کوچک نمایی موفقیت دیپلماتیک به سبک کیهان
ايران/متن پيش رو در ايران منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه کشورمان روز 26 مرداد در مراسم توديع و معارفه سخنگويان قديم و جديد وزارت خارجه درباره شکست امريکا در شوراي امنيت گفته بود: «براي مردم سؤالي پيش ميآيد که برجامي که چندينبار در داخل کشور تشييع و دفن شد، چطور اين برجام توانست امريکا را در شوراي امنيت ۲ به ۱۳ شکست بدهد. يعني چطور جسد برجام توانست امريکا را در شوراي امنيت شکست بدهد؟»
اشاره ظريف قاعدتاً به مخالفان داخلي برجام بود که در طول چند ساله گذشته از هيچ اتهام و ادعايي عليه اين توافق هستهاي و تيم مذاکرهکننده و شخص وزير خارجه فروگذار نکردهاند. همانها که بارها حکم باطل شد بر برجام زده بودند هر چند مراکز اصلي تصميمسازي نظام براي اين ادعاها اصطلاحاً «تره» هم خرد نکرده و بنا بر مصالحي فراتر از زندهباد و مردهبادهاي مرسوم در ادبيات سياسي ايران، بر تداوم برجام و عدم خروج تهران از آن تأکيد داشتهاند.
با اين حال سخنان ظريف و واکنش بلافاصله روزنامه کيهان در حکم آن بود که «ضمير، مرجع خود را پيدا ميکند.» کيهان در شماره 27 مرداد ماه و در تيتر يک خود کلي آسمان ريسمان به هم بافته تا در نهايت اثبات کند که اساساً تصميم بر تحريم 5 ساله تسليحاتي ايران در مذاکرات منتهي به توافق هستهاي پيشنهاد خود ايران بوده است! بعد هم با کينهاي تمام برجام را «جسد متعفن» خوانده که از آن چيزي باقي نمانده چون تحريمها زنده است. اما حرف و مدعاي اصلي اين روزنامه مخالف دولت، اين حرفهاي تکراري نيست بلکه آنجاست که از سخن ظريف مبني بر اينکه همين برجام زمينهساز شکست امريکا در شوراي امنيت بوده، عصباني شده و نوشته: «کارشناسان معتقدند که علت اصلي رأي نياوردن قطعنامه اخير ضدايراني در شوراي امنيت، ضعيفتر شدن امريکاست و اين نتيجه عملکرد ترامپ در ۴ سال اخير است که با تضعيف قدرت نرم امريکا موجب شده توان اجماعسازي واشنگتن آسيب ببيند.»
فارغ از اينکه نويسنده ادعاي اصلي خود را به نقل از کارشناسان ميآورد اما هيچ سندي هم از اين کارشناسان! رو نميکند، مرور مواجهههاي مشابه ايران و امريکا مشخصاً در شوراي امنيت تأييدکننده ادعاي کيهان نيست. اگر با ادعاي کيهان مبني بر ضعيف شدن امريکا در حال حاضر همراهي کنيم اما باز اين سؤال پيش ميآيد که آيا آنچه در روز جمعه 24 مرداد اتفاق افتاد تنها صحنه مواجهه ايران و امريکا در شوراي امنيت بوده که بهخاطر ضعف ترامپ در اجماعسازي عليه ايران شکست خورده است؟ برميگرديم به 2 سال پيش يعني آذر 97 که اوايل دولت ترامپ بود و هنوز حداقل مثل اين روزها ضعيف نشده بود چون زمان زيادي از دولتش نگذشته و عملکردهايش بروز نيافته بود. جلسه شوراي امنيت در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل با رياست خود دونالد ترامپ برگزار شد اما آن جلسه هم به صحنه دفاع عمومي از توافق هستهاي تبديل شد. امريکا در آذر 98 هم از جلسه شوراي امنيت به بهانه آزمايشهاي موشکي ايران طرفي نبست و به تعبير کيهان قدرت اجماعسازي عليه ايران را نداشت. برخلاف ادعاي کيهان در اين موارد هم آنچه زمينهساز ناکامي امريکا شده بود همين برجام بود.
مورد ديگري که در رد ادعاي کيهان و کوچکنمايي موفقيت ديپلماسي ايران در شوراي امنيت ميتوان اشاره کرد، مواضع کشورهاي چين و روسيه قبل و بعد از برجام در شوراي امنيت و در ارتباط با موضوع ايران است. مسکو و پکن که پيش از دولت روحاني هم روابط نسبتاً حسنهاي با ايران داشتهاند چرا قبل از توافق هستهاي به همه قطعنامههاي ضد ايراني مطرح شده در شوراي امنيت رأي مثبت دادند؟ چه اتفاقي افتاده که حالا هم به نفع ايران رأي ميدهند و حتي اعلام ميکنند در صورت لزوم از حق وتو هم استفاده خواهند کرد؟ آيا غير از اين است که دولتهاي چين و روسيه حالا يک مستمسک حقوقي و مورد پذيرش جهاني به نام برجام را پيش روي خود دارند و با استناد به آن ميتوانند در موضع دفاع از ايران و مخالفت با امريکا برآيند؟
براي کيهان و کيهانيان - که به تعبير ظريف بارها برجام را تشييع و دفن کردهاند - قاعدتاً همين سند به تعبير روحاني «نيمه جان» هم موي دماغ است همچنانکه براي ترامپ و دوستانش چنين است، اما گريزي از واقعيت نيست که همين سند نيمهجان در مقابل امريکاي ترامپ ايستاد واگر نه امريکا آنقدرها هم ضعيف نشده که ماحصل رايزنيها و تلاشهايش کسب تنها يک رأي در شوراي امنيت آنهم از جمهوري دومينيکن باشد.