کتابخوانی، لذتی که تمام نمی شود
برترين ها/ سيلبر نويسنده تحسين شده، باز هم رمان جديدي با ساختاري چيرهدستانه خلق کردهاست. او با ترفندهايي روايي داستانهاي شخصيتهاي متعددي را در نسلها و قارههاي گوناگون بازگو ميکند. سال ۱۹۷۰ است، کيکي به استانبول ميرود و با عثمان، فروشنده فرش، ازدواج ميکند. پس از اينکه کيکي همراه با شوهرش به زادگاه او در دهکدهاي دورافتاده ميرود اين پيوند گسسته ميشود. آنجا زن وسوسه ميشود که با سه جوان آلماني که در قاچاق عتيقه دست دارند، بگريزد. هشت سال بعد او با ۹ قالي نفيس به نيويورک بازميگردد. يکي از اين فرشها درنهايت به رينا خواهرزادهاش ميرسد که مادري دستتنهاست که در هارلم زندگي ميکند. يکروز رينا از کيکي ميخواهد از بچهاش نگهداريکند تا او به ديدار دوستش در زندان برود. اين مرد و گروهش درگير نقشه نافرجام قاچاق سيگار شدهاند. هنگامي که اين روايت معاصر و جذاب به پايان ميرسد ما با همه شخصيتها به خوبي آشنا شدهايم. ۹- مينجين لي، «پاچينکو» رمان «پاچينکو» که در ميان نامزدهاي دورنهايي جايزه ملي کتاب آمريکا حضور داشت، داستان چهار نسل از خانوادهاي کرهاي را در بازه زماني درازي دنبال ميکند. روايت از سال ۱۹۱۰، که ژاپنيها با اشغال کره اين سرزمين را به کشورشان الحاقکردند آغازميشود و بيشتر سالهاي قرن بيستم را دربرميگيرد. ماهيگيري سالخورده و همسرش پانسيوني شبانهروزي را در روستايي در نزديکي بندر پوسان اداره ميکنند. پسرشان، گرچه با ظاهر و جسمي معلول متولد شده بالاخره ازدواج کردهاست. سونجا دختر نوجوان اين مرد از بازرگاني که به روستاي آنان سفر کرده، باردار ميشود. کشيشي مهربان با دختر ازدواج ميکند و او را به اوزاکا ميبرد. پس از مرگ مرد روحاني، عزم راسخ سونجا سبب مي شود خانواده از سالهاي سخت جنگ جانبهدر برد. يکي از پسرانش موفق مي شود به دانشگاه واسهدا در ژاپن راه بيابد. جوانترين پسر سالنهاي پاچينکو تاسيس ميکند که درآنجا قماربازان با دستگاههايي شبيه به پينبال قمار ميکنند،اما اسرار و نيز خيانتهاي گذشته بر آينده اين خانواده سايه افکندهاست. ۸- مارگارت ويلکرسون سکستون، «نوعي آزادي» نخستين رمان سکستون اثري تاثيرگذار است که به فهرست طولاني نامزدهاي جايزه ملي کتاب نيز راه پيدا کرد. او در اين اثر به سرگذشت پيچيده و رو به قهقراي خانوادهاي سياهپوست در نيواورلئان از جنگ جهاني دوم تا پس از توفان کاترينا ميپردازد. اولين، دختر دو رگه اروپايي- افريقايي دم بخت از طبقه فرادست به رنارد از خانوادهاي فرودست دل ميبندد. سال ۱۹۴۴ است و دوره اجراي قانون جداسازي نژادي. خانواده دختر مخالفت ميکنند، اما رنارد دارد به جنگ ميرود و رابطه آنها محکم ميشود. در دهه ۸۰ دخترشان جکي که شوهرش کارش را در داروسازي از دست داده و شروع به مصرف کوکايين کرده با دشواريهاي بزرگکردن پسرش دستوپنجه نرم ميکند. در سال ۲۰۱۰ تي سي پسر جکي پس از گذراندن حبس به دليل حمل مواد مخدر از زندان آزاد ميشود. او بسيار مشتاق سروسامان دادن به زندگي خويش است، اما وسوسهها محاصرهاش کردهاند. بهرغم همه مصايب در نوعي آزادي بارقهاي از اميد به چشم ميخورد ۷- جرج ساندرز ساندرزکه استاد نوشتن داستان هاي کوتاه بهشمار ميآيد، امسال جايزه منبوکر را براي نخستين رمانش به دست آورد. داستان در سال ۱۸۶۲ آغاز ميشود که ويلي پسر ۱۱ ساله لينکلن به خاطر حصبه درگذشته است. آتش جنگ داخلي زبانه ميکشد بيآنکه پاياني روشن بر آن متصور باشد و برآمار کشتهشدگان وتلفات هر روز افزوده ميشود. آبراهام لينکلن در ميانه اين نبرد خونبار درگورستان باردو بر سر مزار فرزندش سوگوار است. ساندرز از مفهوم باردو - برزخي ميان جهان مردگان و زندگان -در بوديسم تبتي بهره ميجويد تا ترکيبي از نظرات گوناگون خويش را درباره غم فقدان با تمرکز بر مرگ ويلي و سوگ لينکن بيان کند. نويسنده با فصاحت و ظرافت ميان سوگ پدري فرزند از دست داده و رهبري سياسي و نظامي پيوند و موازانه برقرار ميکند، آنجا که لينکلن به نيروهاي شمال فرمان ميدهد: دلير باشيد و بر موانع فائق آييد. ۶- لوئيس اردريش، «منزل آتي خداي امروز» اردريش که سه گانه اخير او (خانه مدور، طاعون کبوتر، رز) برنده جوايزي شد، در اين آثار با نثري تغزلي به مفهوم عدالت ميپردازد. او در تغييري خيرهکننده، در کتاب اخيرش داستاني ويرانشهري را روايت ميکند. جهان داستان مملوست از کفشدوزک هايي به اندازه گربه و خزنده-پرنده ها و نوزادان مردهزاده شده. هراس در دنياي انساني به هرج و مرج دامن ميزند. حکومت زنان باردار را محصور ميکند و زير نظر ميگيرد. سدر هاک سانگميکر جوان که چهارماهه بارداراست، پس از چندي با کمک مادرش، پدر نوزادي که در بطن خود دارد و نيز پدرخوانده و مادر خوانده اش ميگريزد. اردريش در اين داستان تنگنايي ميآفريند که عناصري همچون اعترافات ناشي از شکنجه و نظارت شديد حکومتي آن را پيچيدهتر و خفقانآورترميکند. گرچه کتاب به سرگذشت نديمه شباهت ميبرد، اما آنچه در آن مي يابيم کابوس خود اردريش است. او مينويسد: اکنون اين آينده است که از تعقيب ما دست نميکشد. ۵- رکسانا گي، «زنان حساس» صداي موثر و نيرومند رکسانا گي در جايگاه رماننويس و منتقد فرهنگي در نخستين مجموعه داستان کوتاهش شامل ۲۱ اثر شنيده ميشود. او سير و سلوکي شخصي را به تصوير ميکشد که با گذر از آن مي توان بر رنج و هراس غلبه کرد و به سرمنزل آرامش رسيد. در داستان من تو را دنبال خواهم کرد به سرگذشت دوخواهر ميپردازد که از کودکي قرباني سوءاستفادههايي دهشتناک شدهاند که آدمي تاب شنيدن آن را ندارد. اکنون گي از آنان مينويسد که چگونه در بزرگسالي از يکديگر محافظت ميکنند. من يک چاقو هستم سرگذشت زني را بازميگويد که آنچه از دستداده او را بهشدت حساس کردهاست. داستان هاي ديگر به ظرايف جذابيت جنسي و آسيب پذيري مي پردازند. در سياهپوست سفيد، دانشجويي دورگه که از طريق استريپتيز زندگي ميگذراند، درمييابد که کسي پيوسته او را تعقيب ميکند. زنان حساس رکسانا گي از خاطر نميروند. ۴-شرمن آلکسي، «نياز نيست بگويي دوستت دارم» ماهي سالمون براي بوميان امريکا که آلکسي داستان آنان را روايت ميکند و به زبان ساليش سخن ميگويند خوراکي مادي و معنوي بودهاست. ۱۹۳۸، پنج سال پس از آنکه سد گراندکولي در ايالت واشنگتن ساختهشد، اين ماهيها ناپديد شدند. مادر آلکسي که از شهر اسپوکن بود و پدرش که از کوردلين، و هر دو به زبان ساليش به رواني صحبت ميکردند، اولين نسلي بودند که بدون ماهي سالمون سرکردند. سوگ سالمون در برگ برگ اين خاطره-نوشته تلخ و طعن آميز و تکاندهنده طنين ميافکند. او در توصيف بزرگشدن در منطقه حفاظتشده اسپوکن مي نويسد: جانوري که نماد قبيله ما بود فقر بود . پدرش حتي آن هنگام که مست ميکرد مردي خجالتي و آرام بود. مادرش زني با استعداد و پرمسئله بود (همچون خود او دوقطبي و در تسخير ارواح). الکسي خاطره- روايت تاثيرگذارش را گرداگرد آخرين روزهاي زندگي مادرش و نيز سوگواري خود بنا ميکند و خاطرهها را با شعر درميآميزد و بههم پيوند ميدهد. ۳- کريستينا گارسيا، «اينجا در برلين» رمان جديد گارسيا ساختاري تميز دارد و روايتش با آهنگي شتابان ميان وقايع غمبار وموقعيتهاي غافلگيرکننده در نوسان است. پرسهگرد راوي کوبايي- امريکايي رمان است که در سال ۲۰۱۳ به جستجوي داستانهايي به برلين ميرود. او داستانهايش را در مکانهايي غيرمنتظره مييابد: پارکها، موزهها، کافههاي کنار خيابان، آکواريوم، و کناره رودخانه اسپري. از زبان پسر نگهبان باغوحش از سرنوشت ۷۱۵ حيوان باغوحش برلين در جنگ جهاني دوم آگاه ميشود. به داستان فردي گوش ميسپارد که محصول برنامه توليدمثل نازيهاست. با يک برليني صحبت ميکند که تنها سفرش به خارج از آلمان به ايالات متحده بوده براي فراگيري سبک سخنوري واعظان سياهپوست در جنوب تا از آن براي تبليغات اهداف نازيها سود جويد. او همچنين به يک کوبايي برميخورد که در در يک زيردريايي آلماني اسير جنگي بودهاست. در کتاب اينجا در برلين، شباهتهايي به دابليو.جي. سبالد ميبينيم، اما تصاوير زنده و شگفتانگيز برلين زمان جنگ از آن خود گارسياست. ۲-جنيفر ايگان، «ساحل منهتن» ساحل منهتن، رمان شبه نوآر چند لايهاي است که در بروکلين دهه ۴۰ ميلادي ميگذرد. ايگان از نزديک ادي کريگان، ايرلندي سختجان و دخترش را دنبال ميکند. ادي براي جانبهدربردن از رکود بزرگ مسوول جابهجايي محمولههاي گروه خلافکار دکستراستايلز ميشود. پنج سال پس از ناپديدشدن او، آنا دخترش اولين غواص زن در تعميرگاه کشتي بروکلين نوييارد شده. او که کارش تعمير کشتي هاي جنگي است شرح موشکافانهاي از تعصب عريان مافوقش و نيز لذات غريب کار در زير آب به دست ميدهد. ايگان به تدريج پاياني خيرهکننده را طرح ميريزد و حمله به يک کشتي جنگي امريکايي را در ساحل آفريقا با بحراني شخصي که آينده آنا را تهديد ميکند پيوند ميزند. کتاب ملاقات دارودسته اراذل ايگان دو جايزه پوليتزر و ان.بي.سي.سي( جايزه ملي حلقه منتقدان کتاب امريکا) را از آن خود کرد، اما او در اثر تازهاش در ساحل منتهن فراتر ميرود. ۱-جزمين وارد، «بخوان، بيگور، بخوان» جزمين وارد جايزه ملي کتاب را براي اين رمان فراموشنشدني بهدستآورد. بخشي از روح رنجور اين اثر، داستان جوجوي ۱۳ ساله در مرحلهاي سرنوشتساز از زندگي است. آگاهي فزاينده او از ميرايي و بيعدالتي با عشقش به پدربزرگ و مادربزرگ و خواهر سه سالهاش کايلا درآميخته است. پدربزرگ خاطراتش را از سالهايي که در زندان مخوف پارچمن در ميسيسيپي گذراند بازميگويد و به جوجو ميآموزد که چگونه با نيکنامي زندگي کند. ليوني مادر جوجو با دو فرزندش و دوستش ميستي در مسيري عجيب گام مينهد تا به سراغ دوستپسر سفيدپوستش مايکل برود که قرار است بعد از سه سال از پارچمن آزاد شود. روح سرگردان پسري به نام ريچي که ۶۰ سال پيش در پارچمن مرده در گوشه و کنار پرسه ميزند. وارد لايههايي از تاريخ را با زباني زيبا از دل زمين بيرون ميکشد و داستان را با نوايي فرازميني به پايان ميبرد. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar