داستان هایی جنایی به سردی و تاریکی زمستان
برترين ها/ به جاي اين که در روزهاي سرد زمستاني افسردگي بگيريد و دائم از سرما شکايت کنيد از اين داستان ها که در روزهاي سرد و تاريک رخ داده اند الهام بگيريد. اکنون همه چيز فراهم است: جوراب گرم، شومينه، شمع و… پيشنهاد مي کنم يکي از اين داستان هاي شگفت انگيز جنايي را برداريد و با آن ها خلوت کنيد. هر چه داستان ترسناکتر بهتر. خانم اسميلا و حس برف اثر پيتر هوگ خانم اسميلا يک زن ۳۷ ساله مجرد نيمه اسکيمو و قهرمان اصلي داستان مي باشد که در کپنهاگ زندگي مي کند. يکي از همسايه هاي خانم اسميلا که دختري ۶ ساله است به قتل مي رسد و خانم اسميلا وارد عمل مي شود تا از روي جا پاها در برف حقيقت را برملا کند و به حقايقي فراتر از يک دختر ۶ ساله مي رسد. قاتلان بدون چهره اثر هنينگ مانکل هنينگ مانکل نويسنده سوئدي و استاد روش هاي پليسي به دليل مجموعه ۱۱ کتابش درباره بازرس کورت والاندر معروف شده است. در اين کتاب که بخش اول اين مجموعه مي باشد والاندر ماجراي قتلي که در يک خانه کشاورزي رخ داده است را کشف کند. او براي کشف اين قتل تنها سر نخي که دارد کلمه اي است که از زبان يک زن در حال مرگ شنيده است. پارک گورکي اثر مارتين کروز اسميت داستان پارک گورکي که در سال ۱۹۸۱ منتشر شده است بيشتر داستاني است جاسوسي. اين داستان در ابتدا با قتل ۳ گانه در برف شروع مي شود. ۳ جسد بدون صورت و انگشت در پارک گورکي مسکو پيدا مي شوند. بنابراين هيچ کس نمي تواند هويت اين مقتولان را تشخيص دهد. دختري با خالکوبي اژدها اثر استيگ لارسن داستان هاي جنايي اسکانديناوي ساليان سال است که شهرت جهاني دارند اما اين داستان تمام دنيا را به خود جذب کرده است. داستان يک خانواده داغديده، رازي سربسته، تهديدهاي مالي و انتقام هاي باور نکردني… همه در يک کتاب نهفته اند. اين داستان براي هر کسي چيزي براي گفتن دارد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد