ایران و آمریکای پساترامپ
شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سه ديپلمات و کارشناس باسابقه که آمريکا و ايران را بهخوبي ميشناسند در مورد ايران و آمريکا در دوره بايدن صحبت کردند. آنها به بازگشت به برجام اميدوارند. اين وبينار ديپلماسي ايراني با موضوع «ايران و آمريکاي پساترامپ» با حضور غلامعلي خوشرو، نماينده پيشين جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل متحد، ناصر هاديان، استاد دانشگاه و تحليلگر ارشد مسائل آمريکا به همراه سيدمحمدصادق خرازي، سفير پيشين ايران در فرانسه و نماينده اسبق ايران در سازمان ملل متحد برگزار شد. نکات مهم هرکدام از مدعوين اين وبينار را ميتوانيد در ادامه بخوانيد:
هاديان: بايدن تحت تأثير لابيها عليه ايران قرار نخواهد گرفت
در ابتداي اين وبينار ناصر هاديان در پاسخ به اين سؤال که آيا با آمدن بايدن شاهد تغييراتي در معادلات جهاني خواهيم بود، عنوان کرد اگر بخواهم با يک کلمه و کليدواژه دولت بايدن را شرح دهم بايد به (Restoration)، بازگرداني، بازسازي يا بازتعريف اعتبار ايالات متحده در سطح نظام بينالملل اشاره کنم. چراکه دونالد ترامپ در دوران رياستجمهوري خود از نظام ليبرالدموکراسي آمريکايي عقبنشيني کرد و حامي آن نبود. لذا به جاي چندجانبهگرايي، ائتلافسازي با عربستان سعودي، اسرائيل و کشورهاي از اين دست را در دستور کار قرار داد.
اين استاد دانشگاه تأکيد کرد که به دليل سابقه طولانيمدت سياسي و ديپلماتيک جو بايدن، وي تحت تأثير فشارهاي لابي صهيونيستي، عربستان سعودي، امارات متحده عربي و کشورهايي از اين دست براي فشار به جمهوري اسلامي ايران قرار نخواهد گرفت و هدف و راهبرد خود را در قبال تهران پي خواهد گرفت، ولي کامالا هريس، معاون او، از اين توان و دانش براي تقابل در برابر فشارهاي اين لابيها برخوردار نيست.
خوشرو: ترامپيسم در آمريکا ادامه مييابد
در مقابل غلامعلي خوشرو، سفير سابق ايران در سازمان ملل هم در پاسخ به سؤالي مشابه در مورد مشارکت در اين انتخابات صحبت کرد و درباره شخصيت دونالد ترامپ گفت «او مجموعهاي از درست و غلطها بود که در يک آينه از خودشيفتگي گم شده بود. با اين وجود و عليرغم پايان دوران رياستجمهوري دونالد ترامپ شاهد تداوم جريان ترامپيسم در آمريکا خواهيم بود. لذا در آينده جامعه آمريکا دچار افراطگرايي خواهد شد. از اين رو ادامه کار براي جو بايدن و براي ما ايرانيان سخت خواهد بود. به هر حال جو بايدن نيز در شرايط ايدئالي نيست که بتواند به راحتي موقعيت خود را تثبيت کند.اين کارشناس مسائل بينالملل در ادامه پيرامون تغييرات احتمالي سياست خارجي ايالات متحده آمريکا در دوره جو بايدن به اين نکته اشاره دارد که احتمالا شاهد بازسازي روابط آمريکا با اروپا خواهيم بود و در ادامه حذف اقدامات يکجانبهگرايانه در دستور کار کاخ سفيد قرار خواهد گرفت، اما در حوزه نگاه به ابرقدرتهاي جهاني (روسيه و چين) يک جابهجايي در توازن قوا شکل خواهد گرفت. به اين معنا که تهديد راهبردي و امنيتي روسيه به اولويت سياست خارجي دوره بايدن بدل خواهد شد و به تبع آن تهديد اقتصادي، تجاري و تکنولوژيک چين در مرحله دوم قرار خواهد گرفت.
اين ديپلمات پيشين کشور درخصوص نگاه و رويکرد دولت جو بايدن نسبت به خاورميانه اذعان کرد که متأسفانه سياست ايالات متحده آمريکا نسبت به اسرائيل همچنان بدون تغيير پي گرفته خواهد شد و امنيت اسرائيل کماکان اولويت سياست خارجي واشنگتن خواهد بود و به دنبال آن متحدان خاورميانهاي ايالات متحده، عربستان، امارات و بحرين هستند و در مقابل جمهوري اسلامي ايران، حزبالله و ديگر گروههاي مقاومت دشمنان امنيت آمريکا تلقي خواهند شد. با اين وجود تغييراتي در روند يکجانبهگرايانه آمريکا در صلح با اسرائيل شکل خواهد گرفت. به اين معني که آمريکا بيشتر با متحدان اروپايي خود و روسيه و چين در روند صلح اسرائيل همراه خواهد شد و با همان بازسازي اعتبار جهاني آمريکا، کماکان مسئله دو دولت را در فلسطين در دستور کار قرار خواهد داد. البته اين مسئله در تعارض با اقدامات مايک پمپئو، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا و بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل قرار خواهد داشت. لذا احتمالا شاهد فشار بر تلآويو براي بازگشت به ميز مذاکره با فلسطينيها خواهيم بود.
وضعيت بهتري براي ايران شکل خواهد گرفت
در ادامه ناصر هاديان درباره رويکرد سياست خارجي جو بايدن نسبت به خاورميانه تصريح کرد که در مجموع وضعيت بهتري براي ما شکل خواهد گرفت. چراکه اگرچه در دوران جو بايدن شاهد حمايت جدي ايالات متحده آمريکا از اسرائيل خواهيم بود، اما حمايت از اسرائيل به معناي حمايت از بنيامين نتانياهو و سياستهاي وي نيست. با وجود آنکه روابط صميمانهاي هم بين جو بايدن و نخستوزير اسرائيل وجود دارد.
اين استاد دانشگاه درباره مسئله ايران و برجام خاطرنشان کرد که اکنون دو ديدگاه در ميان دموکراتها درباره ايران وجود دارد؛ يک ديدگاه با محوريت خانم کلينتون در جريان است و يک ديدگاه نيز با محوريت باراک اوباما و جو بايدن؛ ديدگاه منسوب به خانم کلينتون معتقد است که بايد کماکان از اهرم سياست فشار حداکثري و تحريمهاي بيسابقه دوره دونالد ترامپ براي فشار به ايران استفاده کرد تا بتوان امتيازات بيشتري از تهران گرفت. اما کساني مانند جو بايدن و باراک اوباما که مسئول شکلگيري توافق هستهاي بودند، ديدگاهي کاملا مخالف دارند. چراکه اين افراد معتقدند گذر زمان باعث تقويت جايگاه و توان برهمزنندگان توافق هستهاي، هم در تهران و هم در واشنگتن خواهد شد. لذا ديدگاه بايدن و تيم او بر اين است که اگر بخواهيم درخصوص برجام تعلل کنيم شرايط به گونهاي پيش خواهد رفت که برهمزنندگان توافق هستهاي در ايران و آمريکا با تقويت نفوذشان وضعيت را به گونهاي خواهند چيد که امکان بازگشت به برجام و توافقات بعدي وجود نخواهد داشت. بنابراين بايد در صد روز اول کاري دولت جو بايدن اين مسئله حلوفصل شود. هرچند خود مسئله نيز چندان ساده نيست.
خرازي: انتظار ميرود برجام فرجام خوبي داشته باشد
ديگر کارشناس اين وبينار سيدمحمدصادق خرازي بود. از نظر او مهمترين بحثهاي اين انتخابات به شرح زير است: «موضوعيت و ماهيت ايالات متحده آمريکا دستخوش تحولات جدي شده است. لذا اين دوره از انتخابات رياستجمهوري تحولات شگرفي را براي اين کشور رقم زد. همه از خود آمريکا تا ديگر کشورها و بهخصوص اروپاييها در يک خوف و رجا از نتايج اين انتخابات به سر ميبردند. اکنون با مشخصشدن نتيجه انتخابات همه انتظار دنياي پساترامپ را دارند. به عبارت دقيقتر دنياي پس از ترامپ به يک خواست جهاني بدل شده است. چراکه نميتوانيم از تحولات جهاني صحبت کنيم و سخني از ايالات متحده آمريکا به ميان نياوريم که بزرگترين قدرت اقتصادي و نظامي دنيا به شمار ميرود. امنيت بيشتر کشورها بهشدت به شرايط آمريکا ارتباط دارد؛ نهتنها امنيت، بلکه مشروعيت بسياري از سيستمها، قراردادها و سازمانهاي بينالمللي به نگاه و همکاري ايالات متحده آمريکا وابسته است. سفير اسبق کشورمان در فرانسه با اذعان بر اين نکته که جهان و بهخصوص اروپاييها در دوران پساترامپ به دنبال ترميم روابط خود با ايالات متحده هستند، يادآور شد که چون ايالات متحده در دوران ترامپ به يک آمريکاي ياغي، قانونشکن و تروريست بدل شده بود، همه کشورها اکنون انتظار بازتعريف ايالات متحده و به تبع آن تغيير مناسبات با آمريکاي پس از ترامپ در دوران جو بايدن را دارند.
نماينده پيشين ايران در سازمان ملل متحد تصريح کرد که با ارزيابي اجمالي از ميزان اهميت نتايج اين انتخابات و تأثيرگذاري آن بر تحولات جهاني بايد سه نکته مهم را مدنظر قرار داد؛ اولين نکته به تغييرناپذيرکردن تحولات سياسي، امنيتي، اقتصادي و ديپلماتيک پساترامپ تحت عنوان «بازسازي غير قابل بازگشت مناسبات آسيبديده بينالمللي در دوران ترامپ» بازميگردد. بههرحال در همين چهار سال اخيري که ترامپ در رأس کار بود، آمريکا نزديک به ۲۰ کنوانسيون، معاهده و توافقات دوجانبه، چندجانبه و بينالمللي را زير پا گذاشت. لذا ضرورت دارد که جهان موضع قدرتمندي در برابر آمريکاي جو بايدن داشته باشد به گونهاي که اگر بعد از جو بايدن، رئيسجمهوري به مراتب بدتر از دونالد ترامپ روي کار آمد، نتواند تأثيرات منفي و تلخي بر مناسبات، معاهدات و توافقات داشته باشد. چراکه همين سياست دونالد ترامپ براي زيرپاگذاشتن توافقات، معاهدات و کنوانسيونهاي جهاني سبب شد تا برخي بازيگران مخرّب جهاني فضا و مسير مناسبي براي پيگيري اهداف خود پيدا کنند. پس بايد يک بار براي هميشه جلوي اين رفتار مخرب ايالات متحده آمريکا گرفته شود.
اين تحليلگر مسائل بينالملل در ارزيابي دومين نکته خود به نقش چين، روسيه، ترکيه و جمهوري اسلامي ايران اشاره و عنوان کرد اين بازيگران نقش و نفوذي به مراتب قدرتمندتر از دوران باراک اوباما، رئيسجمهور پيشين ايالات متحده آمريکا و دونالد ترامپ پيدا کردهاند. اگرچه دونالد ترامپ در چهار سال گذشته سعي در مهار مسکو، پکن و تهران داشت. اما اکنون اين کشورها نفوذ پررنگتري پيدا کردهاند. ضمن اينکه قطعا اين بازيگران بنا به نگاه و ارزيابي خود از مناسبات جهاني که قطعا با اولويتهاي ايالات متحده آمريکا در تضاد است به دنبال تعريف يا بهتر بگوييم بازتعريف نظم جهاني هستند.
اهميت کابينه بايدن
خرازي در تشريح سومين نکته خود به اهميت کابينه جو بايدن و چينش مهرههاي سياسي، امنيتي و ديپلماتيک اين دولت و تأثير آن بر بازسازي مناسبات جهاني آمريکا اشاره کرد. خصوصا اينکه دونالد ترامپ در دوران رياستجمهوري خود با اقداماتي نظير ايجاد گسل سياسي و ديپلماتيک با سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان به عنوان تروئيکاي اروپايي، شکلدادن شکاف امنيتي با ناتو و اختلافات جدي با اتحاديه اروپا به دليل تلاش براي ازبينبردن و فروپاشاندن اين اتحاديه از سوي دونالد ترامپ سبب شده که نظم بينالمللي به گونهاي دستخوش تغييرات شود که جو بايدن هم به فوريت نميتواند روي آن اثرگذار باشد و اين فرصت مغتنمي براي روسيه و چين فراهم کرده است. البته قطعا جو بايدن به دنبال بازسازي و ترميم تبعات منفي اقدامات دونالد ترامپ خواهد بود، اما بايد ديد که گزينههاي مهم کابينه وي مانند وزير امور خارجه، مشاور امنيت ملي کاخ سفيد يا نماينده اين کشور در سازمان ملل و شوراي امنيت چه عملکردي خواهند داشت. در اين راستا من در يک مقاله عنوان «دولت سناتورها» را براي رياستجمهوري باراک اوباما به کار بردم. چراکه سناتور باراک اوباما به عنوان رئيسجمهور، سناتور جو بايدن به عنوان معاون اول، سناتور هيلاري کلينتون در جايگاه وزير امور خارجه حضور پيدا کردند. کمااينکه ديگر مناصب و پستهاي کليدي امنيتي، اقتصادي و سياسي به سناتورهاي قدرتمند بانفوذي تعلق پيدا کرد. حال بايد ديد که آيا دولت جو بايدن هم ميتواند مانند دولت باراک اوباما باشد يا خير؟! البته در اين ميان رئيسجمهوري مسن، اما باتجربه مانند جو بايدن سعي خواهد کرد با تشکيل يک تيم قدرتمند سياسي، امنيتي و ديپلماتيک به دنبال ترميم سريع و جدي مناسبات آسيبديده ناشي از عملکرد دونالد ترامپ باشد. اگر اين کابينه تشکيل شود ميتواند تأثيرات مثبت فوري روي توافقاتي مانند برجام داشته باشد و فرجام خوبي براي آن رقم بزند.