پاسخ به سوالاتی درباره انتخابات پیچیده آمریکا
ايسنا/ متن پيش رو در ايسنا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
در حالي که مدت کمي به انتخابات رياست جمهوري آمريکا باقي مانده، احتمالا برخي نکات مربوط به اين رويداد براي عدهاي همچنان مبهم است.
بيبيسي از مخاطبانش در سراسر جهان خواسته سوالات خود را در مورد انتخابات آمريکا مطرح کنند. در اين مطلب به سوالاتي پاسخ داده ميشود که ظاهرا ذهن عده زيادي از مردم جهان را مشغول کرده است.
آيا رييس جمهور ميتواند در صورت شکست در انتخابات، با طرح ادعاي تقلب از ترک کاخ سفيد امتناع کند؟
در واقع دونالد ترامپ ميتواند کاخ سفيد را ترک نکند اما اين کار به جايي نميرسد. بد نيست به اين نکته هم اشاره شود که بسياري از تحليلگران حقوقي آمريکا تصور نميکنند ترامپ بعد از شکست قطعي در انتخابات، قصد ماندن داشته باشد.
اما از آنجايي که ظاهرا اين سوال عده زيادي از مردم است، بگذاريد کمي روي اين سناريو بيشتر کار کنيم.
فرض کنيد نتيجه انتخابات پيروزي قاطع بايدن و شکست آشکار ترامپ باشد. اگر رييس جمهور فعلي در روز معارفه (۲۰ ژانويه) از ترک کاخ سفيد امتناع کند، جز نشستن پشت ميز، قدرت انجام کار ديگري را ندارد.
بر اساس قانون اساسي آمريکا، اداره نيروي نظامي و سرويس مخفي و ساير مقامهاي کشور - از جمله فردي که مسئول نگهداري چمدان حاوي کدهاي اتمي است- همگي در ظهر روز معارفه به رييسجمهور جديد سپرده ميشود.
عدهاي هم پرسيده بودند در صورت امتناع ترامپ از ترک کاخ سفيد، ميتوان او را دستگير کرد؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت با اين که از نظر فني چنين امکاني وجود دارد اما بعيد است اتفاق بيفتد.
اما اگر ترامپ به طور قاطع بازنده انتخابات نباشد و از ترک کاخ سفيد خودداري کند، اوضاع پيچيده خواهد شد.نتيجه انتخابات را آراء کالج انتخاباتي تعيين ميکند. اگر نتيجه مساوي شود و يا اعتراضي نسبت به آن شکل بگيرد، قانونگذاران مجلس نمايندگان آمريکا مسئوليت تصميمگيري بر سر برنده انتخابات را بر عهده ميگيرند و معاون رييس جمهور هم توسط مجلس سنا معرفي خواهد شد.
ژنرال مارک ميلي، رييس ستاد مشترک نيروهاي مسلح آمريکا پيشتر به کنگره گفته در صورتي که به نتيجه انتخابات اعتراض شود، ارتش خود را درگير نخواهد کرد.
اگر کنگره نتواند برنده قطعي انتخابات را انتخاب کند، سناريو شکلي نسبتا ترسناک به خود خواهد گرفت و کار احتمالا به راي ديوان عالي خواهد کشيد. درست مثل آنچه در انتخابات سال ۲۰۰۰ بين جورج بوش و ال گور اتفاق افتاد.
با اين تفاسير تا حدي ميتوان فهميد چرا بعد از مرگ روث بيدر گينزبرگ، قاضي سرشناس ديوان عالي آمريکا - که چندي پيش بر اثر سرطان درگذشت- ترامپ و حزب جمهوريخواهش تلاش کردند تا پيش از انتخابات، ايمي کني برت، قاضي محافظهکار را به عنوان جانشين او منصوب کنند.
اگر بايدن برنده شود، آيا کامالا هريس سناتور باقي خواهد ماند؟
نه! او کرسي خود به عنوان نماينده ايالت کاليفرنيا در مجلس سنا را واگذار خواهد کرد. درست مثل کاري که بايدن در ۲۰۰۹ انجام داد. او از مجلس سنا خداحافظي کرد تا در کاخ سفيد به باراک اوباما بپيوندد.
و فراموش نکنيم اگر دموکراتها برنده انتخابات شوند، اتفاقي تاريخي رقم ميخورد و هريس به اولين زن سياهپوست با تبار هندي تبديل خواهد شد که به چنين مقام بالايي در دولت آمريکا رسيده است.
اما چه بر سر صندلي خالي مجلس سنا خواهد آمد؟ اگر هريس معاون رييس جمهور منتخب آمريکا شود، گوين نيوسام، فرماندار دموکرات کاليفرنيا بايد نمايندهاي را براي جانشيني او انتخاب کند.
چرا آراء کالج انتخاباتي ميتواند بر آراء عمومي اثر بگذارد؟
کالج انتخاباتي. اين بخشي بحثبرانگيز در انتخابات رياست جمهوري آمريکاست که ظاهرا باعث سردرگمي عده زيادي از مردم هم شده است.
