خبرگزاري کتاب ايران/ عجيب است که اليف شافاک معتقد است انساني درونگرا است. در نوشتهها و سخنرانيهايش ناگهان از اهميت خيلي چيزها صحبت ميکند. از نظر زبانشناسي، جغرافيايي، و خلاقيت چندگانگي شخصيت خود را پذيرفته است و عليه قبيلهگرايي و خطرات پيلههاي فرهنگي سخنراني ميکند. شافاک دانشمندي سياسي، روشنفکري اجتماعي و همچنين نويسندهاي پرکار است، به زبان ترکي و انگليسي داستان مينويسد و از تغيير زباني در آثارش لذت ميبرد و قصههايش در سراسر دنيا رخ ميدهند.
خود وي پشت تلفن از لندن، جايي که در دهه گذشته با دو فرزندش و شوهرش در آن زندگي ميکند، در اين باره ميگويد: «صادقانه بگويم سخنراني در محيطي عمومي سخت است اما وقتي که داستاننويسي زخمخورده از کشورهايي چون ترکيه، پاکستان، فيليپين، و روسيه باشيد نميتوانيد خيلي راحت بگوييد «دوست دارم بر روي نوشتن داستانهايم تمرکز کنم و علاقهاي به سياست ندارم!»
به همين دليل شافاک فعاليت اجتماعي زيادي داشته است و مطالب زيادي براي روزنامهها مينويسد، جوايز ادبي را داوري ميکند، و براي حقوق اقليتها و زنان ميجنگد. دو سخنراني وي در اپليکيشن «تِد» ميليونها بيننده داشته است. ده رمان منتشر کرده که آخرينشان «سه دختر حوا» نام دارد.
شافاک از کارنامهاي درخشان و تخيلي قوي دارا است. شافاک در سال 1971 از والديني ترک در بروکسل به دنيا آمد. دوران کودکي را در آنکارا سپري کرد و در جامعهاي که پدرسالاري اساسش را تشکيل ميداد توسط مادري آزادانديش بزرگ شد.
از نظر شافاک دموکراسي فقط در برگه رأي خلاصه نميشود بلکه قانون اساسي، وجود رسانههاي آزاد، دانشگاههاي مستقل و البته حقوق زنان بخش اصلي يک حکومت دموکراتيک را تشکيل ميدهند: «همه مکتبهاي افراطي يک نقطه اشتراک دارند: نگاهي غيرانساني به ديگران دارند و هنگامي چنين اتفاقي رخ دهد و انسانهاي ديگر را به عنوان همتراز خود نپذيريم بذر نژادپرستي، جنسيتگرايي، و تبعيض به شکلهاي مختلف کاشته ميشود.
به همين دليل درک ديگران و داستانهايشان براي من از اهميت زيادي برخوردار است. قصهگويان بايد ياد بگيرند که روحي انساني به قصه ديگران ببخشند. دنيايي که در آن زندگي ميکنيم بر اساس دوگانگي و تبعيض بنا شده است و فرهنگ به ابزاري جنگي تبديل شده است اما بايد بدانيم فرهنگ محلي براي جنگ نيست بلکه راهي براي ارتباط انسانهاست.»
شافاک معتقد است از سال 2016 وارد مرحله جديدي از تاريخ شدهايم و نويسندگان غربي هم تلاش ميکنند از خطراتي که دموکراسي را تهديد ميکند بنويسند: «به نظر من يک نويسنده بايد از سياست و قدرت سر دربياورد. اين شعار قديمي درست است که شايد شما به سياست علاقهمند باشيد اما سياست به شما علاقهمند است.»
بازار