کتاب و ادبیات در سالی که گذشت از نگاه حسین سناپور
ايسنا/ حسين سناپور با بيان اينکه ناشران کمتر روي کار جوانان ريسک ميکنند و ترجيح ميدهند کتاب ترجمه منتشر کنند، ميگويد: ميتوانم بگويم از جهت نوشتن در دوران بسيار خوبي به سر ميبريم اما از جهت انتشار کارها، نقد و جايزه در دوران خوبي نيستيم. اين نويسنده در گفتوگو با ايسنا، دربارهي وضعيت ادبيات و کتاب در سال ۱۳۹۷ اظهار کرد: آنچه من در چند سال اخير ديدهام اشتياق تعداد بسيار زيادي از دوستان اغلب جوان به داستاننويسي و حتماً به شعر و رشتههاي ديگر هنري است که گرچه ممکن است در اوايل کار نوشتنشان باشند، اما بسيار مينويسند و ميخوانند (گرچه شايد نه به اندازه نوشتنشان) و بعد سعي ميکنند نوشتههايشان را چاپ کنند، اما نه تعداد مجلهها و ديگر نشريههاي ادبي به قدر کافي است و نه ناشران ميتوانند پاسخگوي اين همه اشتياق باشند. او افزود: البته ناشران ترجيح ميدهند با انتشار کارهاي ترجمهي خارجي (که به نحوي معروف و تضمينشده هستند) به خوانندههاي داستان کارهاي دلخواهشان را بدهند. در اين ميان فقط چهار پنج نشر هستند که روي کارهاي جوانان ريسک ميکنند و از آنها هم تازه دو تايشان وابستگيهايي به بخشهايي از حکومت دارند. پس کلاً ميتوانم بگويم از جهت نوشتن و علاقهمندي جوانان به نوشتن در دوران بسيار خوبي به سر ميبريم، اما از جهت انتشار کارهاي اينان و ارزيابي آثارشان با نقد و جايزه و گفتوگوهايي در فضاهاي عمومي و خصوصي متاسفانه در دوران خوبي نيستيم. اين است که به نظر من در آينده با تاسف و تحسر از اين دوران ياد خواهيم کرد که نتوانستيم از اين همه شور و اشتياق نتيجهاي را بگيريم که ميشد و چه بسا بسياري از آدمهاي بااستعداد را از دست بدهيم و شايد فقط چند تايي بمانند و باقي آدمهاي متوسطي که راه و چاه عرضهي خودشان و کارشان را بلد بودهاند. سناپور خاطرنشان کرد: دربارهي کيفيت آثار منتشرشده در سال ۹۷ نميتوانم جواب روشن و قطعي داشته باشم، به دليل اينکه اغلب اين چندصد رمان و مجموعه داستان را نخواندهام. اما بيشتر از روي شنيدهها و تا حدي حدس، ميتوانم بگويم که کيفيت آثار مانند چهار پنج سال اخير بوده است؛ چندتايي کتاب پرفروش شدهاند که اغلب متعلق به خانمها بودهاند (ظاهراً به اين دليل که اغلب کتابخوانهاي ما اين سالها خانمهاي جوان بودهاند)، و دو سه تايي هم متعلق به آقايان، که باز هم مثل سالهاي اخير اين دوستان از چهرههاي معروف رماننويسيمان نبودهاند و اکنون به اين جمع اضافه شدهاند. او سپس دربارهي تغييراتي که سال ۹۷ نسبت به سالهاي گذشته داشته است، بيان کرد: بيشترين تغييرات امسال به نظرم مربوط به گراني کاغذ و تجهيزات چاپ بود که حتماً باعث فروش کمتر و انتشار کمتر آثار شده است، و چنان هم که شنيدهام، بسياري از ناشران در انتشار آثارشان دستبهعصا و با ترديد عمل کردهاند و نتوانستهاند مطابق برنامهي کاريشان کتاب منتشر کنند. از ديگر اتفاقات امسال کار خوب ارشاد بود در تفاوت قائلشدن بين کتابهاي ايراني و خارجي براي دادن يارانه در برنامههاي تابستانه و پاييزهي کتاب. البته همين هم گويا ديگر هيچ منبعي براي عيدانهي کتاب ندارد. جايزههاي داستان هم کمکم دوباره دارند راه ميافتند و پا ميگيرند و ميشود اميدوار بود در سالهاي آتي اعتبار کافي را به دست بياورند. نويسندهي سهگانهي «دود»، «خاکستر» و «آتش» در ادامه دربارهي جايزههاي ادبي و انتخابهايشان گفت: اکنون ارزيابي خاصي از نتايج جايزهها ندارم. فقط اميدوارم شفافيت بيشتر و اعتبار بيشتر و تبليغات بهتري داشته باشند تا در آينده تاثير زيادي روي فروش کتابها بگذارند. سناپور همچنين دربارهي بهترين و بدترين خبري که در سال ۱۳۹۷ در حوزهي ادبيات و کتاب شنيده است، گفت: بهترين خبر تهيهي نهايي لايحهي حق مولف داخلي توسط وزارت ارشاد و با کمک تعدادي از نمايندهگان مجلس بود، که لابد بايد بهزودي در صحن مجلس مطرح شود. اين لايحه مدتها، و بلکه سالها بود در دست تهيه بود. گرچه از جزئيات آن بيخبرم، اما شنيدهام که ميتواند به نحو بهتري حقوق نويسندگان را حفظ کند و شايد هم مبنايي شود براي پيوستن ما به کپيرايت جهاني. بدترين خبر هم مربوط به فيلمي بود که از نويسندهي عزيز مهاجرمان، شهرنوش پارسيپور، ديدم که از هموطنانش تقاضاي کمک ميکرد. نويسندهاي که دستکم يکي از بهترين رمانهاي دهههاي اخير ايران، «طوبا و معناي شب» را نوشته و اين کتاب مدام دارد به صورت غيرقانوني چاپ و منتشر ميشود و هيچ جزئي از منفعتش به او نميرسد. نويسندهي رمان «نيمهي غايب» در پايان اينکتابها را براي مطالعه پيشنهاد داد: براي دوستاني که به کارهاي جديتر و بهاصطلاح نخبهپسند داستاني علاقهمندند و اين نوع داستانها را دنبال ميکنند و ميخوانند، ميتوانم رمان «بند محکومين» را پيشنهاد کنم و براي مخاطبان شعر هم دو کتاب جديد از شاعراني که کارهاشان را دوست دارم و بهتازگي منتشر شدهاند، يعني مجموعه شعرهاي عباس صفاري «پشيمانم کن» و گروس عبدالملکيان «سهگانهي خاورميانه» را. براي علاقهمندان به تحليل رمان و داستان هم ميتوانم «نظريه و نقد ادبي» از دکتر حسين پاينده، و همينطور «آغازکنندهگان رمان مدرن ايران» از خودم را توصيه کنم.