شاعرانه/ ترانه زیبای پاروی بی قایق از حسین صفا
بيتوته/ حسين صفا (زاده ۱۳۵۹) شاعر و ترانه سراي ايراني است. او سرودن شعر و ترانه را از نوجواني آغاز کرده و همچنان به سرودن ادامه ميدهد .«حسين صفا» موازي با سرودن غزل و ترانه، در سرودن شعر آزاد هم دست دارد. اولين دفتر شعرش با عنوان «کنار پلّهٔ تاريک و چند غزل براي زنم» شامل بيست و چهار غزل و يک مثنوي از سرودههاي سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۷ شاعر، در سال ۱۳۸۸ و توسط نشر «دارينوش» چاپ گرديد. دوتا چشمام دوتا سرباز مغرورن که مدت هاست از معشوقه شون دورن دوتا سرباز که چند تا زن تنها توي دلشوره هاشون رخت ميشورن دوتا دستام دوتا چاقوي بي دسته دوتا قفل بزرگ دست و پا بسته دو تا پارو دو تا پاروي بي قايق دوتا کشتي با ده تا لنگر خسته گلوم خلوت ترين پس کوچه ي بن بست سرم سرکش ترين فواره ي ميدون يه فنجون قهوه تو غمگين ترين کافه يه عابر تو خيابوناي سرگردون چشامو بستم و وا کردم و ديدم يکي از بال ِ بسته م آسمون ساخته يکي بختک شده افتاده رو سينه م يکي از استخونام نردبون ساخته سرم چندتا کتاب رنگ و رو رفته يه دالون با طنابِ از گلو پاره به اعدامي که اُميدش به دنيا نيست ولي دنيا براش جذابيت داره نه دنيا از سرم خيلي زيادي بود نه پيشوني نوشتم بود کم باشم به هر تقدير شکلک در نياوردم فقط ميخواستم شکل خودم باشم گلومُ پاره کردم اما اين مردم بهم گفتن که ديوونه ست عاشق نيست کسي باور نکرد اين آدمه بي شکل به غير از عشق با چيزي موافق نيست ترانه سرا:حسين صفا