اهالی ادبیات، زبان مردم را بهتر میدانند
خبرآنلاين/ مراسم رونمايي از مجله وزن دنيا روز پنجشنبه ۲۳ خرداد ماه سال جاري در خانه تاريخي وارطان، واقع در ميدان فلسطين برگزار شد. «وزن دنيا» مجلهاي تخصصي در حوزه شعر است که با شعار «رسانه شعر ايران» شروع به فعاليت کرده و در هر شمارهاش، اشعاري از شاعران ۱۱ استان، در کنار پروندههاي تخصصي شعر معاصر در آن چاپ ميشود. در اين مراسم که با حضور تعداد زيادي از شاعران، نويسندگان و اصحاب رسانه برگزار شد، علي مسعودينيا يکي از اعضاي شوراي سردبيري مجله با توضيح در خصوص دشواري شروع يک حرکت تخصصي در حوزه ژورناليسم ادبي گفت: ««وزن دنيا» به دنبال اين است که آن حيثيتي که شايسته شعر ايران است احياء کند. ما به دنبال آن هستيم که شأن شاعري را به عنوان يک حرفه و يک هنر دوباره ابتدا به خود شاعران و سپس به مردم و مخاطبان يادآوري کنيم.» او اينطور ادامه داد: «بايد مردم را مجاب کنيم که ارزش ديدهشدن و خواندن داريم و از فاصلهمان با مخاطب بکاهيم. شعر ايران به اندازهي کافي دشمن بيروني دارد و استراتژي بدي خواهد بود اگر خودمان هم بخواهيم همديگر را دوست نداشته باشيم.» مسعودينيا اضافه کرد: «تمنا ميکنم که ما را دوست داشته باشيد، همراهمان باشيد و کمکمان کنيد و من به شخصه قول ميدهم که هيچ منفعت شخصي يا گروهي در پس اين مجله نباشد و تمام تلاشش در خدمت شعر ايران باشد. اين را تضمين ميکنم و اگر روزي بدانم که از اين مسير خارج شدهايم من به نوبهي خودم کنار خواهم کشيد.» اين عضو شوراي سردبيري در آخر با تشکر از حضور تمامي اقشار حاضر در رونمايي گفت: «دعوت ميکنم همه شاعران را به آشتي، ياريرساني، دوست داشتن يکديگر و احترام گذاشتن به شعر همديگر، هر قدر که دور از سليقه يکديگر باشيم. اين گسيخت را کنار بزنيم تا شايد بشود کارهاي بزرگي کرد و اگر نشد هم دستکم بتوانيم بگوييم که تلاشمان را کرديم.» پوريا سوري، مديرمسئول و عضو شوراي سردبيري مجله «وزن دنيا» به عنوان ديگر سخنران اين مراسم با اشاره به دلايل فردي و جمعي اعضاي تحريريه و شوراي سردبيري براي انتشار مجله و تشکر از حضور مهمانان ادامه داد: «ايده اوليه مجله «وزن دنيا» به ده سال پيش برميگردد که من در روزنامه فرهيختگان صفحه اي به نام چاپ اول را منتشر ميکردم که ستوني داشت به نام وزن دنيا. در آن صفحه هفتگي از تمامي جريان هاي ادبي و تمام کساني که به صورت حرفهاي به شعر ميپرداختند اشعاري چاپ ميشد. از شعر سپيد و شعر تصويري گرفته تا ترانه و اشعار کلاسيک. بازخورد مثبت آن يک صفحه مرا مجاب کرد که ميتوان اين يک صفحه گسترش يابد و به تعداد صفحات يک مجله رسانده شود و با عنوان يک نشريه تخصصي منتشر شود.» او اضافه کرد: «طي دهههاي اخير دعواي ميان طرفداران شعر آزاد و سپيد با شعر کلاسيک به جايي رسيد که همنشيني تمامي نگرش ها بسيار سخت بود اما در نهايت بعد از ده سال از ايده اوليه با تشکيل تحريريه وزن دنيا توانستيم به چاپ شماره اول يک رسانه مستقل شعر برسيم و با استقبال خوبي هم ميان دوستداران شعر مواجه شويم.» سوري، شاعر