یک کتاب خوب/ بلندی های بادگیر، داستانی سراسر شور و هیجان
آخرين خبر/ کتاب بلندي هاي بادگير با عنوان اصلي Wuthering Heights تنها رمان اميلي برونته است که شهرتي جهاني يافته است. اميلي برونته خواهر کوچکتر شارلوت برونته و خواهر بزرگتر ان برونته بود که آنها نيز امروزه از بزرگترين نويسندگان کلاسيک جهان به حساب ميآيند. کتاب بلندي هاي بادگير در سال ۱۸۴۷ منتشر شد، اما آن زمان با استقبال فوري خوانندگان روبهرو نشد. يک سال بعد، يعني در سال ۱۸۴۸، اميلي برونته بر اثر بيماري سل از دنيا رفت. کتاب بلنديهاي بادگير در کنار کتاب جين اير – اثر شارلوت برونته – از قلههاي داستاننويسي است. بيش از ۱۵۰ سال است که خوانندگان بيشماري در نقاط مختلف دنيا آن را ميخوانند، انواع نقدها دربارهاش نوشتهاند و آثار مختلف سينمايي و تلويزيوني بر اساس آن ساختهاند. مترجم کتاب – رضا رضايي – در مقدمه خود مينويسد: اميلي برونته نويسنده رئاليستي است که کتاب بلندي هاي بادگير را به زبان ساده روزگار خود نوشته است، اما رگههاي رمانتيسم و سنت داستاننويسي گوتيک و فضاهاي خيالي و حتي جادويي در کارش نمايان است، به طوري که بعضي از نقادان اين اثر را «گوتيک» هم خواندهاند. به هر حال، اين رمان درباره عشقي است قدرتمندتر از مرگ، و شور و سودايي خارقالعاده، بيهمتا و مرموز که گذشت زمان از جاذبهاش نميکاهد. کتاب بلندي هاي بادگير اثري است ناآرام به قلم نابغهاي آرام که شارلوت برونته دربارهاش گفته است: «نيرومندتر از مردان، سادهتر از کودکان، بيهمتا در ميان همتايان.» رمانهاي خواهران برونته، که توسط رضا رضايي ترجمه و از سوي نشر ني چاپ شدهاند عبارتند از: پشت جلد کتاب بلندي هاي بادگير آمده است: کتاب بلندي هاي بادگير روايت عشق است و انتقام، با شخصيتهايي که آميزه لطافت و خشونتاند، مهر و کين، اميد و بيم،… در مکاني که آن هم آميزهاي است از گرما و سرما، روشنايي و تاريکي، تابستان طراوتبخش و زمستان اندوهبار. آيا خفتههاي اين خاکِ آرام خوابزدههايي بيقرارند؟ اميلي برونته با همين داستان شورانگيز به بلندي هاي ادبيات صعود کرده است. کتاب بلندي هاي بادگير بلنديهاي بادگير يا به عنواني ديگر «عشق هرگز نميميرد» بارها به عنوان عاشقانهترين رمان انگليس برگزيده شده است. اين کتاب که شرح دلدادگي کاترين و هتکليف را بيان ميکند، تصويري واضح، دلنشين و در عين حال تلخي از اين دلباختگي و سنگهاييست که بر سر راه آن دو افتاده است. رمان روايتي است عاشقانه که با لحني شاعرانه تعريف شده است و به وضوح اوج تاثير رفتارهاي خوش و رفتارهاي بد را در طي زمان به تصوير ميکشد. کتاب از ورود آقاي لاکوود به عمارت وادرينگهايست آغاز ميگردد. او که براي اجاره عمارتي ديگر از متعلقات آقاي هتکليف به آن منطقه آمده، رسم ادب را بر اين ميداند که به عمارت صاحبخانه خود سري بزند. او طي اين ديدار با شخصيت نچسب و نچندان دوست داشتني صاحتخانه خود آشنا شده و بعد از خدمتگزار خانه خود، الن، جوياي گذشته او و جوياي سرگذشت فردي به نام کاترين ارنشاو ميشود. روايت الن اين چنين آغاز ميگردد که، کاترين کودکي بود که پدرش هتکليف را به خانه شان آورد. با ورود هتکليف به امارت وادرينگهايتس يا همان بلندي هاي بادگير، سرنوشت دو خاندان به طور کل تغيير يافت و وارد مسيري سرشار از ناخوشي شد. با ورود هتکليف، هيندلي، فرزند ذکور و ارشد خانواده ارنشاو کمر بر تحقير وي ميبندد و بعد از مرگ پدرشان با او رفتاري بدتر از يک خدتمگزار را پيش ميگيرد. اين در حالي ست که کاترين با هتکليف پيوند عميقي پيدا کرده و ريسماني از محبت در همان دوران کودکي در بين اين دو کودک شکل گرفته است. هيندلي رفته رفته رفتاري مشمئز کنندهتر از خود نشان ميدهد و هتکليف که از همان دوران کودکي آثار واضحي از خشونت و بيرحمي از خود نشان داده، کينه عميقي از وي به دل ميگيرد. اوضاع تنها زماني در مسير نابودي قرار گرفته و تمامي شخصيتهاي داستان را با خود همراه ميسازد که هيندلي ملاقات و ارتباط بين خواهر خود و هتکليف را غدقن اعلام ميکند. در همين حين است که خانواده ارنشاو با خانواده لنيتون، خانوادهاي ثروتمند و اشرافي آشنا ميشوند و اين آشنايي به ازدواج کاترين با ادگار لنيتون ختم ميشود. و اين سرآغازيست براي رشته انتقامهايي که هتکليف سرخورده، با عزمي جزم، به گرفتنشان همت ميگذارد. داستان هتکليف را سرتاسر از ديد الن دين، خدمتگزاري که از کودکي وي را ميشناخته و در کنار او بزرگ شده است ميشنويم. اين مساله چيزيست که بايد بعد از اتمام کتاب، در ذهن خود به سراغش برويم و به اين بينديشيم که آيا الن، فردي که از هتکليف از لحظه ورودش به خانه نفرت داشت و تا موقع مرگ او و حتي پس از آن اين نفرت را با خود به همراه داشت، واقعا با ديدي بيطرفانه داستان را بازگو کرده است يا مثل هميشه و مثل تمام اوقاتي که براي هر کس پيش ميآيد، به تعصبات و احساسات خود اجازه داده افسار زبانش را در دست بگيرند؟ اين از ديد من جزء طنازيها و خصوصيات بسيار ماهرانه و ظريف اميلي برونته محسوب ميشود. نويسندهاي که در کنار پدر کشيش و دو خواهر نويسندهاش؛ قلم خود را براي نسلهاي آينده به يادگار گذاشته است. رمان بلندي هاي بادگير گرچه در نگاه اول اثريست عاشقانه که به قلم دختري تنها و متکي بر تخيل خود نوشته شده، و گرچه فضا و ادبيات وي در زمان حال نميگنجد و به نوعي باطل گرديده و جزو کلاسيکها محسوب ميگردد، اما اميلي برونته با چنان خلاقيت و صراحتي تاثيرات رفتارهاي ستيزهگرانه و خشن را بر روح و روان آدمي به تصوير کشيده است که گويي او در زمان حال زيسته و در زمينه اين ناهنجاريها مدرکي دانشگاهي داشته است. افراد زيادي اين کتاب و اين داستان را در حد داستاني برجسته و اثري به يادماندني نميدانند اما از ديد من، اين داستان دامنه وسيعي براي انديشيدن در مقابل انسان ميگستراند. متاسفانه اين کتاب هم از آن دسته کتابهاييست که پس از مرگ خالق خود، او راه به شهرتي جهاني رسانده است. مترجم کتاب، درباره علت انتخاب اسم کتاب ميگويد: عنوان اصلي کتاب «وادِرينگ هايتس» است به همين معناي «بلندي هاي بادگير»، اما واقعيت اين است که وادِرينگ هايتس نام مکاني است که داستان در آن روي ميدهد (و البته مشخصات جغرافيايياش طوري است که در «بلندي» واقع شده است و «بادگير» هم هست)، و از همين رو، ميشد عنوان ترجمه فارسي را گذاشت وادِرينگ هايتس. با اين حال، با توجه به شهرتي که عنوان بلندي هاي بادگير در زبان فارسي دارد، و عنوان غلطي هم نيست، من در نهايت همين عنوان آشنا را براي ترجمهام ترجيح دادهام. اينفوگرافيک کتاب بلندي هاي بادگير براساس کتاب بلندي هاي بادگير يک اينفرگرافيک توسط کافهبوک ترجمه و بازطراحي شده است که در آن خلاصه کتاب و همچنين جنبههاي مختلف رمان به خوبي منعکس شده است. توجه به نکات و موضوعاتي که در اين اينفوگرافيک منعکس شده است، به درک بهتر کتاب کمک ميکند. البته بايد اشاره کنيم که اگر اين رمان را نخواندهايد و روي افشاي داستان حساس هستيد، مطالعه اين اينفوگرافيک براي شما مناسب نيست. چراکه در اينفوگرافيک خلاصه قسمتهايي کتاب ارائه شده است و بخشهاي مهم آن را بازگو ميکند. اينفوگرافيک بلندي هاي بادگير زير آسمان دلپذير کمي ماندم و آن جا پرسه زدم. نگاه کردم به پروانهها که لابهلاي بوتهها و سنبلهها بال ميزدند. گوش سپردم به صداي ملايم باد که لابهلاي سبزه و علفها ميوزيد و فکر کردم که چطور ميشود تصور کرد که خفتههاي اين خاک آرام، خواب زدههايي بيقرار باشند. با خود ميانديشم: اي مرد بدبخت! تو نيز مانند ساير همنوعانت قلبي در سينهات ميتپد و اعصابي داري که در برابر غمها و شاديها حساسيت نشان ميدهد. چرا بيهوده سعي ميکني عکس العمل قلب اعصابت را از شنيدن خبر اين فاجعه پنهان داري؟ چرا ميخواهي وانمود کني که خونسردي و آرامش خود را از دست ندادهاي؟ اين کبر و غرور تو نميتواند خدا را فريب دهد! روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از يک جنس است. مي گفت بهترين کار در يک روز گرم ماه ژوئيه اين است که آدم از صبح تا شب برود روي يک تکه چمن وسط بوته زار دراز بکشد، زنبورها لابهلاي گل ها با وِزوِزشان براي آدم لالايي بگويند، چکاوکها بالاي سر آدم آواز بخوانند، آسمان آبي و بي ابر باشد و خورشيد هم مدام بتابد. اين کل تصور او بود از سعادت بهشتي. اما چيزي که من دلم ميخواست تاب خوردن از يک درخت سبز بود که برگهايش خش خش کنند، باد غرب بوزد و ابرهاي سفيدِ سفيد به سرعت از بالاي سر ما رد بشوند. تازه، نه فقط چکاوکها، بلکه باسترک ها و توکاهاي سياه و سِهره هاي سينه سرخ و فاختهها هم از چهار طرف نغمه سرايي کنند. بوته زار از دوردست پيدا باشد، با فرو رفتگيهاي سايه دار و خنک، اما نزديک ما موجهاي بلند علفزار که در نسيم تاب بخورند، همين طور جنگل و صداي آب، و کل دنيا بيدار و سرشار از شادي. حالت يک سگ ولگرد را نداشته باش که هر لگدي که ميخورد، حقش است و از تمام دنيا به اندازه کسي که لگدش ميزند، متنفر است! من از قيافهاش ميخواندم که خصوصياتي بهتر از پدرش دارد. البته حسنها در ميان علفهاي وحشي ازنظر پنهان ميمانند، زيرا پرپشتي علفها باعث ميشود ما ريشههاي سالم را نبينيم. با اينحال خاک سالم در شرايطي مناسب حتما محصول بهتري پرورش ميدهد. مشخصات کتاب کتاب بلندي هاي بادگير نويسنده: اميلي برونته ترجمه: رضا رضايي انتشارات: ني تعداد صفحات: ۴۳۸ قيمت: ۳۰۰۰۰ تومان 👤 نويسنده مطلب: اطلسي خراماني نظر شما در مورد کتاب بلندي هاي بادگير چيست؟ اگر اين کتاب را خواندهايد، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در ميان بگذاريد. از ميان ديگر آثار خواهران برونته کدام يک را خواندهايد؟ رمان عشق در روزگار وبا رمان احتمال عشق در نگاه اول رمان تاريخ عشق