آخرين خبر/ اجاره نشين ها روايت نويسندهاي است به نام هري لسر که ده سال درگير نگارش رمانش بوده، حال که به فصول انتهايي آن رسيده است، بايد خانهاي را که سالها در آن قلم ميزده ترک کند. در اين ميان، حضور مهمان ناخواندهْ داستان، که خود نيز نويسندهاي سياهپوست است، اتفاقاتي را رقم ميزند که زندگي لسر را به کلي تحتالشعاع قرار ميدهد.
قسمتي از متن کتاب:
زمان کند است و زجرآور، ولي با ترکيبي ديوانهوار از رنج، شانس، و آنچه از اراده هنوز برايش باقي مانده است، حبس به دادش ميرسد. «به جاي سگدو زدن، وقت داري که فکر کني. راجع به خودم واضحتر ميانديشم، کيام، و آيا از اينم پايينتر خواهم رفت؟»
«اگه من رو به زندون نمينداختن، قطعاً يه نفر رو به قتل ميرسند.» براي اينکه ذهنش را از اين زندان روحشکن برهاند، براي اينکه آنچه را براي زنده ماندن بايستي بداند به خود بياموزد، براي اينکه خودش را بهتر از قبل جمعوجور کند، شروع ميکند به خواندن کتاب در کتابخانهٔ زندان. «همين که شروع کردم ديگه نتونستم دست بکشم. پشت هم کتاب ميخوندم، اولش به کندي، بعد هرچي لغات بيشتري ياد گرفتم سرعتم بيشتر شد.»
اجاره نشين_ها
برنارد مالامود
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در ايتا
https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5
آخرين خبر در بله
https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار