تلفات شاعران از تلفات حوادث رانندگی بیشتر است!
خبرگزاري کتاب ايران/ حسين شکربيگي با اعلام خبر انتشار مجموعه غزل «مصر و شکر» گفت: اين نخستين مجموعه غزل من است که از 57 غزل تشکيل شده است. اين غزلها مربوط به کل سالهاي فعاليت شعري من است؛ چراکه من کارم را با غزل آغاز کردم؛ اما بعد از مدتي فعاليتهايم در حوزه شعر سپيد بيشتر شد و غزل کمي به حاشيه رفت. وي ادامه داد: براي يک تجربه جديد تصميم گرفتم تا اين غزلها را منتشر کنم و خوشحالم که اين کتاب در نمايشگاه کتاب امسال از سوي انتشارات سيبسرخ راهي بازار نشر شد. سعي کردم در اين غزلها هم زبان نو و هم نگاهي عاشقانه - اجتماعي به مسائل داشته باشم؛ يعني در اين مجموعه به دنبال يک نوع تغزل اجتماعي بودم. اين شاعر با اشاره به سالهاي سرايش اين غزلها اظهار کرد: اگر کسي مجموعه را با دقت مطالعه کند، متوجه تفاوتهاي غزلها خواهد شد که اين به دليل تفاوت سالهاي سرودن آنهاست. سال سرودن اين غزلها از 75 شروع ميشود و تا سال 97 ادامه داشته است. خوشبختانه اين کتاب به تازگي به دوباره چاپ شده و در حال حاضر چاپ دوم آن در کتابفروشيها موجود است. شاعر مجموعه شعر «مصر و شکر» در تشريح تفاوتهاي شعر سپيد و شعر کلاسيک گفت: وزن و قافيه شعر کلاسيک، شاعر را محدود ميکند و براي سرودن شعر موزون مغز بايد آماده باشد؛ اما در شعر سپيد پرواز ذهن و خيال خيلي گستردهتر از غزل است. غزل يک قالب خيلي پرطرفدار در ايران است؛ غزل به دليل ريتم، موسيقي يا وزن راحتتر به دل مردم مينشيند، از طرفي سابقه سرايش غزل نيز به زمانهاي دور برميگردد. وي افزود: حدود 1000 سال است که ما با شعر کلاسيک انس داريم؛ اين در حالي است سابقه شعر نيمايي و سپيد به 60 سال هم نميرسد و شايد هنوز ذائقه مخاطب عام ايراني نتوانسته اين قالب را بپذيرد. من ارادتي به غزل دارم؛ اما معتقدم که شعر سپيد شعر امروز ماست؛ به همين دليل در اين حوزه بيشتر فعاليت ميکنم. به اعتقاد من شاعر در اين قالب راحتتر ميتواند دغدغههايش را بيان کند؛ البته شاعر بايد با فلسفه شعر سپيد آشنا باشد. گاهي وقتها ما شعر سپيد ميگوييم اما غزل گفتهايم و اين به آن دليل است که ما فلسفه شعر سپيد را نميدانيم. شکربيگي با اشاره به سابقه شعر سپيد گفت: شعر سپيد دورهاي در دست نخبگان بود. شما به پيش از انقلاب توجه داشته باشيد؛ متوجه خواهيد شد که شعر سپيد در دست يک جريان روشنفکري بود و اين افراد کمتر با توده مردم در ارتباط بودند. در آن دوره خبري از رسانههاي گسترده مثل فضاي مجازي و اينترنت نبود؛ تنها يک سري مجلات منتشر ميشد که افراد حاضر در آن مجلات خطمشي را تعريف ميکردند. وي افزود: آن افراد خطمشي را تعريف ميکردند و هر کسي که ميخواست شعرش در مجلات چاپ شود، بايد آن چهارچوبها و استانداردها را رعايت ميکرد. بعد از انقلاب تغييراتي اتفاق افتاد و شايد به دليل شرايط جنگ ما به غزل برگشتيم. بعدها با ورود اينترنت هرکسي رسانه خودش را داشت و مجبور نبود کاري را انجام دهد و اينجا بود که همه چيز باهم قاطي شد. ما شاعر داريم که هيچ چيز از شعر نميداند و واگويههاي شخصي خودش را به سادهترين شکل ممکن مينويسد و مخاطب خوبي هم دارند. برگزيده جايزه کتاب سال جمهوري اسلامي ايران با اشاره به جريان سادهنويسي گفت: ما جريان دهه 70 داشتيم که خيلي ربطي به زندگي نداشت و خيلي تکنيکي بود و اين کارها مخاطب را پس ميزد. در همين دوران جريان سادهنويسي خيلي قوت گرفت و يک سري افراد آن را در کشور رايج کردند. افرادي مثل احمدرضا احمدي و شمس لنگرودي و عبدالمليکان اين مسير را باز کردند. البته اين افراد خودشان اشتباه ننوشتند و ديگران بودند که نتوانستند از روي دست اين افراد درست بنويسند. وي ادامه داد: آفتي در شعر ما وجود دارد و آن نوشتن از روي دست يکديگر است. برخي دوستان ميگويند که در ايران تلفات شاعران از تلفات حوادث رانندگي هم بيشتر است؛ چراکه معمولا جرياني در حوزه شعر راه ميافتد و بعد از آن همه از روي هم کپي ميکنند و ديگر وجه تمايزي بين آن انبوهي که آن جريان را دنبال ميکنند، وجود ندارد. اين شاعر معتقد است که استفاده بيش از حد از تکنيک باعث پس زدن مخاطب در دهه 70 شد و در اين راستا ادامه داد: بعد از دهه 70 به دليل مواردي که اشاره کردم، جريان سادهنويسي روي کار آمد. خيلي از دوستان با عنوان سهل و ممتنع از اين جريان ياد ميکنند که من خيلي به اين عنوان اعتقادي ندارم و به نظرم کار اين افراد بيشتر سهل است. سهل و ممتنع يعني کار سعدي نه اين واگويههاي شخصي. به هر حال اين افراد طرفداران خودشان را داشتند و الان نيز بازار دست همين جريان است. وي افزود: اين مشکل تقصير شاعران نيست. مشکل آنجاست که خلاقيت شاعران کم شده است و انگار ميترسند خودشان باشند. شاعران ما وقتي ميبينند که فلان شاعر گل کرده است، به آن سمت ميروند و شکل همان شاعر مينويسند تا ديده شوند. به هر حال هنرمند دوست دارد ديده و خوانده شود. هيچ جرياني فينفسه بد نيست اما کپيکاري ما را بيچاره کرده است. اين شاعر در پايان و در اشاره به آثار جديدش اظهار کرد: دو مجموعه شعر سپيد دارم که به زودي «نفر اول، ايستاده از سمت راست» از سوي نشر نيماژ و «از اندوهي به اندوهي ديگر» از سوي انتشارات نگاه منتشر ميشود.