برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
برگزیده
تحلیل ها

وکس: چگونه یک متفکر اسرائیلی به نظریه پرداز ترامپیسم تبدیل شد؟

منبع
انتخاب
بروزرسانی
وکس: چگونه یک متفکر اسرائیلی به نظریه پرداز ترامپیسم تبدیل شد؟

انتخاب/متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

زاک بوکمپ در نشريه آمريکايي وکس نوشت: اين يک تعارض عجيب است که يکي از تأثيرگذارترين نظريه پردازان نظريه ملي گرايانه و محافظه کارانه دونالد ترامپ يعني ايده "اول آمريکا" يک شهروند اسرائيلي است.

 در ادامه اين مطلب آمده است: يورام هازوني، رئيس انديشکده هرتزل در اورشليم، به تکيه گاه راست‌هاي آمريکايي تبديل شده است. مايکل آنتون، يک چهره آکادميک محافظه کار که از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ به عنوان يکي از مشاوران ارشد ترامپ خدمت مي‌کرده، در تدوين آنچه آنتون به عنوان "آموزه ترامپ" در امور خارجي توصيف مي‌کند، از ديدگاه هازوني در مورد ملي گرايي نشات مي‌گيرد. سازمان جديد آمريکايي وابسته به هازوني يعني بنياد ادموند بورک، در سال ۲۰۱۹ کنفرانسي برگزار کرد که سخنران‌هاي آن سناتور جوش هاولي، تاکر کارلسون، پيتر تيل و مشاور امنيت ملي وقت، جان بولتون بود.

هازوني از دل يک رابطه محافظه کار اسرائيلي-آمريکايي که به طور فزاينده‌اي نفوذ و در عين حال کم شناخته شده ظاهر شد. او گرچه در اسرائيل متولد شده، اما سال‌هاي زيادي از زندگي خود را در آمريکا گذرانده و جهان بيني‌اش در دوره کارشناسي دانشگاه پرينستون متاثر از شرايط سال‌هاي رياست جمهوري ريگان بوده است. هازوني اگرچه کار خود را با ايجاد موسساتي در اسرائيل بنا نهاد، اما کمک‌هاي مالي براي اين موسسات عمدتا توسط اهداکنندگان آمريکايي تأمين مي‌شد. عمده تلاش‌هاي وي بخشي از يک کارزار گسترده‌تر براي ايجاد يک جنبش محافظه کارانه به سبک آمريکايي در کشوري با نوع متفاوت از جناح راست بوده است.

در طي سفر به اسرائيل من در مورد تأثير هازوني و جنبش روشنفکر محافظه کار آمريکايي-اسرائيلي تلاش‌هاي فراواني کردم. تفکر راست هازوني همان تفکري است که در مجلس کنوني اسرائيل تأثير ويژه‌اي داشته و با حزب راست گراي ليکود نخست وزير بنيامين نتانياهو همسو است.

نسبت به برخي ديگر در جناح راست جديد اسرائيل، هازوني چهره اصلي در اورشليم نيست، اما ستاره در حال ظهور وي در واشنگتن و حتي برخي از پايتخت‌هاي اروپا به نکته مهمي در مورد جهاني سازي محافظه کاري اشاره دارد و آن اينکه جنبش‌هاي راست از کشور‌هاي مختلف به طور فزاينده‌اي بر يکديگر تأثير مي‌گذارند و ناسيوناليسم تهاجمي را ايجاد مي‌کنند.

هازوني فقط يک نويسنده محبوب محافظه کار نيست بلکه وي تجسم يکي از مهمترين روند‌هاي جهاني عصر ما است.

پيوند محافظه کارانه اسرائيلي-آمريکايي
الي، شهرکي در کرانه باختري که هازوني پس از پايان تحصيلات خود در آمريکا در اوايل دهه ۱۹۹۰ به آنجا نقل مکان کرد، يکي از چندين جوامع غيرقانوني يهودي در اکثر مناطق فلسطين است. الي که توسط تعداد اندکي از مهاجران در سال ۱۹۸۴ ساخته شد، امروز داراي جمعيتي بالغ بر ۴۰۰۰ نفر است که توسعه آن به قيمت نابودي جوامع فلسطيني در مجاورت آن رقم خورده است.

