بخشی از کتاب/ آخرش به عشق شک می کنی
آخرين خبر/ چرا هيچ وقت عاشق نشدى ؟ چرا لادن ؟ من که بالاخره نفهميدم تعريف تو از عشق چيست ... انگار ما فقط سه کله پوک شرور عوضى بوديم ، سه دانشجو، يکى مان اخراجى و يکى مان يک ترم معلق و سومى هم که هميشه سومى. به روى خودم نياوردم که چى بين من و تو و عطا گذشت و چى شد که عطا آمد طرف من و نقش عاشق ها را بازى کرد و خواست حالى از تو بگيرد و نشانت بدهد که مي شود و مى تواند و بعد ناغافل بفهمد که اگر هم بشود ، او آدمش نيست و نمى تواند . سومى بودن يعني همين ديگر . همين که آخرش به تعريف هايت از هر چيزى و مخصوصا عشق و نفرت شک کنى . سيب ترش فرشته نوبخت با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد