خراسان/ اولين تصوير ذهني بيشترِ ما از فيلمها و مجموعههاي پليسي، قيافۀ کارآگاهاني مثل شرلوک هلمز، پوآرو و خانم مارپل است. شخصيتهاي مشهوري که اول توسط نويسندگان خلق شدند و بعد داستانشان به شکل تصويري درآمد. تاريخچه پليسينويسي در ادبيات اروپا و آمريکا کمتر از دو قرن است و در اين مدت، نويسندگان بسياري بازار اين گونۀ نويسندگي را که خيلي وقتها ادبي هم نيست و بيشتر عامهپسند است، داغ کردهاند. پليسينويسي يکي از زيرشاخههاي ژانر ادبيات جنايي است و مخاطبان خاص خود را هم دارد. به بهانه درگذشت آندره آ کاميلري، پليسينويس ايتاليايي و خالق مجموعه داستانهاي کارآگاه «مونتالبانو» که برخي او را «پاپ ادبيات پليسي» مي نامند، به بررسي اين گونه ادبي در ميان نويسندگان غربي ميپردازيم؛ نويسنده اي که علاقه مندان فارسي زبان داستان هاي پليسي، وي را با دو اثر «مزرعه کوزه گر: کاوشگري هاي کميسر مونتالبانو»، ترجمه بنفشه شريفي خو و «سارتي آنتونيو و مادربزرگ در قايق»، ترجمه هاله ناظمي، مي شناسند و برخي از داستان هاي کوتاه او نيز، در مجموعه داستان «آدمکش»، ترجمه رضا قيصريه و همکارانش، منتشر شده است.
ژانر پليسي چه ويژگيهايي دارد؟
داستاني که در آن يک يا چند خلافکار دست به جنايت بزنند و پليس به عنوان يک جستوجوگر وارد شود، در ژانر پليسي قرار ميگيرد. اين گونه ادبي که خود زيرشاخه ادبيات جنايي است، زيرمجموعههايي هم دارد که همهشان چند ويژگي مشترک دارند. جنايت، قهرمان يا ضدّ قهرمان، مظنون، قاتل يا شخصيت منفي و واقعگرايي و دوري از خيالپردازي در داستان، از جمله اين ويژگيها هستند. به عبارتي هر داستان پليسي بايد همه اينها را در خودش داشته باشد، وگرنه يک جاي کارش ميلنگد.
همه چيز از «قتلهاي خيابان مورگ» شروع شد
ادگار آلن پو، نويسنده آمريکاييِ متولّد قرن نوزدهم را اولين کسي ميدانند که داستان پليسي نوشت. او با نوشتن داستان کوتاه «قتلهاي خيابان مورگ» رگههاي ژانر پليسي را وارد ادبيات غرب کرد و بعد از اين بود که شخصيت شرلوک هلمز توسط نويسندهاش آرتور کانن دويل در انگلستان خلق و به يکي از محبوبترين شخصيتهاي داستاني تبديل شد. اين کارآگاه آدم باهوشي بود که با روشهاي خاص خودش گره از راز يک تبهکاري باز ميکرد. از اين به بعد، دوران طلايي ادبيات پليسي در انگلستان شروع شد و نويسندهاي به نام آگاتا کريستي، شخصيتهاي مشهوري مانند پوآرو و خانم مارپل را خلق کرد. در آمريکا هم، ادبيات پليسي با کتابهاي دو نويسنده به نامهاي ريموند چندلر و دشيل همت به اوج خود رسيد. «بدرود محبوبم»، «پنجره مرتفع»، «بانوي درياچه»و «خواهر کوچيکه» از آثار چندلر و «خرمن سرخ»، «دزدان نقابدار» و «ترکه مرد» از کتابهاي دشيل همت هستند.
دورۀ «پوآرو» و «مارپل» گذشته است
اگر بخواهيم وضعيت ادبيات پليسي را از صد سال قبل تا امروز بررسي کنيم، متوجه خواهيم شد که ساختار اين نوع آثار به کلي تغيير کرده و ديگر نويسندهها به دنبال زنده کردن پوآرو نيستند و شخصيتهاي جديدي خلق ميکنند. براي نمونه جيمز پترسون، نويسنده آمريکايي قهرمانهايي مثل «الکس کراس» را خلق کرده است و لي چايلد، نويسنده انگليسي هم با خلق شخصيتي به نام «جک ريچر» جزو نويسندگان پرفروش است. گيلين فلين، ديگر نويسنده آمريکايي با خلق شخصيت «امي» در رمان «دختر گمشده» در سالهاي 2014 و 2015 در جايگاه پرفروشترين نويسنده قرار گرفت. پائولا هاوکينز، نويسنده انگليسي توانست با رمان «دختري در قطار» در سال 2015 رکورد خيلي از کتابهاي پرفروش را بشکند. «پرونده خدمتکار مفقود» تارکوئين هال با روايت تحقيق و تفحص کارآگاهي هندي به نام «ويش پوري»، «قتل در پرستشگاه آنوبيس» نوشته ليندا سوزانِ آمريکايي با شخصيت اصلي «مرن» و رمان «دست سرنوشت» نوشته گيوم موسو، نويسنده فرانسوي هم از پرفروشترين آثار پليسي نويسندگان غربي هستند.
بازار