارخانه صحيح نيست زيرا اولا طبق فتاواي مراجع عظام تقليد از جمله رهبر معظم انقلاب، بورس، بازاري است که در آن داراييهاي مختلف مورد معامله قرار ميگيرد. بنابراين في نفسه اشکال ندارد و درآمد و کسبي که از طريق بورس و خريد و فروش اوراق بهادار بهدست ميآيد – با وجود امکان کم يا زيادشدن شاخص بورس – قمار محسوب نميشود. ثانيا بورسبازي جمع جبري صفر نيست که عده اندکي در قبال زيان ديگران سود ببرند بلکه در بورس امکان سود بردن همه وجود دارد به شرط اينکه با ديد سهامداري حداقل يکساله وارد بورس شوند.
2- همانطور که اشاره شد حجم بالايي از نقدينگي طي ماههاي اخير وارد بورس شده و اين روند ادامه دارد. از سوي ديگر در همين وضعيت، بخش اعظمي از بودجه دولت به دليل تحريمهاي ظالمانه، کرونا و... با کسري مواجه شده است و تامين مالي شرکتهاي دولتي و غيردولتي با مشکل جدي مواجه است. حالا اگر شرکتهاي مذکور در همين شرايط سخت بتوانند مشکل تامين مالي خود را از محل ورود پولهاي مردم به بورس حل کنند طبيعي است که بورس به جاي اينکه تهديد باشد به فرصتي ارزشمند براي کشور تبديل ميشود. ظاهرا اين اتفاق تا حدودي رخ داده و به گفته آقاي قاليباف اصل رئيس سازمان بورس در چهار ماه نخست امسال، ۱۰۰ هزار ميليارد تومان تامين مالي از طريق بازار سرمايه انجام شده است. البته اين رقم در مقايسه با حجم پولي که به بازار آمده چندان بالا نيست ولي جاي اميدواري است که شرکتها از محل صرف سهام يا سلب حق تقدم، افزايش سرمايه داده و تامين مالي کنند. همچنين اخبار دريافتي از مجلس شوراي اسلامي نيز نشان ميدهد نمايندگان محترم به دنبال تهيه طرحي براي تسهيل روند افزايش سرمايه شرکتها از طريق بورس هستند. از طرفي دولت محترم هم خواهان فروش 220 هزار ميليارد تومان اوراق نفتي به مردم با هدف جبران کسري بودجه و کنترل نقدينگي است که البته هنوز سازوکارش را به طور دقيق مشخص نکرده و لذا نميتوان به طور شفاف درباره آن نظر داد اما به هر جهت ميتواند از ظرفيت بازار سرمايه به شرط رعايت برخي ملاحظات بهره خوبي ببرد.
3- دولت محترم طي ماههاي اخير مدام از حضور مردم در بورس استقبال کرده و بر تسهيل اين حضور تاکيد کرده است. البته اين اظهارات مثبت را بايد به فال نيک گرفت ولي آنچه در اين ميان بسيار اهميت دارد اعتمادسازي مسئولان محترم در عمل است. به عبارتي اگر دولت خواهان اقبال بيشتر مردم به بورس است و به نوعي هم در پي اجراي طرحهايي نظير فروش اوراق نفتي است بايد به گفتههاي خود در عمل هم پايبند باشد نه اينکه به مدت
سه ماه مدام از عرضه سهام شرکتهاي پالايشي در قالب صندوق «دارا دوم» به مردم وعده دهد ولي ناگهان بهدليل اختلاف دو وزير اقتصاد و نفت بر سر چگونگي عرضه اين سهام کل موضوع منتفي شود. عجيب اينکه شيوه اعلام خبر عرضه يا عدم عرضه صندوق دارادوم هم از مسئولان دولت به شدت مخدوش بود مثلا روز دوشنبه هفته گذشته و در آغازين ساعات کاري بازار سرمايه ابتدا معاون سازمان خصوصيسازي حرف رئيسش را مبني بر عرضه صندوق مذکور تکذيب کرد اما نيم ساعت بعد همين تکذيب دوباره تکذيب شد سپس وزارت نفت ادعاي همکاري وزارت اقتصاد را تکذيب کرد، خلاصه تا ظهر اين ماجراي عجيب و غريب ادامه داشت. اين وضعيت که تا 24 ساعت بعد و با تاييد نهايي عرضه دوباره صندوق مذکور کش پيدا کرد ضربه سختي به بورس زد و باعث ريزش بيش از
100 هزار واحد از شاخص بازار طي سه روز شد و در نهايت هم سبب خروج صدها ميليارد تومان از بورس شد.
حالا واقعا جاي سؤال است که دولتي که ميخواهد تا چند روز ديگر طرح فروش دهها هزار ميليارد تومان اوراق نفتي را کليد بزند چگونه با اين بيتدبيري در پي جلب اعتماد مردم است؟ آيا جا ندارد شخص رئيسجمهور محترم با عوامل اين بيتدبيري برخورد کند؟
4- اين بيتوجهي دولت البته براي طيف وسيعي از سهامداران تازهوارد درس آموزندهاي داشت. اينان که طي ماههاي گذشته فقط به افزايش بازدهي قيمت سهامشان عادت کرده بودند ناگهان دريافتند که هميشه قرار نيست بازار سهام يکطرفه بر وفق مرادشان باشد و سود ببرند بلکه اين بازار روي ديگري هم به نام زيان يا کاهش سود دارد که بايد هر سهامداري به آن نيز توجه کند. اساسا حليت اين بازار، شراکت در سود و زيان است. هرچند تجربه نشان داده با صبوري در اين بازار ميتوان به سودي بيش از نرخ سود بانکي دست يافت.