در طول سفرم، مسير ۶۰ يعني بزرگراه اصلي شمال-جنوب در کرانه باختري که الي در آن قرار دارد را طي کردم. از بزرگراه، الي مکان قابل توجه‌اي به نظر نمي‌رسد، اما به وضوح از روستا‌هاي فلسطيني متمايز است.

شما جوامع کوچکي از اين دست را در اطراف کرانه باختري بسيار مي‌بينيد، مناطقي که هرکدام به وسيله حباب امنيتي اعمال شده توسط اسرائيل از جوامع فلسطينيان جدا شده اند. هرچه اين جوامع بزرگتر و محکمتر شوند، تصور اينکه اسرائيل روزي اين مناطق را تخليه کند، دشوارتر خواهد بود، تخليه‌اي که در صورت ايجاد يک کشور فلسطيني يک گام به ظاهر ضروري به نظر مي‌رسد.


الي نمادي فيزيکي از تهاجمي‌ترين جناح راست گرايانه ناسيوناليسم اسرائيلي است، يک حداکثر گرايي ارضي مذهبي که يهوديان را به عنوان صاحبان قانوني سرزمين مقدس مي‌بيند.

اين پروژه توسعه طلبانه با کمک پول آمريکا ايجاد شده است. تحقيقي توسط هاآرتص نشان داد که سازمان‌هاي مسيحي آوانجليستي بين ۵۰ تا ۶۵ ميليون دلار به شهرک سازي بين سال‌هاي ۱۹۹۸ و ۲۰۱۸ کمک کرده‌اند.

با اين حال پول آمريکايي فقط از زيرساخت‌هاي فيزيکي ملي گرايي اسرائيل پشتيباني نکرده، بلکه زيرساخت‌هاي فکري خود را نيز ايجاد کرده است، شبکه‌اي از اتاق فکر‌ها و نشريات که به محاصره شهرک نشينان و جهان‌بيني آن‌ها در سالن‌هاي قدرت اسرائيل کمک کرده است.

از بين بسياري از اهدا کنندگان کمک‌هاي مالي آمريکا به اهداف راست گرايانه اسرائيل، هيچ يک به اندازه سازماني به نام صندوق تيکوا که توسط زالمان برنشتاين، ميلياردر آمريکايي در سال ۱۹۹۲ تأسيس شد، تاثيرگذار نبوده است. در آن زمان، سنت فکري راست گرايان در اسرائيل از نظر سازماني ضعيف بود، نکته‌اي که براي هازوني پس از حضور در آمريکا، جايي که جنبش محافظه کارانه با وضوح بيشتري ايجاد شده بود، کاملاً روشن شد.

محافظه کاري ملي
بينش سياسي هازوني، که وي آن را "محافظه کاري ملي" مي‌نامد، در بين بخش‌هايي از جنبش محافظه کار آمريکا بسيار جذاب بوده است.

کتاب او پس از انتشار در سال ۲۰۱۸ در مطبوعات محافظه کار حضور پررنگي داشت. کنفرانس ملي محافظه کاران در سال ۲۰۱۹ در واشنگتن دي سي که توسط بنياد ادموند بورک هازوني برگزار شد نقش مهمي در انتشار عقايد وي داشت.

سناتور هاولي، فاکس کارلسون و سرمايه گذار خطرناک تيل از جمله سخنرانان اصلي و چهره‌هاي برجسته در گفتگو‌هاي آينده محافظه کاري پس از ترامپ بودند. هازوني با برخي از چهره‌هاي آمريکايي از جمله کريستوفر دموت، رئيس موسسه تأثيرگذار امريکن اينترپرايز (Enterprise American) از ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۸، در حال حاضر به عنوان رئيس کنفرانس ملي محافظه کاري فعاليت مي‌کند.

