2019-07-10T08:30:00+04:30
(۸:۳۰) ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
خراسان
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!
http://akhr.ir/5438045
خراسان/ شاعران هم مانند هر آدم ديگري عواطف و حالات خاص خودشان را دارند؛ دلخور ميشوند، عصباني ميشوند، ابراز علاقه ميکنند، بگو مگو ميکنند، مسخره ميکنند، حسادت ميکنند، اظهار فضل و برتري ميکنند يا حس رقابت با همکارانشان در درونشان بيدار ميشود. هر کدام از اين حال و احوال هم خودش را در اثر شاعر نشان ميدهد. اين هم بخشي از دنياي ادبيات است که اتفاقاً در ادبيات فارسي هم، نمونههاي جالبي دارد.
دشمني در قالب شعر!
در ادبيات فارسي اصطلاحي به نام «نقيضهگويي» داريم که به معني تقليد طنز از يک اثر ادبي يا هنري، با قصد تمسخر و نقد آن است؛ حالا اين نقيضه هم ميتواند شعر باشد و هم نوشته. اولين شاعري که چراغ نقيضهگويي را در ادبيات فارسي روشن کرد، سوزني سمرقندي، شاعر قرن ششم هجري بود که اتفاقاً برازندۀ نامش هم هست! سوزني تا توانسته از خجالت شاعران قبل از خود و همدورههايش، از جمله امير معزّي و سنايي درآمده است که به دليل غيراخلاقي و بي ادبانه بودن اشعار او، از آوردنشان معذوريم! در قرن ششم، شاعري به نام اثيرالدين اخسيکتي به خاقاني حسادت ميکرد و ميخواست در برابر او عرض اندام کند و براي همين خاقاني را هجو کرده ولي خاقاني در برابر او، هيچ واکنشي نشان نداده است. اما همين خاقاني در برابر تعدادي از همدورههاي خود مانند ابوالعلاء گنجوي و رشيد الدين وطواط فخرفروشي کرده و در اشعاري خود را از آنها برتر دانسته است؛ براي نمونه به يک بيت از قطعه هجوآميز او براي رشيدالدين وطواط توجه کنيد: «خاقانيا! گله مکن او از سگان کيست/ خود صيدکي کند سگک استخوان خورک»!
شاعر شکمو و چنگال اسرار آميز
نقيضهگويي در آثار عبيد زاکاني، شاعر و نويسنده قرن هشتم به اوج خود ميرسد. منظومۀ 92 بيتيِ «موش و گربه» عبيد يک حماسه کمدي و نقيضهگويي است که در آن به رياکاري گربه زاهد به زبان طنز انتقاد ميکند. بسحق اطعمه، شاعر معروف قرن نهم که به خوراکيها علاقه زيادي داشته، نقيضههاي طنزآميزش را بر آثار شاعران قبل از خود از جمله حافظ، سعدي و فردوسي با موضوع غذاهاي رنگارنگ ايراني نوشته است. ديوان اطعمه شامل منظومههايي مانند کنز الاشتها و منظومه اسرار چنگال است. از شاعران و نويسندگان معاصر که در نقيضهگويي دستي دارند ميتوان به ناصر فيض(ديوان حافيض) و ابوالفضل زرويي نصرآباد(نقيضه بر شعرهاي سهراب سپهري) اشاره کرد. به يک بيت از نقيضههاي ناصر فيض بر شعر حافظ توجه کنيد: برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر/ ليلي آمد دم در،گفت: بيا برق آمد!
ابراز علاقه يا حسادت؟
بر خلاف شاعراني که قصد تمسخر و طعنه زدن به يکديگر را دارند، کساني هم هستند که به همديگر ارادت مي ورزند. وقتي يک شاعر بخواهد ابراز علاقه يا اداي دين کند، اثري بر اساس اثرِ شاعر مورد علاقهاش ميسرايد؛ البته هميشه هم اين کار از سر علاقه و ارادت نيست و گاهي رنگ و بوي برتريجويي به خود ميگيرد؛ مثلاً شاعران زيادي بعد از فردوسي شاهنامه سرودند و همهشان به خاطر علاقه اين کار را نکردند و بعضيهايشان ميخواستند ثابت کنند که از فردوسي بهترند!
حمله به پنج گنج
شرط اصلي و مهم براي کساني که ميخواهند نظير يک اثر را توليد کنند اين است که وارد حوزه سرقت ادبي نشوند! جالب است بدانيد حدود 150 اثر به تقليد از کارهاي نظامي گنجوي سروده شده؛ به عنوان مثال، 59 نظيره از ليلي و مجنون و 51 نظيره از خسرو و شيرين داريم! مهمترين کتابهايي که در ادبيات فارسي برايشان نظير و مانند نوشته شده است، شاهنامه فردوسي، پنج گنج نظامي، حديقه سنايي و گلستان سعدي هستند.
استقبال با آغوش باز
گاهي شاعراني هم پيدا ميشوند که تنها از سر علاقهمندي به آثار شاعران قبل از خودشان يک بيت يا يک شعر کامل را با وزن و قالب يکي از اشعار آنها ميسرايند. به عبارتي به استقبال آن شعر گذشته ميروند و ياد شعر و شاعر مورد علاقهشان را زنده نگه ميدارند. براي مثال، اين بيت معروف حافظ: «اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را/ به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را» مورد استقبال شاعراني مانند صائب تبريزي و شهريار قرار گرفته است. صائب اينطور سروده: « اگر آن ترک شيرازي به دست آرد دل ما را/ به خال هندويش بخشم سر و دست و تن و پا را». نمونه ديگر اين بيت خاقاني است: « اي صبحدم ببين که کجا مي فرستمت/ نزديک آفتاب وفا ميفرستمت» که حافظ اينطور به استقبالش رفته است: «اي هدهد صبا به سبا ميفرستمت/ بنگر که از کجا به کجا ميفرستمت». حافظ به استقبال اين بيت سعدي هم رفته: «جز اين قدر نتوان گفت بر جمال تو عيب/ که مهرباني از آن طبع و خو نميآيد» و اينطور سروده است: «جز اين قدر نتوان گفت در جمال تو عيب/ که وضع مهر و وفا نيست روي زيبا را».
نويسنده: الهه آرانيان
بازار