خاطرات هاشمی رفسنجانی/ چرا مدیر روزنامه کیهان به دادگاه احضار شد؟
انتخاب/ سال60 طرح «عدم کفايت سياسي آقاي بنيصدر» در دستور بود.آقاي مهندسسحابي به عنوان اولين مخالف، ميخواست ايراد آئيننامهاي به دستور کار بگيرد که موفقنشد، سپس مخالفان و موافقان صحبت کردند. مخالفان حرفي براي گفتن نداشتند. خودشان راهم مخالف بنيصدر قلمداد ميکردند و هم مخالف عزل او. موافقان هم با اينکه حرف حسابيزياد داشتند، خوب صحبت نکردند. جمعيت عظيمي از حزب اللهيها در بيرون مجلس جمع شده بودند و خواستار سرعت کاربودند. هنگام تنفس و بعدازظهر با آنها صحبت کردم. گروهکهاي مجاهدين خلق و پيکار و رنجبران و اقليت فدايي و... تدارک وسيعي برايايجاد آشوب و جلوگيري از کار مجلس ديده بودند و به نحوي اعلان مبارزه مسلحانه کردهاند. ازساعت چهار بعدازظهر به خيابانها ريختند و تخريب و قتل و غارت و آشوب را در تهران وبسياري از شهرستانها آغاز کردند. کم کم نيروهاي سپاه و کميتهها و حزب اللهيها به مقابله برخاستند. من در مجلس بودم.صداي تيراندازي از چندين نقطه شهر به گوش ميرسيد. خبر از جراحت و شهادت عدهاي نيزميرسيد. جمعي از نمايندگان در دفتر من جمع شده بودند. نزديک غروب، آقاي [رضا]زوارهاي مسئول ستاد امنيت آمد و نوار ضبط شده ازارتباطات تلفني مرکز فرماندهي مجاهدين خلق با رابطهاي آشوب خياباني را آورد که برنامهوسيع تخريب و آشوب آنها را مشخص ميکرد. اوائل شب، آشوبگران شکست خوردند و متفرق شدند، بدون اينکه کار مهمي از پيشببرند؛ به جز تخريب چند ماشين و مرگ و جرح چند نفر از طرفين. شب را در مجلس ماندم. سال61 در دفتر امام با حضور فرماندهان سپاه و نيروي زميني، وزير خارجه و وزير دفاع که امروز از سفر سوريه آمدهاند، درباره جنگ لبنان و جنگ با عراق بحث کرديم. آقاي دکتر ولايتي[وزير امور خارجه] و آقاي سليمي[وزير دفاع] در مذاکرات خود با سوريه به اين نتيجه رسيدهاند که سوريه مايل به جنگ است ولي بايد مطمئن به کمک کشورهاي اسلامي باشد. از ترکيه هم اجازه گرفتهاند که بتوانيم کمکهاي انسان دوستانه به سوريه منتقل کنيم. سال62 آقاي [ميرحسين موسوي]نخست وزير گفت ژاپنيها آمدهاند و درباره ادامه کار ساختمانپتروشيمي مذاکره ميکنند. آقاي غرضي وزير نفت، از اينکه اعضاي کميسيون نفت [مجلس] بهخاطر شکايت آقاي ابراهيمي آنها را تحت سئوال قرار دادهاند، دستش ميلرزد. نزديک ظهر احمدآقا آمد. راجع به فرماندهي سپاه و نمايندگي امام در سپاه و مشکل گراني صحبت کرديم سال64 بنا بود به زيارت امام برويم. اما تأخير کردم و امام به حسينيه آمدند. عازم ليبي هستم، وقت هم کم دارم. خاطرات عقب مانده را نوشتم. براي خداحافظي به زيارت امام در اندرون رفتم. درباره مسائل لبنان که بايد روي آن با ليبي و سوريه بحث شود، مشورت کردم. امام دعاي سفر در گوشم خواندند؛ لذت بردم سال65 اطلاع دادند که دو نفر گروگانهاي فرانسه در لبنان آزاد شدهاند. آقاي نخست وزير تلفني گفتند که کاردار فرانسه تماس گرفته و براي مراحل بعد استفسار کردهاست. گفتم بهتر است جواب را به بعد از مشورت و برنامهريزي و ارزيابي آزادي اين دو نفر موکول کنيم. امام يک چک حاوي حدود پنج هزار دلار که براي جنگ به نام ايشان نوشتهبودند، ارسال فرمودند که خرج جنگ کنم سال66 در منزل بودم. کمي تب داشتم. رفته رفته حالم مساعد شد. شنا در استخر خانه، در بهبودي موثر بود. وقتم به مطالعه گذشت. فرمانده نزاجا [= نيروي زميني ارتش] اطلاع داد که عراق يک کشتي حامل فرآورده ما را در راه خارک زده است. مدت يک ماه است که چنين حادثهاي نداشتهايم. ظاهراً ناامني در خليجفارس شروع شده است. دستور مقابله به مثل، به سپاه و ارتش داديم. ظهر همشيره طيبه و ساير بستگان مهمانمان بودند. شب مهمان محسن بوديم. برگشتني تا منزل پياده آمدم؛ راه کمي است سال67 ظهر آقاي موسوي اردبيلي درباره توقف جنگ مذاکره کردند و طرحي داشتند. به مجلس رفتم. آقاي رضائي اطلاع داد که در گزارشها درگيريها شديد است. آقاي جمالي اطلاع داد، سرهنگ علياري و سرهنگ الماسي که از ديروز اطلاعي از آنها نداشتهايم، پيدا شدهاند. عصر آقاي [محمد علي ] رحماني [مسئول] بسيج آمد و درباره حضور او در ستاد مذاکره شد. آقاي بهزاد نبوي آمد و مطالبي درباره جنگ و ساخت لوله توپ داشت. آقاي دکتر [عليرضا] مرندي [وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي ] آمد . نگران رأي نياوردن است؛ در خصوص ماندن در کابينه مشورت کرد. قرار شد بعداً جواب بدهيم. آقاي افشار براي امور ستاد آمد. سال68 در کاخ کرملين مورد استقبال گورباچف قرار گرفتيم. برخورد اول گرم و صميمانه بود. عکاسها و فيلمبرداران عکس و فيلم تهيه کردند. بلافاصله در يکي از سالنهاي کاخ با حضور جمعي از همراهان من و شخصيتهاي شوروي مذاکرات رسمي شروع شد سال69 آقاى سيد احمد موسوى[از لبنان] آمد و نامة اسقف [کليساي] کانتربرى را آورد. اين نامه در مورد درخواست تجديد رابطه با انگلستان و موافقت با سفر هيأت پارلمانى انگليس به ايران است؛ گفتم به مجلس مربوط است.آقاى [سيد محمدباقر]حکيم آمد. از وضع بد عراق، از نظر اقتصادى و امنيتى گزارش داد و خواست که در جريان مکاتبات صدام، [رييس جمهور عراق] و احتمال مذاکره مستقيم قرار گيرد؛ جريان را گفتم. از عدم توجه کامل به سپاه بدر و عدم فعال بودنِ کميته پشتيبانى عراق گله کرد و براى اجراى مصوبات رهبرى استمداد نمود. سال70 در کنار رودخانه جالب «سرد آب»، درة بسيار زيبا و خوش آب و هوايى است. در راه، شهردار و مدير معدن توضيح دادند. در مسير، مردم به گرمى ابراز احساسات مىکردند. گفتند تهرانىها براى خريد زمين و ساخت ويلا هجوم آوردهاند و زمين گران شده و کشاورزى را تحتالشعاع قرار داده است؛ بعضىها از اين وضع ناراضياند، اما اکثراً خوشحالاند. سال71 ياسر هم با من آمد. يکسره به منزل آيتالله خامنهاى رفتيم. کمى با ايشان دربارة اوضاع کشور صحبت کرديم. ايشان خبر ملاقات جامعه مدرسين [حوزه علميه قم] و انتقاداتشان از وضع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و صداوسيما و بعضى از امور کشور و جواب تلخ رهبرى به ايشان را تعريف کردند. سال72 [آقاي محسن دلول]، وزير دفاع لبنان و همراهان آمدند. صحبتهاى گرم و دوستانه داشتيم. شيعه است و از مبارزه در جنوب لبنان با اسراييل و عدم شرکت در مذاکره صلح و تقويت مقاومت و عدم کمک کشورهاى غربى و عربى به لبنان، به خاطر عدم شرکت در مذاکرات صلح و تفاهم طوايف در لبنان گفت. آقاى [محمد] يزدى، [رييس قوه قضاييه]، عصر تلفن کرد و خبر داد که در دادگاه، خلبانهاى نيروى هوايى محکوم شدهاند و بايد به بازماندگان مقتولان حادثه ديه بپردازند و دربارة اعلان خبر پرسيد. خبر داد که آقاى [مهدي] نصيرى، مدير روزنامه کيهان را به دادگاه احضار کردهاند. شب آيتالله خامنهاى ميهمانم بودند. از خطبه جمعه من خيلى تمجيد کردند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar