نان در روغن ترجمههای تکراری!
خراسان/ سي و دومين نمايشگاه بين المللي کتاب تهران هم افتتاح شد تا ناشران ايراني و خارجي تازههاي نشرشان را در دسترس مخاطبان قرار دهند. همزمان با اين رويداد بزرگ فرهنگي ميخواهيم از معضلي به نام «ترجمههاي موازي» از يک اثر خاص بگوييم که بازار نشر را چنان آشفته کرده که گاهي تعداد ترجمههاي فارسي آثار يک نويسنده به علت نبود نظارت بر روند ترجمهها، دو يا چند برابر کل آثار اوست! گويا بعضي از ناشران به آثار نويسندههاي پرفروش خارجي به منزله چاه نفتي سرشار نگاه ميکنند که تا هميشه ميتوان به کمک هر ترجمه و گاهي ترجمههاي رونويسي شده از آن برداشت کرد.
اين خارجيهاي سودآور
کافي است نام يک نويسنده خارجي در ايران بر سر زبانها بيفتد و ترجمه اثرش پرفروش شود. بلافاصله بعد از اين، شاهد ورود سيلِ ديگر آثار آن نويسنده و ترجمه آنها به فارسي هستيم که اگر درست و اصولي باشد، اتفاق خوبي هم هست. اما مشکل از جايي شروع ميشود که به محض شهرت يک اثر از يک نويسنده خارجي، چندين و چند ناشر آن اثر را به دست مترجمهايي بي نام و نشان ميسپارند و به اين ترتيب رنگينکماني از ترجمههاي گوناگون از يک اثر خاص در قفسه کتاب فروشيها به چشم ميخورد. چند نمونه از اين ترجمههاي موازي عبارتند از: پنج ترجمه از کتاب مشهور «ناتور دشت» اثر سلينجر، 10 ترجمه از رمان عامهپسند «مردي به نام اوه» اثر فردريک بکمن، حدود 113 ترجمه از آثار جوجو مويز از سوي 33 ناشر ظرف سه سال، هفت ترجمه از «ملت عشق» اليف شافاک، حدود 34 ترجمه از «شازده کوچولو» سنت اگزوپري و... .به تازگي هم يک ناشر در اقدامي عجيب دو داستان از هفت داستان مجموعه «مردان بدون زنان»، اثر هاروکي موراکامي را جداگانه و با نام «يک عضو غير وابسته» منتشر کرده است. اين در حالي است که اين نويسنده ژاپني در کل 33 عنوان کتاب دارد اما تعداد عناوين کتابهاي ترجمه شده او به فارسي بيشتر از 60 کتاب است!
ترجمههاي فشرده و فوري
نبود قانون کپي رايت و نظارت بر روند ترجمه براي جلوگيري از انتشار موازي کتابها، تنها عايدياش روانه کردن سود سرشار به جيب ناشرهاي تازه از راه رسيده است که تلاش ميکنند تنها ترجمهاي سريع از آثار پرفروش را بي توجه به سطح کيفيت آن روانه بازار و يک شبه ره صد ساله را طي کنند. تا جايي که يک ناشر ظرف يک سال از يک مترجم سه کتاب منتشر ميکند. سهم مخاطب هم به ويژه اگر با مترجمان درجه يک آشنايي نداشته باشد، از اين بازار پرسود چيزي نيست جز سرگرداني در ميان تعداد زيادي از ترجمههاي فوري و پر از ضعف و اشکال.
نويسنده: الهه آرانيان