منتقدین دولت به دنبال مقابله با ویروس تحریم و کرونا باشند
ديپلماسي ايراني/متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
جلال ميرزايي/ متاسفانه بر اساس آمار، ارقام و گزارش هايي که در چند روز اخير توسط سخنگوي وزارت بهداشت و درمان پيرامون بيماري کرونا ويروس در کشور مطرح شده است، ما شاهد رکوردشکني هاي جديدي، هم در حوزه آمار مبتلايان و هم آمار فوتي هاي در موج سوم شيوع اين بيماري هستيم. هرچند که بسياري از کارشناسان و مسئولين معتقدند ميزان فوتي ها و مبتلايان بيماري کرونا در کشور ارقامي به مراتب بيشتر از آمار رسمي اعلامي توسط وزارت بهداشت و درمان است، اما به هر حال همين تعدادي رسمي اعلامي طي روزهاي اخير و اختلاف فاحش آن با هفته ها و ماه هاي پيش نشان از اين دارد که کشور در وضعيت نامطلوب سلامت و بهداشت قرار گرفته است.
به موازات آن بر طبق اخبار و اطلاعات واصله به نظر مي رسد که مراکز درماني و بيمارستان هاي سراسر کشور هم ديگر جواب گو و پاسخ گوي حجم ورودي مبتلايان جديد نيستند. کما اين که فرسودگي کادر درمان در بيش از هشت ماه مبارزه طاقت فرسا و شبانه روزي با کوويد ۱۹ هم مزيد بر علت ناتواني و يا بهتر بگوييم کم تواني حوزه بهداشت و درمان در موج سوم شيوع ويروس کرونا شده است. در کنار آن نبود و يا کمبود کالاهاي پزشکي، داروها و اقلام مورد نياز براي تقابل هرچه بهتر و موثرتر با اين ويروس در سطح جامعه نيز موجب پيچده تر و بغرنج تر شدن اوضاع شده است؛ شرايطي که متاسفانه نگرانيهاي جدي را در ميان مردم ايجاد کرده است. اما به واقع چه کسي يا چه کساني، چه دليل و يا دلايلي را بايد مقصر شکل گيري اين شرايط ناگوار و تلخ در کشور دانست؟
در سايه جميع نکات ياد شده بايد گفت که اين تحريمهاي تقريبا بي سابقه کاخ سفيد، به ويژه تحريم هاي سنگين بانکي، پولي و مالي ايران به دليل سياست فشار حداکثري دونالد ترامپ است که به عنوان زيربناي تمام چالش هاي کنوني کشور، کادر درمان و حوزه بهداشت و سلامت عمل مي کند و سبب شده تا توش و توان لازم براي تقابل هر بهتر و موثرتر با بيماري کرونا و حتي ساير بيماري هايي که کشور با آن دست به گريبان است، عملا به محاق رود. همين تحريم ها سبب شده که نه تنها اقلام مورد نياز براي خريد دارو و تجهيزات به منظور مقابله با شيوع بيماري کرونا و انتقال آن به کشور با چالشهاي جدي مواجه باشد، بلکه اخيرا اخباري در رابطه با تاثير تحريم ها بر تامين انسولين مورد نياز بيماران ديابتي در کشور هم خبر ساز شد و نگراني ها را علاوه بر ويروس کرونا به ساير بيماري ها نيز کشانده است. کما اين که ما پيشتر هم در خصوص تاثير تحريم ها ظالمانه و يکجانبه آمريکا بر عدم ورود پانسمان هاي مخصوص بيماران «اي.بي» يا «بيماران پراونه اي» هم شاهد همين چالش ها بوديم که متاسفانه کار به مرگ تعدادي از اين عزيران به دليل نبود همين اقلام پزشکي مورد نياز هم کشيده شد. در همين رابطه حتي شاهد واکنش تند مجيد تخت روانچي، نمايند دائم ايران در سازمان ملل هم بوديم. اين موارد ياد شده در کنار انبوهي از چالش هاي ديگر در حوزه بهداشت و درمان به روشني نشان از آن دارد که تحريم هاي امريکا و سياست فشار حداکثري کاخ سفيد علاوه بر فشل کردن اقتصاد و معيشت کشور تا چه اندازه بر حوزه سلامت و بهداشت جامعه هم موثر بوده و کماکان موثر است.
با وجود آن که از زمان آغاز به کار ستاد ملي مبارزه با کرونا، جلسات اين ستاد به طور منظم و مستمر با حضور مستقيم رئيس جمهور برگزار شده است و حتي با اوج گيري و تشديد شيوع کرونا در موجسوم بنا به صلاح ديد مقام معظم رهبري حتي ظرفيت و پتانسيل کادر درماني نيروهاي مسلح هم براي مقابله با کوويد ۱۹ به کار گرفته شد، اما به نظر مي رسد که کماکان چالش ها و مشکلات زيربنايي ناشي از تحريم ها مانع از ايجاد سير نزولي در آمار مبتلايان و فوتي هاي ناشي از بيماري کرونا شده است. لذا متاسفانه عليرغم تلاشهاي موثر وزارت بهداشت و درمان، حمايت نيروهاي مسلح، تکاپوي بانک مرکزي، کل دولت و ديگر مسئولين، قوا و نهادها به نظر ميرسد که باز هم روز کرونا است که بر همه اين تلاش ها مي چربد. چرا که بنا به گفته مکرر حسن روحاني، کشور عملا با دو ويروس تحريمهاي ظالمانه و يکجانبه ايالات متحده آمريکا و کرونا مواجه است.
