مرگ شیخ میانهرو در تلاطم خلیجفارس
دنياي اقتصاد/متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
وفات شيخ صباح الاحمد جابر الصباح، امير ۹۱ ساله کويت که از ۲۸ تير ماه در بيمارستاني در آمريکا به دليل کهولت سن بستري بود، را بايد نقطه عطفي در روند تحولات پرشتاب منطقه خليجفارس به حساب آورد.
مرگ شيخ صباح را که به فاصله کمي پس از مرگ سلطان قابوس بن سعيد سلطان عمان صورت ميگيرد، ميتوان پاياني بر نسل سياستمداران خردمند و مصلحتبيني دانست که بر ميانجيگري، همگرايي عربي، حقوق فلسطين و همکاري با قدرتهاي منطقهاي همچون جمهوري اسلامي ايران تاکيد ويژهاي داشتند. شيخ صباح که يکي از ثروتمندترين سران کشورهاي جهان بود، از سال ۲۰۰۶ و پس از مرگ برادرش شيخ جابر الاحمد الصباح به اميري کويت رسيد و در طول اين ۱۴ سال و ۸ ماه توانسته بود ضمن حفظ ثبات اقتصادي کويت، اين کشور را از تحولات پرشتاب و آشوبناک منطقه دور نگه دارد و همزمان به ايجاد سياست موازنه همراستا با تلاشهاي سلطان قابون بن سعيد، سلطان عمان در منطقه خليجفارس و در ارتباط با ايران اهتمام ويژهاي بگمارد. سفر تاريخي او به ايران در تاريخ ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ و يک سال و يک ماه قبل از امضاي برجام بهعنوان يک اتفاق مهم در روابط دو کشور خوانده شد؛ چراکه اولين سفر دوجانبه يک مقام کويتي به تهران پس از پيروزي انقلاب بود. شيخ صباح همچنين نقش مهمي در ميانجيگري ميان ايران و عربستان پس از قطع روابط رياض با تهران در دي ماه ۹۴ داشت که البته با بيميلي عربستان، تلاشهاي او براي حل اختلاف به نتيجهاي نرسيد.
شيخ صباح يکي از معماران کويت مدرن بود که از سال ۱۹۵۵ در وظايف مختلفي مشغول به کار بود. او نزديک به ۴۰ سال وزير خارجه کويت در زمان امراي سابق بود که نقش مهمي در شکلگيري شوراي همکاري خليج فارس در سال ۱۹۸۱ داشت. همچنين از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ نيز نخستوزير کويت بود. او فرزند شيخ احمد جابر الصباح دهمين حکمران کشور کويت بود که ۲۹ مارس ۱۹۲۱ در کويت به قدرت رسيد و تا زمان مرگ در ۲۹ ژانويه ۱۹۵۰ در اين سمت قرار داشت. با مرگ شيخ صباح مساله جانشيني و انتقال قدرت به امير بعدي در عرصه داخلي کويت حائز اهميت است. همچنين اهميت اين انتخاب ناظر به تحولات منطقه و براي ايران نيز موضوع بسيار مهمي است. اينکه امير جديد چه رويکردي را در قبال تهران در پيش خواهد گرفت، براي تصميمگيرندگان ايراني حائز اهميت است.
مساله انتقال قدرت در کويت در سال ۲۰۰۶ هنگامي که شيخ صباح الاحمد الصباح قدرت را به دست گرفت و جانشين برادرش جابر الاحمد الصباح شد، فراتر از عرف سنتي تبادل قدرت بين جناح «الجوابر» و «السوالم» بود و با کاهش نفوذ السوالم که فرزندان شيخ «سالم بن مبارک الصباح» هستند، قدرت در نسل «شيخ جابر بن مبارک الصباح» که از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ حاکم کويت بود، متمرکز شد.
با وفات شيخ صباح الاحمد امير درگذشته کويت، قدرت به برادر ناتني او يعني شيخ نواف الاحمد وليعهد ۸۴ ساله خواهد رسيد که از سال ۲۰۰۶ در اين سمت قرار دارد. ميتوان احتمال زيادي داد که روند انتخاب جانشين امير کشور بهاندازه اوضاع در سال ۲۰۰۶ که شيخ صباح قدرت را در دست گرفت، بحث برانگيز نخواهد بود؛ اما اين احتمال نيز وجود دارد که فرآيند نهايي انتخاب جانشين او به دليل طي کردن پروسه مشورت با خاندان آل سالم کمي طولاني شود. امير جديد کويت که تاکنون چندين عمل جراحي در داخل و خارج از کشور روي او انجام شده است، پيشتر در سمتهاي ديگري همچون وزارت کشور، دفاع و امور اجتماعي و معاونت نخستوزيري وظايفي را بر عهده داشته است. او پس از سلمان بن عبدالعزيز، پادشاه عربستان، پيرترين رئيس حکومت در جهان است.
بهنظر ميرسد که اگر موضوع رقابت در جانشيني مطرح باشد، بتوان براي شيخ ناصر بن صباح فرزند ارشد امير درگذشته کويت که نقش مهمي در طراحي و پيشبرد سند چشمانداز ۲۰۳۵ کويت دارد و به دنبال تحقق اقتصاد بدون نفت است، هم شانس قائل بود. به هر حال موضوع اقتصاد بدون نفت و کرونا بهعنوان دو متغير بسيار مهم در عرصه داخلي کويت نقش ايفا خواهد کرد و امير جديد که در دهه نهم عمر خود به سر ميبرد، روزهاي سختي را در پيش خواهد داشت و مساله جانشيني همچنان در يک دهه آينده بهعنوان يک موضوع چالش برانگيز در حيات سياسي اين کشور ايفاي نقش خواهد کرد.
همچنين در عرصه منطقهاي و با وجود چالشهايي چون بحران شوراي همکاري و اختلافات قطر، عربستان، امارات و بحرين، چالش نقشآفريني و حفظ بيطرفي، همچنان بهعنوان مسالهاي حساس و ظريف در سياست خارجي کويت باقي خواهد ماند. دومينوي عاديسازي دولتهاي عربي با اسرائيل نيز ديگر مساله مهمي است که کويت در چند سال آينده با آن روبهرو است و براي کشوري که بارها بر حقوق فلسطينيان تاکيد کرده، چگونگي مواجهه با تلآويو به عنصري تعيينکننده در نوع جهتگيري سياست خارجي کويت تبديل خواهد شد. از اين رو و با وجود چالشهاي مهمي که امير جديد کويت با آن روبهرو است، جهتگيري سياست خارجي کويت همچنان ميانهروي، ميانجيگري و حفظ بيطرفي مثبت و فعال خواهد بود. اگرچه چشمانداز مبهم منطقهاي از منظر تداوم بحران و تغيير الگوهاي دوستي و دشمني در خاورميانه باعث خواهد شد تا توفانهاي تنش، کشتي ميانهروي کويت را مورد تلاطمهاي شديد قرار دهد.