از قضا، با توجه به پيوند‌هاي هازوني با شبکه تيکوا، نحوه صحبت او با مخاطبان آمريکايي در مورد اقتصاد به نظر مي‌رسد بيشتر از آنکه بر اساس بازار آزاد آمريکايي باشد براساس معيار‌هاي اسرائيلي است. وي در سخنراني کنفرانس ملي محافظه کاري ملي در سال ۲۰۱۹، از حق آمريکايي قبل از ترامپ براي ارتقا آرمان‌هاي بازار آزاد نسبت به ارزش‌هاي انسجام ملي و اصل مذهبي انتقاد کرد.

وي گفت: اين محافظه کاران، هر آنچه در مورد نحوه نگهداري هر چيزي مي‌دانستند را فراموش کردند. آن‌ها علاقه خود را به کتاب مقدس، مسيحيت و يهوديت از دست دادند. ديگر نه ملي گرايي و نه مذهب هيچ چيز براي آن‌ها مهم نيست. آنچه مورد علاقه آن‌ها بوده تنها ليبراليسم اقتصادي و حقوق فردي کثل آزادي و برابري بوده است. آن‌ها به جاي محافظه کاران، به يک جنبش انقلابي تبديل شدند.

در اينجا مي‌بينيد که چگونه تلاش‌ها براي ايجاد روابط بين ملي بين جنبش‌هاي فکري مي‌تواند ايده‌هاي محافظه‌کارانه را در پشت آن‌ها شکل دهد. حاميان آمريکايي با تزريق ايده‌هاي خود به جريان خون سياسي اسرائيل، براي تغيير شکل محافظه کاري اسرائيل تلاش کردند. اکنون يکي از ذينفعان اسرائيلي اين تلاش آمريکايي به لطف زمان بندي سياسي مناسب، از نفوذ بيشتري در در آمريکا نسبت به کشور خود برخوردار است. وي با استفاده از اين نفوذ نسخه محافظه کاري اسرائيلي را که مبتني بر ملي گرايي افراطي است حفظ مي‌کند.

آمريکا تنها کشوري نيست که تفکر هازوني در آن گوش شنوا دارد.

در اوايل فوريه، درست قبل از آنکه سراسر دنيا تحت تاثير شيوع ويروس کرونا قرار بگيرد، بنياد ادموند بورک ميزبان يک کنفرانس ملي محافظه کاري در رم بود. سخنرانان برجسته اين کنفرانس شامل نمايندگاني از پارلمان سوئد و انگليس، يکي از اعضاي برجسته لهستاني در پارلمان اروپا و سياستمدار راست افراطي فرانسوي ماريون مارچال نوه ژان ماري لوپن، بنيانگذار حزب راست راست افراطي کشور بودند. مهمان اصلي اين خيمه شب بازي نيز ويکتور اوربان، نخست وزير مجارستان بود که اين روز‌ها به عنوان سرسخت‌ترين رهبر راست گراي راست ملي در اروپا ديده مي‌شود.

ايده بين المللي ناسيوناليست که ايده‌هاي مختلف احزاب راست گرا بايد با هم متحد شوند و عليه چشم انداز ليبرال-مترقي براي جهاني شدن مبارزه کنند، هر روز افزايش مي‌يابد. تاکنون البته برخي از تلاش‌ها براي تدوين اين ايده، مانند سازمان خنده دار استيو بانون به نام "جنبش" در اروپا، بي نتيجه مانده است.

اما موفقيت مداخله آمريکا در سياست اسرائيل و فعاليت‌هاي يورام هازوني نشان مي‌دهد که چگونه اين عمل واقعاً کارساز بوده است، اينکه چگونه جهاني سازي مي‌تواند سنت‌هاي سياسي جنبش‌هاي محافظه کارانه متمايز را در هم پيوند زده و سالن‌هاي قدرت واشنگتن را به شهرک نشينان الي متصل کند.

 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar