معاون سابق آژانس انرژی اتمی: مدتها به دنبال دیدار با فخری زاده بودیم
جام جم/متن پيش رو در جام جم منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
طي سالهاي اخير، اسناد زيادي در خصوص جاسوسي بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي از ايران به دست آمده است. بازرساني که در قالب ماموريت بازرسي ( آن هم با استناد به مطالعات و گزارشهاي ادعايي واهي) به ايران آمده و گراي بسياري از اطلاعات مربوط به دانشمندان هستهاي کشورمان را به سازمانهاي اطلاعاتي آمريکا و رژيم صهيونيستي ميدهند. در اين خصوص جام جم گفت و گويي با اولي هاينونن، رئيس سابق بازرسان تسليحاتي و هستهاي و معاون سابق آژانس انجام داده است؛ مردي که در طول رياست البرادعي بر آژانس بارها به ايران آمد و با مقامات کشورمان ديدار کرد.
اخيرا شاهد ترور ناجوانمردانه دانشمند هستهاي ايراني، شهيد دکتر محسن فخري زاده بوديم. گويا آژانس از سالها قبل تا زمان شهادت ايشان، در تلاش بود تا با اين دانشمند هستهاي ديدار و گفت وگو کند. لطفا در اين مورد توضيح دهيد .
بله! قرار بود با ( شهيد) محسن فخري زاده ديدار و گفت گو کنيم. من، شخصا يک بار از سوي آژانس براي ملاقات با او تعيين و معرفي شده بودم اما اين ملاقات از سوي ايران لغو شد. اگر بخواهم دقيق تر بگويم، ما از اواخر سال 2005 خواستار ملاقات با او بوديم. سرانجام ملاقاتي براي سپتامبر 2008 تنظيم شد اما ايران آن را لغو کرد. فکر ميکنم بعد از خروج من از آژانس در سال 2010، آژانس بينالمللي انرژي هستهاي به درخواستهاي خود ادامه داد. البته من نميدانم آيا آمانو مدير کل سابق آژانس ميخواست شخصا او را ببيند يا خير.
ديويد آلبرايت از مقامات آژانس در جايي غير مستقيم اقرار کرده بود که بازرسان آژانس، پياده نظامهاي آمريکا هستند. آيا اين موضوع را قبول داريد؟
آلبرايت، متخصص هستهاي که در اواسط دهه 1990 آژانس بينالمللي انرژي اتمي را در عراق همراهي ميکرد، گفته بود بازرسان سازمان ملل همانند چکمه هايي روي زمين هستند. توجه داشته باشيد که آلبرايت و ديگران بر اين باورند که بايد دسترسي بيشتري به آژانس بينالمللي انرژي هستهاي در قبال پرونده هستهاي ايران و کره شمالي داده شود. اين مجوز افزايش اختيارات، به عهده شوراي حکام آژانس است که البته شامل ايالات متحده نيز ميشود.
به نظر ميرسد با توجه به نقش آفريني خاص آمريکا در شوراي امنيت سازمان ملل متحد و شوراي حکام آژانس، واشنگتن و متحدان آن همواره تلاش کرده اند تا دسترسيهاي فراقانوني را در قبال ايران به تصويب هر دو طرف برسانند. تحليل شما چيست؟
دسترسي اضافه و فراپروتکلي آژانس بينالمللي انرژي اتمي، از طرف شوراي امنيت سازمان ملل متحد و از کشور مخاطب مطالبه ميشود. اين مطالبه گري از سوي سازمان ملل انجام ميشود. قطعنامههاي شوراي امنيت از سوي شوراي حکام آژانس لازم الاجرا و قابل استناد ميباشد و همچنين ممکن است شوراي حکام قطعنامهاي را تصويب کرده و آن را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ارجاع دهد تا به شکل يک مصوبه لازمالاجرا در آيد.
اما در ماجراي حمله دولت جرج واکر بوش به عراق، بازرسان آژانس واقعيات را در خصوص عدم وجود سلاحهاي کشتار جمعي در اين کشور نگفتند و عملا زمينه را براي حمله آمريکا به عراق فراهم ساختند.
در خصوص پرونده هستهاي عراق در سال 2003 ميلادي، آژانس بينالمللي انرژي هستهاي به اکتشافاتي رسيد که در قالب گزارشهاي منظم ارائه و توزيع کرده است. مشکل اين بود که برخي از بخشهاي سازمان خدماتي و اطلاعاتي دولت ايالات متحده اين يافتههاي آژانس انرژي هستهاي را نمي پذيرفتند. از جمله اين موارد ميتوان به گزارش آژانس (در سال 2002 ميلادي) در خصوص ترکيب شيميايي لولههاي آلومينيومي اشاره کرد زيرا ابعاد و ترکيب آن پروفيلها براي انواع سانتريفيوژهاي عراقي مناسب نبودند.به نظر من دولت بوش حاضر به شنيدن استدلالهاي آژانس نبود. من معتقدم که حتي اگر آژانس از نظر فني در تشريح يافتههاي خود قوي تر هم عمل ميکرد، دولت وقت آمريکا حاضر به پذيرش استدلالهاي آژانس نبود.