مجموعه ديکته اقليت اينطور ادامه داد: «در دي ماه ۹۷ که مجوز نشريه به دستمان رسيد برآورد قيمت فقط چاپ و کاغذ مجله با کيفيت و تعداد صفحات کنوني چيزي حدود ۹ميليون تومان بود و در ارديبهشت ماه و قبل از نمايشگاه کتاب اين رقم به ۱۹ميليون تومان رسيد. و طرفه آنکه دوهفته بعد از نمايشگاه کتاب، باز نبود کاغذ و گراني قيمت تشديد شد و ما نهايتا اين مجله را با هزينه اي نزديک ۳۰ميليون تومان چاپ کرديم.» اين روزنامهنگار شناختهشده در پايان افزود: «در اين ميان با تمام مشکلات استقبال دلگرمکننده دوستداران شعر و اهالي فرهنگ از وزن دنيا ما را اميدوار کرده که بتوانيم هزينه هاي مجله را بدون توقع سود دهي تامين کنيم و اين امر مارا به ادامه راه اميدوار کرده است.» حافظ موسوي، شاعر و منتقد بهعنوان يکي از سخنرانان اين مراسم در جمع مدعوين به تشريح لزوم انتشار يک نشريهي تخصصي در حوزه شعر پرداخت و گفت: «خلاء مطبوعات حرفهاي در زمينه ادبيات کاملا احساس ميشود و به ويژه در هفت-هشت سال اخير اين خلاء کاملا خود را نشان داده است.» موسوي در ادامه بيان کرد: «اگر تاريخ صد ساله فرهنگ خودمان را نگاه کنيم، هر گاه که مطبوعات حرفهاي در زمينه ادبيات وجود داشتند، به اعتلاي ادبيات و فرهنگ ما کمک کردهاند.» اين شاعر افزود: «روح مدرنيسم، آزاديخواهي و تجدد بيش از آنکه از رسانههاي ديگر به جامعه ما منتقل شده باشد از طريق نشريات فرهنگي به جامعه منتقل شده است. زيرا اهل فرهنگ و ادبيات زبان مردم را بهتر ميدانستند و ميتوانستند راحتتر مفاهيم را منتقل کنند.» حافظ موسوي همچنين تاکيد کرد: «متاسفانه در سالهاي اخير در روندي آگاهانه ريشه نشريات ادبي را قطع کرده اند و اين از نظر من اصلا تصادفي نبوده است.» وي با اشاره به تاثير مجلات ادبي بر فضاي سياسي و اجتماعي دوران خود گفت: «کاري که دست اندرکاران «وزن دنيا» به ثمر رسانده اند را اگر ما ميخواستيم انجام دهيم مطمئنا با نتيجه خوبي مواجه نبوديم، به اين دليل که ما با روش هاي قديم مطبوعاتي کار بلد هستيم. و اما خيلي خوشحالم که «وزن دنيا» را کساني با فکر و ايده نو و ياري گرفتن از رسانه هاي مدرن پيش ميبرند.» اين شاعر پيشکسوت افزود: «در ابتدا وقتي پوريا سوري در خصوص انتشار آثار کلاسيک در مجله با من صحبت کرد دافعهاي در من بود نسبت به اين موضوع، ولي اعتراف ميکنم شماره اول «وزن دنيا»، شماره خيلي خوبي بود. به نظر من اين روش که در تمام شهرستانها سر ميزنند و نوع کاري که انجام ميدهند بسيار عالي است و اما اين نکته را گوشزد ميکنم که جامعه اي که خموده است و اميدهايش را از دست داده و نوميدي در آن موج ميزند، نميشود به عنوان بستري براي ادبيات درخشان در نظر گرفت.» موسوي در پايان گفت: «من اميدوارم تحولات اجتماعي هم به ياري اين نشريه بيايد و ما شاهد بالندگي اين مجله باشيم. به علاوه من معتقدم همچنان جاي يک نشريه تخصصي در حوزه نقد ادبي در ايران خالي است و با توجه به کارنامه و نتيجه عوامل مجله «وزن دنيا» از اين گروه توقع انتشار يک نشريه تخصصي در اين حوزه را هم