واکنش رسانههای جهان به ملی شدن صنعت نفت ایران چگونه بود؟
خبرگزاري کتاب ايران/ کتاب کارنامه مصدق، نوشته ارسلان پوريا، در واقع متن کامل کتابي است که پارسال با نام «کارنامه مصدق و حزب توده» از سوي نشر ققنوس منتشر شد. ناشر درباره سرگذشت اين کتاب چنين نوشته است: «پس از چاپ کتاب کارنامه مصدق و حزب توده»، آقاي بهمن پوريا، فرزند زندهياد ارسلان پوريا، نسخه دستنويس بخش چهارم کتاب را در اختيار انتشارات قرار داد. از اين رو تصميم گرفته شد متن کامل کتاب با عنوان جديد کارنامه مصدق به چاپ برسد.» (7) ارسلان فصيحي سر ويراستار نشر ققنوس، درباره سرنوشت کتاب ارسلان پوريا، به ايبنا گفت: «اين کتاب، يک بار پيش از انقلاب به صورت محدود، در حدود 300 نسخه، تکثير شد. آن هم در حالي که با ماشين تايپ خانگي تايپ و با دستگاه استنسيل تکثير شده بود و در واقع از جمله کتابهاي ممنوعه بود. بعد از آن در ايتاليا، در سال 1354، انتشارات مزدک اقدام به چاپ اين کتاب ميکند و سپس نسخههايي از آن را به ايران ميفرستند. اين نکته را هم در نظر داشته باشيد که اين کتابها، هيچ کدام نام مولف ندارد. فقط روي جلد نوشته يکي از اعضاي سازمان حزب توده و با اسم مستعار «پارسا يمگاني» هم در ايران منتشر ميشود و ديگر چاپ نميشود. به همين خاطر، مولف اين کتاب تا قبل از انتشارش توسط نشر ققنوس، نامشخص بود. حتي بعد از انقلاب هم که در سال 1358 در ايران منتشر ميشود، نام مولف نامعلوم است. در چاپ انتشارات ققنوس، براي اولينبار نام مولف روي جلد آمده است. يکي از دوستان ارسلان پوريا، به نام مرتضي ثاقبفر، يک بار کتاب چاپ انتشارات مزدک را به دفتر انتشارات ققنوس آورد و گفت؛ اين را ارسلان پوريا نوشته و ارزش چاپ مجدد را دارد.» کتاب «کارنامه مصدق» در چهار بخش تاليف شده است. بخش اول به «سياست موازنه منفي» مصدق اختصاص دارد. بخش دوم «ملي شدن صنعت نفت يا به نام سعادت ملت ايران» نام گرفته است. بخش سوم و چهارم کتاب نيز هر دو «فرمانروايي مردم» نام گرفتهاند. چهار بخش کتاب در مجموع شامل سي دو دو فصل هستند. اين کتاب منبع دسته اولي درباره دوران نخستوزيري مصدق است و به گفته بهمن پوريا، محمد مصدق پيش از انتشار کتاب آن را ديده است و نظرات او نيز در کتاب اعمال شده است. (10) ارسلان پوريا که متولد 1308 در سلماس بوده و در سال 1373 درگذشته است، از اعضاي سازمان جوانان حزب توده بوده است و در هنگام وقايع 28 مرداد سال 1332 به عنوان نماينده اين حزب در گردهمايي «انجمن جهاني جوانان» در روماني به سر ميبرده است. همين حضور بلاواسطه او در صحنه و فعاليت او در بازه زماني سال 1332 و پيش از آن، اين کتاب را به متني پراهميت در زمينه مطالعات مرتبط با نهضت ملي شدن صنعت نفت تبديل کرده است. در کتاب کارنامه مصدق، به وقايع مرتبط به ملي شدن صنعت نفت و به ويژه واکنشهاي جهاني به اين واقعه نيز به خوبي پرداخته شده که خواندن آن خالي از لطف نيست: «انقلاب نفت در فرجامين روزهاي سال 1329 به فرجامين صفحه تيرهروزي ملت رسيد و چون در 29 اسفند راي مجلس شوراي ملي در مجلس سنا نيز به اتفاق پذيرفته شد، پس انديشه مصدق قانونِ کشوري و روز 29 اسفند روز ملي شدن صنعت نفت و جشن عمومي ايرانيان شد که فرداي آن نخستين روز بهار سال 1330 بهار پيروزمند ملت ايران بود. ملي شدن صنعت نفت ايران همچون بزرگترين پيشامد سياسيِ روز سراسر جهان را از شگفتي و ستايش آکنده کرد. نخست در کشورهاي بند شده موجي از درخواست ملي شدن امتيازهاي استعماري برخاست و پيش از همه در مصر و برمه چنين بود. در همان نخستين روزهاي پس از ملي شدن صنعت نفت ايران، انديشه ملي شدن صنعت نفت در برمه و انديشه ملي کردن کانال سوئز در مصر در ميان ملت و دولت ايشان گسترش يافت. در ديگر کشورهاي خاورميانه نيز درخواستهاي مردم براي نفت به ميان آمد. سياستهاي گوناگون با خبر ملي شدن صنعت نفت ايران گوناگون برخورد کردند. يش از همه استعمار انگلستان بود که بزرگترين کوبه را ميخورد. انگليسيان ميکوشيدند چنين وانمود کنند که ملي شدن صنعت نفت انگاره «کمونيست»هاي ايران به راهنمايي شوروي بوده است، و باز چنين وانمود ميکردند که پس از ملي شدن، نفت ايران به دست شوروي خواهد افتاد و ايران به دست حزب توده در شمار کشورهاي دستنشانده شوروي در ميآيد... در برابر اين سياست انگليس، شورويها هم ملي شدن صنعت نفت را انگاره فريبکارانه آمريکا ميناميدند. در شماره 28 اسفندماه 1329 روزنامه کيهان در مورد مقاله پراودا، ارگان حزب کمونيست شوروي، ضمن غمخواري براي رزمآرا چنين نوشته شد: "پراودا... تاکيد نموده است که ژنرال علي رزمآرا نخستوزير سابق ايران از طرف کساني به قتل رسيد که با آمريکائيان ارتباط نزديک دارند. پراودا سپس ميگويد اگر به حقايق مطلب پي ببريم، به سهولت معلوم ميشود که انگليسها و روسها در اين قتل دست نداشته و فقط آمريکاييها از اين حادثه استفاده کردهاند..." ارسلان پوريا روز 29 اسفند، مصدق در پاسخ به آگاهينگاران روزنامهها درباره بدگوييهاي شرق و غرب از جنبش بزرگ ضد استعماري در ايران گفت: "جبهه ملي که خود را نماينده تمايلات و افکار اصلاحطلبانه و آزاديخواهانه ملت ايران ميداند با تصميم قاطع براي ملي کردن صنعت نفت در سراسر کشور ايران شروع به اقدام نمود و با تکيه به احساسات و افکار عمومي ملت ايران و جلب نظر و توجه مطبوعات مملکت و افراد موثر و مقيد خارج از مجلس موفق شد که اين تصميم را به صورت قانون از تصويب مجلس شوراي ملي بگذراند... تذکار اين نکات را زائد نميدانم. يکي اينکه هيچ عامل و هيچ تمايل سياست خارجي در اين امر مهم کمترين تاثير يا مداخله نداشته است. ديگر اينکه ملي شدن صنعت نفت در سراسر کشور ايران مبني بر حق حاکميت ملت ايران است که از حقوق طبيعي و انکارناپذير هر ملتي شمرده ميشود." يکي از دشمنانهترين سياستها درباره ملي شدن صنعت نفت ايران سياست هيئت حاکمه ترکيه بود. فرداي ملي شدن صنعت نفت روزنامه کيهان نوشت: "از ترکيه خبر ميرسد که اخبار ملي شدن نفت ايران ترکيه را بياندازه نگران ساخته است. روزنامه ظفر مينويسد اقدام اخير احتمال دارد سياست آمريکا و انگلستان را در ايران ساکتتر سازد، اما خطر احتمالي اين است که در برابر نفوذ شوروي بسط يابد." هيئت حاکمه ترکيه به جاي آنکه به شوند (دليل) همسايگي و پيشينه تاريخي ايران و ترک دوستي را نگه دارد و از آزاد شدن يک ملت آسياسي خرسندي کند، تا پايان دشمن ملي کردن صنعت نفت ايران بود. از اين گذشته، جنبش ايران در جهان بازتاب نيکي داشت. جنبشهاي آزاديبخش و حزبهاي ضداستعمار و کمونيستهاي حقيقي به ملت ايران شادباش ميگفتند.» (216 تا 218) کتاب «کارنامه مصدق» نوشته ارسلان پوريا را نشر ققنوس در سال 1397 با شمارگان 1100 نسخه و قيمت هفتادوپنج هزار تومان در 736 صفحه منتشر کرده است.