برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

چرا محمدعلی جمالزاده نوبل نگرفت؟

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
چرا محمدعلی جمالزاده نوبل نگرفت؟
آخرين خبر/ آکادمي نوبل هر سال اسناد مربوط به ۵۰ سال قبلش را آزاد مي‌کند و معلوم مي‌شود کانديداهاي هر جايزه در هر سالي چه کساني بوده‌اند و برندۀ نهايي چطور انتخاب شده. تا به حال اسناد مربوط نوبل ادبيات ۱۹۰۱ تا ۱۹۶۷ هم منتشر شد و بين آنها، کانديداهاي ايراني هم ديده مي‌شود. کانديداتوري نوبل البته چيز عجيبي نيست. استاد تمام (پروفسور)هاي دانشگاه‌هاي دنيا، دانشمندان معروف و برندگان قبلي نوبل مي‌توانند هر کسي را به کميته نوبل پيشنهاد داده و او را کانديدا کنند. از بين اديبان ايراني، محمدعلي جمالزاده هم (حداقل تا ۱۹۶۷) دوبار کانديداي نوبل ادبي شده بود. بار اول ريچارد نلسون فراي، ايرانشناس معروف (همان که عيد۹۳ درگذشت و آرزوي دفنش در کنار زاينده‌رود داستان شد) از دانشگاه هاروارد، اسم جمالزاده را به عنوان نامزد نوبل ادبيات ۱۹۶۵ ثبت کرد. آن سال ميخاييل شولوخف برندۀ نوبل شد. 
دو سال بعد، احسان يارشاطر از دانشگاه تهران اسم جمالزاده را براي نوبل ادبيات ۱۹۶۷ پيشنهاد داد. اسامي بقيه کانديداهاي نوبل آن سال، نشان مي‌دهد جمالزاده وارد چه رقابت سنگيني شده بوده: خورخه لوييس بورخس، جي‌آرآر تالکين، گراهام گرين، ميگل آنخل آستورياس (برندۀ نوبل آن سال)، ساموئل بکت (برندۀ نوبل ۱۹۶۹)، پابلو نرودا (برندۀ نوبل ۱۹۷۱)، ازرا پاوند، ژرژ سيمنون، اوژن يونسکو، آلبرتو موراويا و... با اين حال خود جمالزاده معتقد است او رقابت را نه به اين اسامي، که به يک دليل ديگر واگذار کرده. آن سال يک ايراني ديگر هم به اسم بسيج خلخالي از طرف صادق رضازاده شفق، استاد تاريخ ادبيات در دانشگاه تهران و سناتور، نامزد شده بود. محمدقلي بسيج خلخالي (۱۲۹۷-۱۳۷۴) شاعري است که معرپفترين اثرش منظومه‌اي در ستايش آبراهام لينکلن است؛ جمالزاده (در کتاب «اسنادي از مشاهير ادب معاصر ايران» جلد ۴، صفحات ۴۲۵ تا ۴۲۸) مدعي است شانس نوبل بردنش زياد بوده ولي دربار پهلوي از او حمايت نکرده، چون مي‌خواسته بسيج خلخالي برنده شود. روايت جمالزاده با وجود آن همه رقباي بزرگ البته خالي از اغراق به نظر نمي‌رسد، اما نثر شيرين جمالزاده خواندني است: ✍️ ساليان بسيار پيش از اين، از دوست واقعا خوب و صديق و بسيار فعالم در کار ادب، آقاي دکتر يارشاطر نامه‌اي در ژنو به دستم رسيد، حاکي بر اينکه ايرانشناس معروف دانمارکي (نام اين مرد اکنون در خاطرم نيست) از دانمارک به نيويورک، به او نوشته است که اگر جمالزاده داوطلب جايزه ادبي نوبل بشود، چون خودم هم از اعضاي کميته ادبي اين جايزه هستم، گمان مي‌کنم بي‌نتيجه نباشد. قبول کردم و به خودم گفتم اگر آرزو بر جوان عيب نيست، چرا بر پيرانِ سالخورده عيب باشد و طولي نکشيد که از طرف اداره جايزه نوبل، نامه‌اي چاپي (با سه امضاء) در ژنو به دستم رسيد که شرايط مقدماتي آن کار را برايم نوشته بودند و معلوم شد قبل از همه چيز سه تن از معاريفِ اساتيد بافضل و کمال ايراني بايد داوطلب را معرفي نمايند. معلوم شد آرزويم نه تنها عيب نيست، بلکه ممکن است بي‌نتيجه هم نباشد. لهذا به دوستان محترم، کتباً مطلب را به عرض رساندم. از جناب دکتر علي‌اکبر سياسي (رييس دانشگاه تهران) نامه‌اي رسيد که آنچه را خواسته بودي تهيه نمودم و به کميته ادبي نوبل فرستادم... جاي اميدواري بود که رفته رفته، کار چنان که مطلوب است جامه عملي بپوشد. ولي در همان ايام، روزنامه «ژورنال دو تهران» که به زبان فرانسه از طرف روزنامه «اطلاعات» در تهران به طبع مي‌رسد، به دستم رسيد و در همان صفحه اول به خط درشت ديده شد که از طرف ايران و ايرانيان و با سفارش و توصيه مخصوص پادشاه ايران، يک تن از دانشمندان ايران از اهالي آذربايجان را که در کار نظم و شاعري است و کتاب منظومي به صورت شاهنامه فردوسي با عنوان «حماسه هيزم‌شکن» دربارۀ خدمات فرانکلين امريکايي به عمل آورده است [در اصل«حماسه هيزم‌شکن» دربارۀ آبراهام لينکلن است] را داوطلب جايزه معرفي کرده‌اند. فوراً دستگيرم شد که هوا پس است و هرچند آرزو بر پيران هم عيب نيست، ولي اصرار، زشت و ناپسند است و عقل حکم مي‌کند که بهتر است طريق عقب‌نشيني اختيار شود. بعدها از يک نفر از هموطنان که اهل ادب و فهيم بود و در مراجعت از سوئد در ژنو به ديدنم آمد، شنيدم که کميته نوبل، به او به رسم گله‌مندي گفته بودند که چرا نمايندگان سياسي ايران اين‌همه اصرار دارند که جايزه به مؤلف «حاسه هيزم‌شکن» داده شود؟ و چنان فهميدم که خود اين شخص محترم که در کار مطبوعات و سياست داراي شهرتي بود، خود را به سوئد رسانيده بود که داوطلبي خود را به کميته اطلاع دهد. خلاصه مقال آن‌که جمالزاده يک بار ديگر در طول عمر دور و درازش نزد خود گفت: اين غم هم در عاشقي بالاي غم‌هاي ديگر.
*17آبان سالگرد مرگ محمدعلي جمالزاده است. از کانال احسان رضايي ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد