ايران/ از پروين اعتصامي فراوان گفتهاند و نوشتهاند و متأسفانه چه بدخواهان او و چه برخي از دوستدارانش، در حق او جفا کرده و به بيراهه رفتهاند و هرگز نتوانستهاند آنگونه که بايد و شايد از عهده برآيند. از زندگي او تا درگذشت دردناکش و مظلوميتي که براين بانوي بزرگ شعر و ادبيات فارسي، در زمان حيات و بخصوص مماتش رفته است. مخالفانش از سيدضياالدين طباطبايي گرفته تا فضلالله گرگاني. سيد ضيا با اعتراض سياسي عليه ملکالشعراي بهار که نخستين مقدمه را بر چاپ اول ديوان پروين نوشت، تا فردي بيمار و کينه جو، چون نويسنده «تهمت شاعري» در سال 1356، يعني 36 سال بعد از درگذشت آن بزرگ بانو، آن هم بهدليل بياعتنايي پروين به او، بهخاطر شخصيت خاص و موقعيت خانوادگي متمايزش و بماند که جناب فضلالله گرگاني، از جمله دستگير شدگان گروه 53 نفر بود و انگيزههاي گروهي، حزبي و ايدئولوژيک عليه شعرا و شعراصيل پارسي و پديدهاي که تحت عنوان «نوگرايي» در شعر مادر همان سالها رخ داده بود، با حمايت گِرُوَندگان به اين مرام و تشويق و ترغيب اين گونه افراد از سوي نام آشناياني چون احسانالله طبري، تئوريسين حزب توده! انگار «شاعر بودن» پروين، از همان روزي که ديوان او چاپ شد، آغاز گشت و بعد از شهريور 1320، مستمسکي براي دار و دسته سيدضيا شد تا با بهار تسويهحساب نمايند و در اين بين پروين قرباني شد. اما سيدضيا، فقط عرض و آبروي خود را بيشتر به حراج گذاشت و پروين ماند و سيدضيا به خاطرهها پيوست. سيدضيا در «بيانيه اتحاديه کشاورزان و ترقيخواهان» پروين را «يک محصله امريکايي» مينامد و او را «هيچ ندان» خطاب ميکند.
در 18 بهمن ماه 1324، ابوالفتح اعتصامي، دومين برادر پروين، در نامهاي به قاسم خان صوراسرافيل از او خواست، بهعلت حشر و نشر با پدرش و پروين، طامات بافيهاي دارو دسته سيدضيا را پاسخ دهد. قاسم تبريزي، معروف به ميرزا قاسم خان صوراسرافيل که همرزم مرحومان ميرزا جهانگير خان صوراسرافيل و ميرزاعلي اکبرخان دهخدا بود و در آن وقت در بستر بيماري افتاده و سالها از کارکردن و نوشتن به همين علت، معذور بود، ضمن اظهار تفقد به ابوالفتح اعتصامي، در بخشي از نامهاش تأسف ميخورد از اينکه پروين را «دوشيزه مدرسه امريکايي» مينامند و تأکيد ميکند: «پروين براي آشنايي با ادبيات بيگانگان، زبان انگليسي فرا گرفت. چرا اين آقا در زمان حيات پدر و دختر زبان نگشود» و شهادت مرحومان دهخدا و سيدنصرالله تقوي را مبني بر شاعر بودن پروين حجت ميآورد.
اما نکته ناگفته درباره شعر و شاعري پروين را مرحوم دکتر ضياءالدين سجادي، استاد برجسته ادبيات دانشسراي عالي، روايت ميکند که بس خواندني است؛ دوست عزيزم، جناب آقاي اصلان شاملو که خود در سالهاي 1347 تا 1351 در اين دانشسرا دانشجو بوده براي نگارنده، مرقوم داشته اند: «روزي در کلاس تدريس استاد، صحبت از شاعره بزرگوار زنده ياد خانم پروين اعتصامي و عظمت و نقش مشاراليها در ادب فارسي شد. استاد دکتر سجادي اهل مشهد بودند و تا جايي که به ياد دارم توفيق دانشجويي مرحوم استاد ملکالشعراي بهار را هم داشتند. استاد سجادي فرمودند زماني که ديوان خانم پروين منتشر شد، عدهاي از شعرا و اهل ادب، ايشان را متهم نمودند که اين اشعار و ديوان متعلق به شما نيست و اشعار مزبور توسط پدر شما، مرحوم استاد اعتصامالملک سروده شده و چون بهشدت به شما علاقهمند است، ديوان شعر را بهنام شما منتشر کرده است. لذا مقرر شد براي رفع اين شبهه و اتهام، توسط استاد بهار امتحاني از خانم پروين به عمل آيد. خانم پروين خدمت استاد بهار رسيد و استاد دو کلمه مست و هوشيار را بهعنوان امتحان به خانم دادند و فرمودند: قطعهاي بسراييد به نحوي که در استدلال و ادله، مست بر هوشيار چيره شود. لذا «محتسب مستي به رده ديد وگريبانش گرفت» را خلق نمودند. با گراميداشت زاد روز بزرگ بانوي ادبيات فارسي، به نسل امروز و فرداي ايران و بخصوص بانوان، يادآور شويم، پروين يگانه تاريخ ادبيات ماست
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار