بخشی از کتاب/ بدبختیهایت را چطور میبینی؟
آخرين خبر/ دهقان پير با ناله ميگفت: ارباب … آخر درد من يکي دوتا نيست، با وجود اين همه بدبختي نميدانم ديگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را چپ آفريده است. دخترم همه چيز را دوتا ميبيند ... ارباب پرخاش کرد که: بدبخت، چهل سال است نان مرا زهرمار ميکني، مگر کور هستي نميبيني که چشم دختر من هم چپ است؟! دهقان گفت: چرا ارباب ميبينم اما چيزي که هست؛ دختر شما همهي اين خوشبختيها را "دو تا" ميبيند، ولي دختر من، اين همه بدبختي را ... شکست سکوت کارو