داريم.» جواد مجابي شاعر، نويسنده، نقاش و منتقد به عنوان ديگر سخنران اين مراسم به چالشها و محاسن کار تخصصي در حوزه ادبيات اشاره کرد و گفت: «دو خصيصه اين نشريه را تحسين ميکنم، يکي دموکراتيک بودن آن است که از تمام ايران به تساوي و با آزادمنشي چهرههايي را به ما معرفي ميکند و ديگر آن که روي شعر ايران تاکيد دارد که روزهاي دشواري را مي گذراند.» اين نويسنده ادامه داد: «توليد کتاب و مجله در اين شرايط دشوار و اسف بار نوعي معجزه است. معجزه را اغلب با تعبير مثبتش ميآورند، اما معجزه در اصل تعبيري منفي دارد. وقتي به اوج ناتواني مرسي و به ستوه ميآيي، به معجزه روي ميآوري.» او اضافه کرد: «بهعنوان نويسنده، ما آرزويي ساده و طبيعي داريم که در دنياي امروز، بديهي تلقي ميشود؛ ميخواهيم در حد يک توليد کننده فرهنگي، رابطه ذهني مان با مخاطبان به صورتي طبيعي برقرار شود. آنچه ميانديشيم به قلم بياوريم و آنچه در کامپيوتر مان ذخيره کرده ايم از شعر و قصه و نمايشنامه و مقاله و تحقيق آزادانه ارائه کنيم و نتيجه را به ذوق و دانش مخاطب واگذار نماييم.» مجابي در ادامه با بيان اهميت صفحات فرهنگي روزنامهها و نشريات در اشاعه فکر و هنر نو در تاريخ معاصر گفت: «دوست ندارم براي ستايش از کار جوانان شاعر و نويسندهاي که وزن دنيا را به ما هديه کردهاند کلمه معجزه را به زبان بياورم که در اين وضعيت مغشوش و ناپايدار کلمه "انتحار فرهنگي" مناسبتر است و از شرايط فرهنگي چيزي نميگويم که خود در ميانه دوزخيم اما هيچ دوزخي اميد را کاملا نمي سوزاند. ما به ته مانده اميد عصر خود چنگ ميزنيم و از قعر نا اميدي اميدي تازه ميآفرينيم. نه از خوشخيالي و زودباوري، بلکهبلکه از اندوهي سرشار که از آگاهي جانکاه مي زايد، تا همدلي با ديگران در ما فرو ننشيند، با دلي خونين و لبي خندان جوانه اي ميشويم ترد و سبز بر تنه ستبر ادبيات گردنکش ايران.» از جمله چهرههاي شاخصي که در اين مراسم حضور داشتند ميتوان به جواد مجابي، سيدعلي صالحي، حافظ موسوي، عنايت سميعي، علي حکمت، شهاب مقربين، سروش صحت، رضا بهبودي، اردشير رستمي، پگاه آهنگراني، بهزاد زرينپور، بکتاش آبتين، بزرگمهر حسينپور، سروش قهرمانلو، محمود معتقدي، گروس عبدالملکيان، عبدالعلي عظيمي، سارا محمدي اردهالي، مريم جعفري آذرماني، فرياد شيري، ناستين مجابي، مريم حسينزاده، عليرضا رئيسدانا، بابک چمنآرا، رزا جمالي، سينا دادخواه، بهاره رضايي، شوکا حسيني، آيدا عميدي، روزبه سوهاني، محمد تقوي، آذردخت بهرامي، وحيد پاک طينت، سجاد گودرزي، علي ثباتي، رسول رخشا، بهاره فريسآبادي، مرتضي بخشايش، حسين غياثي، بنفشه فريسآبادي، مرتضي پورحاجي، مريم فتحي، نويد پورمحمدرضا، کاوه کيائيان، مسعود باستاني، مجيد توکلي، حميد ابک، مريم شباني، کاظم رهبر، آرش تنهايي، حسن عليشيري، مجيد کوچکي، هوشنگ فراهاني، علي اسدالهي، ياشار سلطاني، محمد طلوعي، سينا بهمنش، ميثم غفوريان، محسن خيمهدوز، فيروزه مظفري، پيمان سليماني، کبوتر ارشدي، شهرام شهيدي، شهريار خسروي، سميرا يحيايي، شاهين شيرزادي و... اشاره کرد