خاطرات هاشمی رفسنجانی/ علت اصرارها برای تاخیر در حمله به بغداد چه بود؟
انتخاب/ سال60 🔹آقايگلزاده غفوري تند صحبت کرد و آخر کار هم با مظلوم نمائي کارش را تمام کرد. ميخواهند هممجلس را تضعيف کنند و هم دولت را. آقاي دکتر [عبدالله]جاسبي آمد و از ابهام مسئوليت و اختيارات کارش به عنوان مشاوراقتصادي دولت، گله داشت. شب با آقاي رجائي صحبت کردم، ايشان هم توضيح نتوانست بدهد. کار ايشان با برنامه و بودجه و سازمان امور اداري و استخدامي و بسياري ازوزارتخانههاي ديگر تداخل دارد. سال61 🔹امروز عفت همراه فاطي با پاسداران بيرون خانه بر سر محل پارک ماشين، درگير شده بودند. اوقاتش تلخ بود و من را هم ناراحت کرد. سرم درد ميکرد، درد شديدتر شد؛ کپسول مسکني خوردم و با ناراحتي خوابيدم سال62 🔹آقاي شيخ قدرتعليخاني آمد و از نياز مرزهاي شرقي به کمک و تدارکات گفت و از گله جمعي از نمايندگان از من ـکه صحبتهاي اخير امام، متوجه آنها بوده ـ گفت؛ به ناحق فکر کردهاند، من محرک امام بودهام.رئيس دانشگاه شيراز آمد و برايتأسيس مرکزي براي تربيت متخصصان چشم و پيوند قرنيه چشم ـ که دکتر خدادوست حاضر استبه خاطر آن از آمريکا به ايران بيايد ـ کمک خواست سال63 🔹صبح و عصر امروز، جلسه علني [مجلس شوراي اسلامي] داشتيم و چند لايحه شور دومباقيمانده از جلسه قبل را گذرانديم. آقاي مهندس [مهدي] بازرگان [نماينده تهران] ميخواست نطقپيش از دستور را به جاي آقاي [هاشم] صباغيان در آخرين روز مجلس داشته باشد، اما چون به کلي نطق هاي قبل از دستور را ـ به خاطر فوقالعاده بودن مجلس ـ لغو کرده بوديم، ميسر نشد. سال64 🔹بعد از جلسه، دکتر بيگدلي - که از اول جنگ تاکنون در عراق اسير بود و اخيراً آزاد شده - آمد و گزارش کاملي از اسارت خود و وضع اسرا ارائه داد. او معتقد است که حدود دو هزار اسير داريم که رژيم عراق، آنها را در ناصريه و جاهاي ديگر مخفي نگه داشته است؛ مطالب قابل توجهي داشت. عراقيها باختران، گيلانغرب، بانه، مريوان و ايلام را هم زدهاند. آقاي خامنه اي اصرار داشتند که حمله به بغداد را به تاخير بيندازيم. همان شب، در مکالمه تلفني باايشان مشغول اصرار براي حمله بودم و ايشان مخالف بود که پدافندهاي تهران شروع به شليک کردند و معلوم شد که بايد بزنيم. قرار است که امشب موشک بزنيم. سال65 🔹دکتر هادي و دکتر روحاني آمدند و پس از توصيه آنها در مورد مسائل قابل بحث، قرار شد دکتر هادي با هيأت آمريکايي مذاکره کنند. عصر آمدند و گفتند مکفارلين ناراضي است و مدعي است به او توهين شده که چرا مقامات با او حرف نميزنند و چرا هديهاش را نميپذيريم و ميگويد اگر من براي خريد پوست گربه به روسيه بروم، گورباچف در روز دو بار با من ملاقات ميکند. افطار با بسياري از مسئولان کشور و مردم جماران، مهمان امام بوديم. نماز جماعت را با امام خوانديم و فيلمبرداري شد. امام چند لحظه سر سفره نشستند و طبق معمول سالهاي گذشته، افطار را نماندند. هنگام برخاستن با شوخي آهسته فرمودند: «چون نميتوانند اين غذاها را بخورند و ... که ميخورند حريفان و ....» بعد از افطار آقايان خامنهاي و [موسوي]اردبيلي به خانه ما آمدند و درباره مسائل هيأت آمريکايي مذکره