شاعرانه/ تقویم روی فصل خزان ایستاده است
خبرگزاري کتاب ايران/ تقويم روي فصل خزان ايستادهاست گويا پس از تو نبض زمان ايستادهاست حس ميکنم که پشت همين چشمهاي شاد مردي هميشه دلنگران ايستادهاست در تو هزار بغض سترون نشستهاست در من هزار درد نهان ايستادهاست در چشمهات اين دو پريشان دربهدر طرح دو تا پلنگ جوان ايستادهاست بي تو پرنده ميل پريدن نميکند ذهن پرنده از هيجان ايستادهاست اين واژه هاي تلخ معطل درون من ديري در انتظار بيان ايستادهاست پشت دريچه هاي شب آلود ذهن من اندوه شاعران جهان ايستادهاست پاييز در دقايق من مکث کردهاست انگار بي تو نبض زمان ايستادهاست مرتضي آخرتي با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد