بخشی از کتاب/ ماجرای اولین و تنها ماجراجویی زندگی من
آخرين خبر/ برزخ بىگناهان يا جهنم گناهکاران؟ تصميم با شماست. اسم من رافائل است و تا اين لحظه چهارده سال از زندگي ام را پشت ميله هاي زندان سپري کردهام. با برادر کوچکترم ويليام، جواهراتي به ارزش سي ميليون يورو را به سرقت بردهايم. اين اتفاق قرار بود بهترين رخداد زندگي مان باشد ولي در عوض تبديل به يک حمام خون شد. دو کشته و يک زخمي. فرد زخمي برادرم است. بنابراين بايد او را به جايي برسانم که بتوانم در اسرع وقت درمانش کنم... اسم من ساندراست. خيلي وقت است که در اتاقي دورافتاده مردهام. شايد هم بهتر باشد بگويم موجود جديدي به جاي من متولد شدهاست. احساس ميکردم بالاخره توانسته ام پناهگاه مورد نظرم را پيدا کنم. غافل از اينکه قدم به جهنمي جديد گذاشتهام... اسم من جسيکاست. تا امروز صبح زندگياي کاملا عادي در کنار پدر، مادر و دوستانم داشتم. هميشه آرزو ميکردم قدم به ماجراهايي جديد بگذارم. خب اين اتفاق هم يک روز برايم رخ داد. ولي نمي دانستم قرار است اولين و تنها ماجراجويي زندگيام در جهنم سپري شود. برزخ بي گناهان کارين ژيه بل ترجمۀ آريا نوري نشر کوله پشتي چاپ دوم