خاطرات هاشمی رفسنجانی/ آیت الله هاشمی و سران سه قوه چه خبری را مخفی نگه داشتند؟
انتخاب/ سال60 🔹گروهي از فضلاي حوزه علميه قم آمدند و از بي نظمي حوزه شکايت داشتند.ميگفتند هيأت مديره منصوب از طرف امام و آقاي گلپايگاني کاري از پيشنبردهاند. خواستار هيأتمديرهاي بودند که انتخاب طلاب در آن دخالت داشتهباشد. از من خواستند که موافقت امام را جلب نمايم. سال61 🔹آقاي رئيس جمهور آمدند و راجع به اختلاف نظر فرماندهان نيروي زميني و سپاه در کيفيتحمله مذاکره کرديم و با جبهه تماس گرفتيم. قرار شد اگر اختلاف دارند به تهران بيايند. وزير اطلاعات سوريه به ملاقات آمد. پيام حافظ اسد را آورد و هدفش گرفتن اطمينان از سويما براي عربستان سعودي بود. سعودي ها مدعياند هواپيماهاي ما به حدود کشورشان تجاوزکردهاند. گفتم سياست ايران تعرض به همسايگان نيست ولي آنها هم بايد منافع ما را در نظر داشتهباشند. سال62 🔹شب، سران قوا مهمان من بودند. خبر رسيد که در جبهه غرب، نيروهاي ما به طرف سد دربنديخان عراق، پانزدهکيلومتر بدون برخورد با مانع پيشروي کرده و کنار درياچه سد و در ده کيلومتري جاده سليمانيه ـبغداد و خود سد رسيدهاند. خبر آن را به عنوان عمليات تحريرالقدس به صداوسيما داده بودند.مشورت کرديم؛ صلاح نديديم که خبر پخش شود. چون براي عراق تحريکآميز است و ممکناست ديوانهوار دست به پرتاب موشک به شهرها بزند؛ گرچه نفس عمل در اين جهت بياثر نيست.اگر بتوانند سد را تصرف کنند، ارزش دارد. به هر حال قرار شد صبر کنيم، تا وضع روشن شود.درباره عمليات آينده هم بحث شد سال63 🔹به آيتالله خامنهاي تلفن کردم که عقد معلول انقلابي را ببندند. ايشان گفتند که معمول ايشان،اين است که عقدهاي با مهريه کمتر از هفتاد هزار تومان را ميبندند و چون مهر ايشان، سيصد هزارتومان بوده، دفتر او را نپذيرفته است. قرار شد، قبولش کنند. راجع به هجوم اخير نيروهاي عراقيدر سومار هم صحبت کرديم؛ بنا شده افسر [سهلانگار] مسئول [در اين جريان] را تنبيه کنند. براي افتتاح مراسم دههفجر، به تالار وحدت رفتم. درباره مقايسه وضع بعد از انقلاب و قبل ازانقلاب سخنراني کردم. ظهر، به خانه آمدم و به مطالعه گزارشها پرداختم. دو سه روزي است کهباران ميبارد. امسال بارندگي خيلي خوب است. سال64 🔹در منزل بودم. دکتر ولايتي [وزير امور خارجه] تلفني درباره برنامه ملاقات [الکساندر کورنينکو] قائم مقام وزير خارجه شوروي که فردا به ايران ميآيد، مشورت کرد. به صدا و سيما گفتم که مطالب ضد شوروي در اين دو سه روز پخش نشود. با احمدآقا درباره ملاقات مهمانان خارجي دهه فجر با امام صحبت شد. برف سنگين از ديشب تاکنون ادامه دارد؛ مايه خوشحالي است. ظهر خانواده همشيره زاده محمد مهمانمان بودند. درباره ساختمان منزل مسکونيمان مشورت کرد. سال65 🔹بعد از نماز و استحمام و کمي ورزش، چمدان را براي سفر به خوزستان بستم. تلفني به آقاي خامنهاي، وضع نامطلوب جبهه را گفتم و تأکيد کردم عقبنشيني از غرب کانال ماهي، بيانگر وضع نامطلوب نيروهاي ماست. ميروم که اوضاع را از نزديک ارزيابي کنم. ساعت هفت ونيم با مهدي، دکتر روحاني، آقاي سنجقي و پاسداران با اتومبيل به سوي خوزستان حرکت کرديم. ناهار و نماز در کافهاي نزديک بروجرد انجام شد. شام در حومه انديمشک صرف شد. ساعت ده شب به اهواز رسيديم و در محل گلف مستقر شديم. سال66 🔹زود به مجلس آمدم. قبل از دستور درباره روز رحمت صحبت کردم. ساعت ده و ربع جلسه را ختم کردم و به شورايعالي پشتيباني جنگ رفتم. چند مصوبه داشتيم و اجازه داديم 160 ميليارد ريال، براي تأمين مخارج طرح به سوي کربلاي 2 اسکناس چاپ شود. بعد از جلسه با آقاي خامنهاي درباره نامه به امام براي تعيين مرجع تشخيص مصالح حکومتي مذاکره کرديم. تا ساعت دو در دفترم کارها را انجام دادم. سال67 🔹ساعت هشت و نيم صبح به مدرسه شاهد ايثار در خيابان ميرداماد رفتيم. ساعت نه و سه دقيقه زنگ انقلاب را به صدا در آوردم. اين مراسم در سراسر کشور به مناسبت سالگرد ورود امام به تهران در لحظه فرود هواپيما انجام شد. براي بچه ها صحبت کردم 1. از آنجا به محل سازمان انرژي اتمي رفتم. تا ساعت هفت و نيم شب از بخش هاي مختلف سازمان بازديد کردم. اشعه گاما، ليزر گريز از مرکز، راکتور و بخش هاي ديگر پيشرفت هاي خوبي دارند، ولي محدوديت در تأمين نيازها، کارها را کند مي کند سال68 🔹با عفت و عذرا خانم [خواهر همسرم] صبحانه خورديم. تا ساعت ده صبح کارها را انجام دادم. براي شرکت در مراسم افتتاح برنامههاي دهه فجر، با هليکوپتر به محل مرقد امام رفتيم. جمعيت زيادي جمع شده بودند. مهمانان خارجي هم بودند. حاج احمدآقا صحبت طولاني کرد. من مختصر صحبت کردم. سال69 🔹ساعت پنج صبح بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. بعد از نماز صبح و استماع اخبار، گزارشها را مطالعه کردم. از گزارشها برمىآيد که عراقىها از خفجى بيرون رانده شدهاند؛ اگر اين خبر درست باشد، تفسيرش اين است که در نيروي زمينى هم، عراق مشکل دارد. سال70 🔹آقاى سيد[محمدحسين] فضلالله از لبنان آمد و اوضاع اين کشور را گفت. نگران وضع شيعه و حزبالله، پس از عادى شدن امور لبنان است. فکر مىکند سياست فعلى حزبالله، مناسب اين شرايط نيست و براى آينده برنامهريزى ندارند. خواست که ما برنامه و طرح بدهيم. براى کارهاى فرهنگىاش کمک خواست و از سياست دولت من و اظهاراتم و برخورد اخير در سفر به آفريقا تمجيد کرد. سال71 🔹ساعت نُه صبح براى کنفرانس مطبوعاتى، به سالن جديدالاحداث آمفىتأتر در ساختمان نهاد[رياستجمهوري] رفتم. حدود صد و هشتاد نفر از خبرنگاران داخلى و خارجى آمده بودند. با اينکه ترجمه هم زمان داشتيم، دو ساعت و نيم طول کشيد. به همه سئوالات، با حوصله و سعهصدر جواب دادم. سئوالات هم جدى و پرمحتوا بود.شب ميهمان آيتالله خامنهاى بودم. از مصاحبه امروز من خيلى راضىاند. دربارة سرمايهگذارى خارجى مذاکره کرديم؛ مخالفتى ندارند. قرار شد بررسى بيشترى بشود. دربارة سفر ايشان و سفر من و همچنين حذف شورا از جهادسازندگي مذاکره کرديم. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar