بازنده؛ بررسی عملیات روانی زلنسکی

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشارش در آخرین خبر به معنای تایید آن نیست
«اوکراین در توئیتر پیروز میشود اما روسیه در میدان جنگ.» این جملهای بود که «استفان کوتکین»، تحلیلگر مسائل بینالملل به خبرنگار نیویورکر گفته بود و حالا که ماهها از آغاز درگیری روسیه و اوکراین میگذرد، به خوبی شاهد این مسأله هستیم. سیرک غربی که اگر چه کمدین اوکراینی نقش خود را در آن به خوبی ایفا کرد و بازیگر خوبی برای آنان بود؛ اما پیش نرفتن بازی به سبکی که غربیها آرزویش را داشتند، موجب شد تا آنان عملا دست از حمایت زلنسکی بردارند. اکنون او مجبور است برای جلب توجه، حواسها را به خود پرت کند و اظهارات او درباره ایران و و روسیه را باید در همین زاویه تحلیل کرد. پازلی که با حمایت براندازان و معاندین شکست خورده ضدایرانی تکمیل میشود و پروژهبگیرهای غربی این مسأله را بهمثابه فرصتی میدانند که با برهم زدن شرایط رسانهای در آستانه توافقهای ایران با طرف غربی، این موضوع را به معاملهای دوسر برد مبدل کنند و بتوانند پول بیشتری از کارفرمای خود به جیب بزنند.
جنگ فرسایشی که میان روسیه و اوکراین ماههاست آغاز شده و اگر چه مردم کشور اوکراین، قربانی بزرگترین نزاغ میان غرب و روسیه شدهاند، ولی به نظر میرسد برای طرفهای آمریکایی و غربی و در کنار بازیگران این بازی از جمله ولادیمیر زلنسکی و مسیح علینژاد چندان بد نشده؛ چراکه فرصتی را برای سه ضلع مثلث این پازل فراهم کرده تا هر کدام به اهداف سیاسی و اقتصادی خود در این زمینه برسند. وضعیتی که خروجی این درگیری خونین را از طرفی به ورود نیروهای ناتو به خاک اوکراین، پول پارو کردن آمریکا در نتیجه فروش تسلیحات زلنسکی و همچنین صادرات انژری به اروپا رسانده و از طرفی زلنسکی و مسیح علینژاد را هم به عنوان کمدینهای این سیرک، نه تنها در صدر توجهات رسانهای باقی نگه داشته، بلکه پول زیادی را از طرف غربی به دست آنان رسانده است. البته طرف غربی و آمریکایی فکرش را هم نمیکردند که با وجود حمایت تام و تمامشان از زلنسکی در جنگ روسیه، او شرایط را به رقیب آنان ببازد و حالا که کنترل باخموت از دست رئیسجمهور اوکراین خارج شده، طبیعی است که او با اظهارات ضدایرانی درصدد جلب توجه باشد.
اظهارات ضدایرانی زلنسکی برای خریدن زمان بیشتر
زلنسکی در حالی اخیرا در اظهارات ضدایرانی، اتهامات بیپایه و اساسی را مطرح کرده و ایران را متهم به مشارکت در جنگ با روسیه میکند که بارها این مسأله از سوی مقامات کشورمان با صراحت تکذیب شده است. البته وقتی فردی در واقعیت جنگی در حال باخت و دست و پا زدن باشد، طبیعی است که برای فرونرفتن بیشتر در باتلاق، به هر مسألهای متوسل شود تا بتواند در این شرایط بغرنج، زمان خریده و راه فراری را برای خود پیدا کند. غافل از اینکه آنچه زلنسکی به آن امید بسته است، عملا در واقعیت برای او و مردم کشورش کاری از پیش نمیبرد و شاید بهتر باشد چشم خود را روی واقعیت باز کرده و تیر انتقاد خود را به سمت کارفرمایانی ببرد که او را به این وادی کشاندند و حالا هم که نفع خود را در این بازی به طور کامل بردهاند، شاید بدشان نیاید با قبول امتیازاتی، از صلح روسیه و اوکراین دفاع کرده و بازی را به نفع خود تمام کنند. در این شرایط آنچه از وضعیت زلنسکی تحقیرآمیزتر شده، وضعیت براندازان و معاندین جمهوری است که اگر چه در برهههای مختلف با استراتژیهای متفاوت به دربسته خوردهاند؛ اما همچنان این امید واهی را دارند که بتوانند از این آب گلآلود برای خود ماهی بگیرند. موضوعی که با حمایت مسیح علینژاد از اظهارات ضدایرانی زلسنکی، بیشتر خودش را نشان داد و او از این رئیسجمهور اوکراینی درخواست کرد که با آنان همدست شود، البته این اولین همکاری آنان محسوب نمیشود.
جلب توجهی که علینژاد و زلنسکی به آن احتیاج دارند
درست همین یک سال پیش بود که مسیح علینژاد در اجلاس جهانی ۲۰۲۲ کمیته یهودیان آمریکا به عنوان مجری یکی از برنامههای صدای آمریکا، از آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درخواست کرد که تحریمها علیه ایران افزایش یابد و در این مسیر، هیچ رحمی به ایران نشود. اظهاراتی که به همینجا ختم نشد و او در ادامه سخنانش از ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به عنوان «قهرمان دموکراسیخواهان جهان» یاد کرد. اجلاسی که سخنرانی افتتاحیه آن به رئیسجمهور اوکراینی اختصاص داده شده بود و در کنار این دو نفر، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا و وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی هم به ایراد سخنانی پرداختند. البته شباهتهای زلسنکی و علینژاد به اینجا ختم نمیشود و پادویی این دو نفر برای طرفهای غربی و صهیونیستها در رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر به جلو میرود و اگر چه هر کدام اقداماتشان را با یکدیگر هماهنگ میکنند؛ اما در عین حال هر دو سعی دارند با خوشرقصی بیشتر برای کارفرمای غربی و صهیونیستی خود، پول بیشتری به جیب بزنند. البته چه زلنسکی و چه مسیح علینژاد، هیچکدام فکرش را نمیکردند که در واقعیت جنگی به ایران و روسیه ببازند و حالا سرافکندهتر از قبل مجبور باشند به اتهامات بیپایه و اساسی متوسل شوند که عملا خودشان هم میدانند طرف غربی برای اینگونه اظهارات، اهمیتی قائل نمیشود و آنان عملا در این بازی شکست خوردهاند.
در این مسأله، سهم شکست زلنسکی بیشتر میباشد؛ چراکه او زندگی و سرنوشت مردم کشورش را قربانی هوسها و آمالهای پوچی کرده است که در نهایت، نه تنها به نتیجه نرسیده است، بلکه طبیعی است به زودی آنان بازیگر دیگری را بر اوضاع اوکراین مسلط کرده و او را از این بازی حذف خواهند کرد. واگذاری کامل شهر باخموت از سوی اوکراین به روسیه عملا تیر خلاصی را به زلنسکی خواهد زد و تمام امیدها را از او ناامید خواهد کرد. هر چند شاید مروری بر حرف کسینجر برای زلنسکی بد نباشد، اگر چه زلسنکی تمایلی به شنیدن واقعیت ندارد؛ اما عملا صحبتهای کسینجر، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا به خوبی این مسأله را تأیید میکند که او و مردم کشورش چندان اهمیتی برای طرف غربی ندارند و آنان از او برای رسیدن به اهدافشان استفاده کردهاند.
کسینجر آب پاکی را بر روی دست زلسنکی ریخت
کسینجر در مصاحبه اخیرش با وال استریت ژورنال با بیان اینکه پیشنهاد وارد کردن اوکراین به ائتلاف ناتو عملا یک اشتباه بزرگ بوده است میگوید: «من در موضع مضحکی قرار دارم، چون وقتی با عضویت اوکراین در ناتو مخالف هستم، تنها هستم و وقتی هم که از عضویت آن در ناتو دفاع میکنم، تقریبا تنها هستم! من فکر میکنم طرح پیشنهاد وارد کردن اوکراین به ائتلاف ناتو یک اشتباه بزرگ بود و به این جنگ منجر شد.»
البته این اظهارات تازهای از او محسوب نمیشود و او در سال گذشته نیز چنین پیشنهادی را داده بود که برای برقراری صلح در اوکراین، این کشور یا باید بازگشت به «وضعیت موجود قبل از جنگ» را قبول کرده یا از ادعای ارضی خود نسبت به شبهجزیره کریمه دست بردارد و به جمهوریهای دونتسک و لوهانسک خودمختاری اعطا کند.
موضوعی که در مصاحبه اخیرش هم بر آن تأکید کرده و گفته است: «اگر چه غرب در جنگ در اوکراین پیروز شده؛ اما بعید است که در مفاد هر گونه توافق صلح برای اوکراین، موضوع شبهجزیره کریمه نیز گنجانده شود؛ چراکه برای روسیه، از دست دادن سواستوپل، مکانی که در تاریخ هیچگاه متعلق به اوکراین نبوده، چنان افولی به حساب میآید که انسجام این کشور را به خطر میاندازد و من فکر میکنم این اتفاق برای جهان پس از جنگ اوکراین، مطلوب نیست.»
حالا با توجه به حرفهای کسینجر به خوبی اهداف آمریکاییها از شروع و ادامه جنگ در اوکراین تشریح میشود. به خوبی میتوان فهمید که وعدهوعیدهای غربیها به زلنسکی برای پیوستن به ناتو و یا گرفتن شبهجزیره کریمه عملا از پایه بیاساس بوده است و شاید درک هر چه زودتر این مسأله از سوی رئیسجمهور اوکراین برای کشورش بهتر باشد.
پیشنهاد صلح روسیه به اوکراین، همیشگی نیست
در شرایطی که عملا اوکراین، جنگ را در واقعیت رسانهای به روسیه باخته است و از طرفهای غربی هم حمایت نمیشود، شاهدیم که کاخ کرملین در روزهای اخیر از اعلام آمادگی رئیسجمهور خود برای گفتوگو با کییف خبر داده است، موضوعی که میتواند به مثابه فرصتی در دست زلنسکی باشد و بتواند این بازی از پیش باخته را به نحو بهتری تمام کند. هر چند زلنسکی به جای فکر کردن به مردم کشورش و پایان دادن به این جنگ فرسایشی، همچنان امید دارد که میتواند این جنگ از پیش باخته را به نفع خود تمام کند و مردم کشورش از او به عنوان قهرمان یاد کنند. درحالیکه چنین مسألهای در واقعیت وجود ندارد و زلنسکی تنها به امید واهی کشورهای آمریکایی و اروپایی، سرنوشت تلخی را به مردم کشورش تحمیل کرد که تا ابد از او به عنوان بازنده این جنگ یاد خواهد شد.