در انتخابات آمريکا مردم به طور مستقيم رييس جمهور را انتخاب نميکنند. آنها علاوه بر راي دادن به يکي از نامزدهاي رياست جمهوري، نمايندگان خود در کالج انتخاباتي را هم مشخص ميکنند. در نهايت هم اين "رايدهندگان" کالج انتخاباتي هستند که رييس جمهور را انتخاب خواهند کرد. تعداد نمايندگان هر ايالت در کالج انتخاباتي با تعداد اعضايش در کنگره برابر است. از سوي ديگر تعداد کرسيهاي هر ايالت در مجلس نمايندگان هم به جمعيتش بستگي دارد. اما در مجلس سنا هر ايالت به طور مشخص دو نماينده دارد.
به عنوان مثال، کاليفرنيا ۵۵ راي دهنده در کالج انتخاباتي دارد و تعداد نمايندگان وايومينگ در اين مجمع تنها سه نفر است. کالج انتخاباتي در مجموع ۵۳۸ کرسي دارد و در اين سيستم، همه ايالتها به يک اندازه در نتيجه انتخابات موثر نيستند.
اگر فرض کنيم در ايالاتي مثل کاليفرنيا دموکراتها راي بيشتري ميآورند و درايالتهاي جنوبي جمهوريخواهان برنده ميشوند، ايالتهاي "چرخشي" نظير اوهايو، فلوريدا و کاروليناي شمالي که شانس پيروزي در آنها دو طرفه است، به ميدان جنگ انتخابات تبديل خواهند شد.
بعد از روز انتخابات، کنگره آراء رايدهندگان کالج انتخاباتي را ميشمارد و برنده را اعلام ميکند. اگر نتيجه مساوي باشد، مسئوليت انتخاب برنده به عهده قانونگذاران مجلس نمايندگان خواهد افتاد.
اما اصلا چرا چنين سيستم رايگيري پيچيدهاي وجود دارد؟
سالها پيش بنيانگذاران آمريکا در مسير دستيابي به دموکراسي متوجه شدند بايد ميان حقوق ايالتها، کنگره و راي عمومي سازگاري ايجاد کنند.
اما چرا رييس جمهور با راي عموم مردم انتخاب نميشود؟ يک دليلش اين است که حق راي در آن زمان موضوع چندان شناخته شدهاي نبود و برخي قانونگذاران حس ميکردند مردم بيسواد گزينه مناسبي براي انتخاب رييسجمهور نيستند.
يک دليل ديگر هم به بردهداري مربوط ميشد. هدف اين بود که در ايالتهاي موافق بردهداري، قدرت بيشتري به سفيدپوستان داده شود.
آيا سيستم کالج انتخاباتي براي دنياي امروز هم مناسب است؟
سوال خوبي است. بر اساس سيستم کالج انتخاباتي، ايالات پرجمعيتتر مثل کاليفرنيا و تگزاس به نسبت ايالاتي که جمعيتشان کمتر است، تاثير کمتري بر نتيجه انتخابات دارند. از نظر برخي از مردم اين روش چندان عادلانه نيست چون به ايالاتي که ساکنان کمتري دارند، قدرت انتخاباتي بيشتري ميدهد.
در همه ايالات بجز دو مورد، نامزدي که بيشترين راي عمومي را کسب کند - چه تنها يک راي بيشتر آورده باشد و چه هزار راي- کل آراي ايالت در کالج انتخاباتي را هم به خود اختصاص خواهد داد. در ۲۰۱۶ ترامپ طبق همين روش توانست با وجود کسب ميزان اندکي راي بيشتر در فلوريدا و ويسکانسين، آراء اين دو ايالت در کالج انتخاباتي را از آن خود کند.
اين اساسا يعني بخش عمده نبرد بر سر به قدرت رسيدن در کاخ سفيد در تعداد انگشتشماري از ايالات اتفاق ميافتد که دو طرف در آنها شانس برنده شدن دارند. بنابراين نامزدها نيازي ندارند پول خود را براي مبارزه انتخاباتي در ايالاتي هدر دهند که يک حزب به طور قطع راي خواهد آورد.
بنابر اطلاعات مرکز تحقيقاتي پيو، مردم آمريکا دهههاست خواهان اصلاح اين سيستم هستند. در حال حاضر نزديک به ۵۸ درصد از مردم ميخواهند اين روش متوقف شود. اما از سال ۲۰۱۶، نگرشهاي حزبي به شکل قابل توجهي افزايش يافته و عده بيشتري از جمهوريخواهان گفتهاند از سيستم فعلي انتخابات دقيقا به همين شکلي که هست حمايت ميکنند.
يکي از پيشنهاداتي که براي رفع ناهماهنگي ميان آراء عمومي و آراء کالج انتخاباتي مطرح شده اين است که به جاي اختصاص همه آراء کالج انتخاباتي به نامزدي که در يک ايالت بيشترين راي را ميآورد، اين آراء به نسبت بين آنها تقسيم شود.
اما اعمال هرگونه تغيير در اين سيستم انتخاباتي به راي موافق دو سوم نمايندگان کنگره و سه چهارم مجالس ايالتي نياز دارد و چنين چيزي تقريبا غيرممکن است.