آخرين خبر/ مردها وقتي از خواب بيدار ميشدند، قهوهشان حاضر بود، لباسهايشان اتو شدهبود، بيفکر و خيال درباره ي مسائل خانه و فرزندان، براي هواي تازه بيرون ميرفتند و پشت سر خود اتاقهايي را بر جاي ميگذاشتند که هوا نداشت ...
به محض ورود ميپرسيدند:
ناهار حاضر است؟
کت خود را در مي آوردند.
اسپاگتي وا رَفتهِ، برنج خام است.
با چنين جملاتي جهان را تلخ ميکردند.
از طرف او
آلبا دسس پدس
بازار