حال نکته اينجاست که در مواجهه با اين موضوع چه بايد کرد؟ اکنون ذيل اين شرايط حساس و ملتهب چه رويکردي بايد براي کاهش مشکلات حوزه بهداشت و درمان اتخاذ کرد؟ با بررسي اجمالي و کلي مي توان اين گونه گفت که در نهايت تنها مي توان دو رويکر اتخاذ کرد؛ رويکرد اول بسيار شبيه به برخورد دلواپسان و منتقدين دولت با رئيس جمهور طي روزهاي اخير است. به اين معنا که به جاي دستگيري از رئيس جمهوري به عنوان رئيس ستاد ملي مقابله با کرونا و حمايت، همراهي و همسويي با دولت، وزارت بهداشت و کادر درمان در تقابل با کرونا، کماکان بر آتش تفرقه افکني در قالب توهين، تخريب و هتاکي به روحاني ادامه داد و دوباره دولت دوازدهم را در به وجود آمدن چالش هاي حوزه و درمان مقصر دانست، همچنان که اين دلواپسان توپ افزايش نرخ ارز، تورم، رکود، رشد شتابان قيمتها در بازار خودرو، مسکن، سکه، طلا و ديگر مسائل را به زمين ناکارآمدي دولت مي اندازد و به تبع آن با موج سواري سياسي و رسانهاي بر اين مسائل بر آتش استيضاح رئيس جمهور و برکناري او از قدرت دميد.
اما در مقابل آن رويکرد منطقي، عقلاني و صد البته در جهت تحقق منافع ملي اين است که به جاي تلاش براي تخريب دولت بر تعميق اختلافات سياسي داخلي، از هر طريقي به دنبال کمک به دولت بود تا خود اين وحدت سياسي ميان مسئولين يک پالس مثبت و اميد نسبي را در جامعه ايجاد کند. همچناني که مقام معظم رهبري با بينش خود و ارزيابي درست از حساسيت شرايط حال حاضر کشور به جاي خالي کردن پشت دولت به کمکش شتافت و دستور داد تا تمام توش و توان و ظرفيت کادر درمان نيروهاي مسلح به ياري وزارت بهداشت بشتابد. لذا اين دلواپسان که مدام ادعاي ولايت مداري دارند به تبعيت از رهبر انقلاب جا دارد با اقدامات لازم در جهت ايجاد انسجام سياسي داخلي تصميمات جدي، راهبردي و عملياتي را در کمک به دولت براي ريشه کن کردن ويروس کرونا اتخاذ کنند و به موازاتش برنامه واحدي هم براي تقابل با ويروس دوم يعني تحريمهاي ظالمانه و يکجانبه ايالات متحده آمريکا داشته باشند.
اينجاست که همين ظرفيت رسانهاي و سياسي منتقدين دولت و دلواپسان، چه در قالب کاربران بي شمار توييتريشان و چه در قالب رسانههاي وابسته به اين جريان مي توانند با يک جريان سازي رسانه اي در سطح منطقه و جهان سياست ايالات متحده آمريکا را به چالش بکشند؛ سياستي که مانع از ورود دارو، اقلام پزشکي و کالاهاي اساسي، آن هم در اين برهه حساس و سخت به کشور شده است. يعني اين بخش سياسي و رسانه اي دلواپسان به جاي توليد محتواهاي تخريبي در جهت فشل کردن دولت ميتوانند به حمايت از دولت بپردازند و به جاي اينکه روي مسائلي نظير گره زدن برجام و مذاکره با آمريکا به افزايش نرخ ارز، خودرو، مسکن، طلا سکه و ديگر مسائل بپردازند دست به واکاوي و روشنگري عليه تحريمهاي آمريکا بزنند که در حقيقت يک جنايت تمام عيار عليه مردم ايران است. حال بايد ديد که آيا وجدان خفته اين دلواپسان به جاي موج سواري روي درد و بدبختي مردم زين پس به کمک دولت خواهد شتافت يا خير؟ آيا شاهد بيدار شدن اين وجدان ها خواهيم بود يا نه؟ آيا تلاش براي استيضاح روحاني و برکنار کردن او از قدرت در اين برهه حساس شيوع بيماري در کشور که حتي از سوي تندترين منتقدان دولت هم يک طرح آمريکايي قلمداد شده است، کنار گذاشته خواهد شد يا نه؟ قضاوت بماند با خود دلواپسان.