کرديم. بر گفتههاي قبلي تأکيد نموديم. سال66 🔹 آقاي ]احمد[ جنتي ]عضو فقهاي شوراي نگهبان[ آمد و نظر من را در مورد طرح تعاوني ها خواست. به طور کلي از مواضع شوراي نگهبان اظهار نگراني کردم و گفتم ميترسم اينها قشر محروم و جوان ها را از اسلام و فقه و روحانيت دور کنند. خود ايشان هم اين نگراني را داشت و راه را در ارتباط بيشتر علماي شورا با مسئولان کشور ميدانست که واقع بينانه نظر بدهند. سال67 🔹بعد از نماز مغرب تا ساعت دو و نيم بامداد ، فرماندهان سپاه و فرماندهان لشکرهاي ثارالله و الغدير و کربلا و نجف اشرف و المهدي(عج) و فجر درباره کيفيت عمليات و علل عقب نشيني توضيح دادند؛ بيشتر به خاطر آتش انبوه و فشار زرهي و پياده و شيميايي بود .ولي ضعفهاي جديدي در روحيه ها و انگيزه ها و به تعبيري به ضعف توکل در اثر اتکاء بيشتر به امکانات ديده مي شود. خوابيدم. خبر رسيد که عراق مي خواهد به حملات خود در منطقه زيد - در منطقه دفاعي ارتش - ادامه دهد.آماده باش داده شد و فرماندهان سپاه به منطقه رفتند تا به آنها کمک کنند. سال68 🔹سري به بيمارستان [قلب جماران] زدم و امام را زيارت کردم. حالشان رو به بهبودي است. گفتند به مردم سلام برسانم و تشکر کنم. از مردم ميخواهند که دعا کنند خداوند ايشان را بپذيرد؛ خيلي متأثر شدم، چون معناي خداحافظي داشت و متحيّر بودم که چگونه اين پيام امام را برسانم. سال69 🔹آقاى[منصور] رضوى، [معاون رييس جمهور و]دبيرکل سازمان امور اداري و استخدامى آمد. مطالبى درباره سازمانهاى دولتىِِِکشورهاى پيشرفته داد و پيشنهادهايى براي اصلاح امور ادارى داشت. براى کمبودهاى مادى زندگى کارکنان استمداد کرد و از کسالت خود گفت. عصر شوراىعالى امنيت ملى جلسه داشت. درباره نامة دوم صدام[حسين، رييسجمهور عراق] بحث کرديم و مطالبىکه بايد در جواب آن بگنجانيم، مشخص شد. نظر اکثريت اين بود که عراق دنبال صلح است. شب در دفترم ماندم. سال70 🔹[آقاي اکبر ترکان]، وزير دفاع آمد. همراه محسن و مهدى و محافظان، با هليکوپتر از منظريه به خُجير رفتيم و وضع منطقه را ديديم. سپس در سالن، گزارشى از پيشرفت کار ساخت موشک نازعات ارائه کردند و فيلمى از آزمايشهاي موفق آن را نمايش دادند. اين موشک تا برد 150 کيلومتر توليد مىشود. از سايت صحرايى و تونلهاى جالبى که زير کوه حفر کردهاند و از لانچرهاى پرتاب بازديد کرديم؛ قسمتى از کار ساختمانى اين مرکز، در زمان مسئوليت محسن ساخته شده است. سال71 🔹شوراى عالى محيط زيست جلسه داشت. برنامه و سياستهاى هيأتى که بناست به کنگره محيط زيست به برزيل بروند، مشخص شد. دربارة گازسوز کردن اتومبيلها تأکيد شد. عصر استاندار ايلام آمد. گزارش امور را داد و وسعت کارهاى عمرانى و بازسازى و نيازها را گفت. آقاى امانپور از وزارت جهاد سازندگي آمد. حرف مهمي نداشت. به قول خودش براى اظهار ارادت آمده بود. آقاى سيد محمدباقر حکيم، [رييس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق] آمد. اوضاع داخلي عراق و امضاى تفاهم نامه با سران اکراد را گفت. دربارة شرکت در کنفرانس وين مشورت کرد. تا ساعت نُه شب کار کردم و به خانه آمدم. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar