حاجی گرونی
وطن امروز/متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
طي ۲ هفته اخير قيمت هر کيلو گوشت گوسفندي ۱۵ هزار تومان مرغ ۷ هزار تومان و برنج ايراني ۵ هزار تومان گرانتر شده است گزارش مرکز آمار نشاندهنده افزايش ۶ تا ۱۵ درصدي قيمت اقلام مصرفي از ابتداي سال جاري تا پايان شهريورماه است
قيمت کالاهاي پرمصرف سبد خانوارهاي ايراني مانند گوشت، مرغ، برنج و تخممرغ در روزهاي اخير در حال ثبت رکوردهاي عجيبي است؛ مرغ کيلويي 27 هزار تومان، برنج کيلويي 31 هزار تومان و گوشت کيلويي 120 هزار تومان شرايطي را فراهم کرده است که اقشار آسيبپذير تصميم به کاهش يا حذف اين کالاها از سبد مصرفي خود بگيرند. بخشي از اين افزايش قيمتها، معطوف به عوامل ناخواسته مانند ويروس منحوس کرونا و تحريمهاي مالي کشور است اما بخش عمده آنها ريشه در تصميمات اشتباه و نارساييهاي اقتصادي دارد.
اعداد و آمار زبان گوياي تشريح شرايط کنوني اقتصادي کشورمان است. بررسي گزارشهاي رسمي مرکز آمار حاکي از آن است که قيمت کالاهاي مصرفي از ابتداي سال جاري تا پايان شهريور بين 6 تا 153 درصد افزايش يافته است، البته اين آمار براي گزارشهاي رسمي و تا پايان شهريورماه است. بررسي آمار 6 ماه اخير نشان ميدهد بيشترين افزايش قيمت مربوط به مرغ با 56 درصد، پرتقال با 153 درصد، تخممرغ با 35 درصد، عدس با 41 درصد و لوبيا چيتي با 41 درصد بوده است. اما آنچه آژير خطر معيشتي را به صدا درآورده رشد قيمت در همين ايام گذشته از پاييز است. در همين بازه زماني کوتاه قيمت هر کيلو مرغ 7 هزار تومان، هر کيلو برنج ايراني 5 هزار تومان و هر کيلو گوشت گوسفندي قريب به 15 هزار تومان افزايش يافته است. در ادامه به بررسي دلايل رشد قيمتها در 6 ماه اخير ميپردازيم:
* حذف ارز 4200 توماني
به نظر ميرسد دولت به اين نتيجه رسيده که ديگر به برخي از اقلام ارز ترجيحي ندهد، البته اين اقدام بدون برنامهريزي قبلي و با شوک به بازارهاي مختلف همراه بوده است. براي مثال حذف ارز 4200 توماني کنجاله و سويا ناگهان در روزهاي پاياني تابستان سال جاري انجام شد و باعث رشد قيمت مرغ و تخممرغ شد، ديري نپاييد که دولت از تصميم خود برگشت اما باز هم قيمتها روند صعودي خود را حفظ کردند.
* عدم نظارت و سوداگري
يکي ديگر از دلايل رشد قيمتها در روزهاي اخير را ميتوان معطوف به عدم نظارت سيستمي دانست به طوري که با وجود تامين کالاها، آنها سر از بازار سياه درميآورند. مرسوم است براي مقابله با اين دست سوداگريها، دولت رصد مديريتي در خط تامين کالاهاي مختلف داشته باشد که به نظر ميرسد اين ظرفيت تاکنون در کشور ما ايجاد نشده و صرفا نظارت معطوف به برخوردهاي فيزيکي شده است. ظرفيت نظارت فيزيکي اساسا پاسخگوي اقتصاد بزرگ کشور نيست.
* تأثير تورم انتظاري
نبايد فراموش کنيم بازارهاي مختلف در ماههاي اخير بسيار پربازده بودهاند؛ از بورس گرفته تا طلا و مسکن، زماني که يک اقتصاد در چنين شرايطي قرار ميگيرد بروز تورم انتظاري دور از دسترس نيست. اين يعني دارندگان هر دارايي و کالا احساس ميکنند بايد قيمت کالاهاي خود را افزايش دهند؛ در اين شرايط ناخواسته قيمت تمام کالاها صعودي ميشود. البته اين جنس تورم در ايران براي کالاهايي که قيمت مصوب ندارد، رخ نميدهد اما در بلندمدت تاثير خود را روي آنها هم ميگذارد. اين تاثير در افزايش هزينههاي توليد محقق ميشود.
* افزايش قيمت ارز
اصليترين دليل رشد قيمت در کوتاهمدت رشد قيمت ارز است. نبايد فراموش کنيم که در 6 ماه اخير قيمت هر دلار آمريکا در بازار آزاد 100 درصد افزايش داشته است. در کنار رشد قيمت ارز در بازار آزاد، قيمت ارز نيمايي که رابطه مستقيمي با کالاهاي وارداتي دارد نيز طي مدت زمان مذکور رشد 90 درصدي داشته است. با در نظر گرفتن اين موضوع که بيش از 80 درصد واردات کشورمان معطوف به کالاهاي واسطهاي و از بنيانهاي توليد است بايد اين موضوع را بپذيريم که به طور مستقيم رشد قيمت ارز نيمايي ميتواند روي قيمت محصولات مصرفي مردم تاثيرگذار باشد. اينطور که پيداست دولت هيچ برنامهاي براي کنترل قيمت ارز در ماههاي اخير نداشته است.
* تبديل چاپ پول به تايپ پول
عوامل مختلفي در ايجاد تورم نقش دارند که پس از بررسي آنها، حال به نقش مهمترين و ريشهايترين عامل تورم که همان افزايش نقدينگي بدون پشتوانه است ميپردازيم. در گذشته اگر خلق نقدينگي را الزاما چاپ پول ميدانستند، اکنون و با پيشرفت سيستم بانکي، بانکهاي تجاري ميتوانند با تايپ چند عدد روي صفحه کليد، اقدام به خلق نقدينگي از هيچ کنند. نقدينگي از ۲ طريق پرداخت بهره به حسابهاي بانکي و پرداخت تسهيلات اتفاق ميافتد. دولت با هدف کنترل کوتاهمدت تورم، اين نقدينگي را با پرداخت بهرههاي بالا در سيستم بانکي حبس کرد. همين امر موجب افزايش روزافزون نقدينگي در کشور شد. اگر اين بهرهها از طريق سودهاي کسب شده توسط بانک پرداخت شود تاثير زيادي روي تورم ندارد اما مشکل از آنجا شروع ميشود که بانکهاي زيانده با آسودگي خاطر از عدم نظارت بانک مرکزي، اقدام به پرداخت بهرههاي موهومي کردند. در سمت ديگر و در سايه نبود نظارت بانک مرکزي بر ترازنامه و نسبت کفايت سرمايه بانکها، اعطاي تسهيلات بانکها بيش از پيش افزايش يافت؛ تسهيلاتي که برخي از بانکها در ابتداي اعطاي آن ميدانستند که قرار نيست به هيچ وجه به بانک بازگردد. اگر چه اين اقدامات شديدا بر آتش افزايش نقدينگي بدون پشتوانه ميدمد اما اين آتش وقتي شعلهورتر ميشود که دولت براي جبران کسري بودجهاش، دست به دامان سيستم بانکي ميشود و آن را از طريق استقراض از سيستم بانکي تامين ميکند. با مراجعه به آمار بانک مرکزي مشخص ميشود نقدينگي در خرداد 99 از 2657 هزار ميليارد تومان به رقم عجيب 2943 هزار ميليارد تومان در شهريور 99 رسيده است. اين ميزان از افزايش نقدينگي در 3 ماه، تاکنون بيسابقه بوده است که تاثير آن را ميتوان اکنون در سطح عمومي قيمتها مشاهده کرد.
* گراني مسأله امروز کشور است
گرانيهاي اخير صداي رئيس مجلس شوراي اسلامي را هم درآورد. دکتر محمدباقر قاليباف ديروز در صحن علني مجلس نسبت به شرايط موجود انتقاد کرد. وي گرانيهاي افسارگسيخته در بيشتر کالاهاي ضروري و مورد نياز را مساله امروز همه مردم دانست و افزود: اين روزها توفيق داشتم درددلها و مطالبات مردم را چه در سيستانوبلوچستان، چه در حاشيه مراسمهاي عزاداري بشنوم. حرف اصلي همه مردم يک چيز بود؛ آنها نجيبانه ميگفتند شما را به خدا، فکري براي گرانيها بکنيد و هر کدام نمونههايي از گراني يک کالا را که در مدتي کوتاه چند برابر شده بود ذکر ميکردند که از کالاهاي اساسي مانند مرغ و لبنيات و کره و تخممرغ تا لوازم خانگي و پوشاک و... را شامل ميشد. رئيس نهاد قانونگذاري همچنين با بيان اين مطلب که اين يک واقعيت تلخ است که رکوردشکنيهاي نگرانکننده قيمت ارز و گراني لجامگسيخته، زندگي را بر مردم سخت کرده است، يادآور شد: امروز يک کارگر براي تامين هزينههاي زندگي خود مجبور است هر ماه يکي از اقلام سبد مصرف خانوار خود را حذف کند؛ امروز حقوق بسياري از کارگران و معلمان ما اين اجازه را به آنها نميدهد که سبد خريد خود را پر کنند و مجبورند با خريد چند قلم کالاي ضروري، زندگي خود را بچرخانند.
* مسؤولان در هر جايگاهي هستند براي کنترل گرانيها تلاش کنند
وي افزود: کارگران روزمزدي هستند که با خودشان محاسبه ميکنند اگر يک وعده غذاي کمتر مصرف کنند، ميتوانند شب با دست پرتر به منزل بروند و کمتر شرمنده فرزندان خود شوند و آنچه تحمل اين فشار را سختتر ميکند، سوءمديريتها، بي خياليها و بيتوجهيهاي ملموسي است که باعث شده مردم احساس بيپناهي کنند. رئيس قوه مقننه ادامه داد: حداقل کاري که امروز يک مسؤول ميتواند انجام دهد اين است که در کنار مردم باشد تا آنها احساس بيپناهي نکنند و تحمل سختي زندگي را براي آنها سادهتر کند. امروز همه بايد بدانند که بگومگوهاي سياسي براي مردم نان و آب نخواهد شد. وي در ادامه با تأکيد بر اينکه بايد از منابع موجود به سرعت و با فوريت براي تأمين نيازهاي ضروري مردم استفاده کنيم و تمام کشور با هر گرايش و سمتوسويي که هستند براي کاهش فشاري که به مردم وارد ميآيد دست به کار شوند، عنوان کرد: مشکل اصلي ما نه کمبود منابع است و نه نبود ايده کارشناسي شده در جهت رفع دشواريهاي معيشتي. مشکل اصلي ما تمرکز نداشتن تصميمگيران روي مسائل روزمره زندگي مردم، سوءمديريت در اجراي درست تصميمات و در نهايت نداشتن اراده واقعي و موثر براي حل فوري مسائل است.