یک کتاب خوب/ هر روز یک قدم نزدیکتر، روانکاوی و خودشناسی در کنار هم
کافه بوک/ کتاب هر روز يک قدم نزديکتر با عنوان اصلي Every day gets a little closer اثري از دکتر اروين د. يالوم و جيني الکين است. اين کتاب از اولين کتابهاي يالوم است که شامل يادداشتهاي بيمار – جيني الکين – و درمانگر از يک فرآيند درماني است. دکتر اروين د. يالوم استاد روانپزشکي دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر و رواندرمانگر اگزيستانسيال است و جيني الکين نويسندهاي جوان و بااستعداد است که با مشکلاتي از جمله «انسداد در نوشتن» روبهرو است. پشت جلد کتاب هر روز يک قدم نزديکتر آمده است: اين وسوسه هميشه در من وجود دارد که دفترهاي قرار ملاقات قديمي مملو از اسامي نيمه فراموش شدهي بيماران را بيابم، کساني که حساسترين تجربيات را با آن ها داشتهام، افراد زياد و لحظات خوب زياد. چه اتفاقي براي آنها افتاده است؟ قفسهي کتابهاي رديف شده و انبوه نوارهاي ضبط شدهام، معمولا مرا به ياد گورستان هاي وسيع مياندازند: زندگيهاي تلنبار شدهي درون پوشههاي باليني، صداهاي به دام افتاده در نوارهاي الکترومغناطيسي در سکوت و نمايشهايي که هرگز اجرا نشدند. زندگي با اين آثار تاريخي، مرا سرشار از حس ناپايداري مي کند. حتي اگر خودم را غرق در زمان حال بيابم، شبح زوال را حس ميکنم که نگاه ميکند و منتظر است. در نهايت، زوال بر تجربيات زنده پيروز ميشود و در عين حال با سنگدلياش تلخي و زيبايي را هديه ميکند. ميل بازگو کردن تجربهي من با جيني ميل بسيار متقاعدکنندهاي است؛ شيفتهي فرصت از پاي درآوردن زوال براي طولاني کردن زندگي کوتاهمان با يکديگر هستم. چه بهتر که بداني آنها در ذهن خواننده باقي خواهند ماند، تا آنکه درون انبار متروکهاي از نوشتههاي باليني ناخوانده و نوارهاي الکترومغناطيسي ناشنيده دفن شوند. در ميان کتابهاي يالوم، کتاب من شدن زندگينامه اروين د. يالوم به قلم خودش است. يالوم که درمانگر حرفهاي است و هميشه زندگي ديگران را واکاوي ميکند، در اين کتاب شخصيت خودش را واکاوي ميکند و عميقترين جنبههاي زندگياش را با مخاطب به اشتراک ميگذارد. در ادامه اين مطلب با معرفي کتاب هر روز يک قدم نزديکتر در خدمت شما خواهيم بود. بخش اصلي اين کتاب شامل يادداشتهاي بيمار و درمانگر پس از هر جلسه درمان است. در واقع پس از هر جلسه درماني، دکتر يالوم و جيني الکين خلاصهاي صادقانه از آنچه که در جلسه گذشته، يادداشت ميکنند. آنها در اين يادداشتها به شکلي آزادانه از احساساتي که در طول جلسه داشتند صحبت ميکنند. جيني، نويسندهاي جوان و با استعداد است که قبل از آشنا با دکتر يالوم، به مدت يک سال و نيم در يک گروهدرماني شرکت کرده بود اما هيچ پيشرفتي نداشت. مشکل اصلي جيني که خود آن را «انسداد در نوشتن» ميداند برطرف نشده بود، بنابراين دکتر يالوم تصميم ميگيرد از روش متفاوتي براي درمان استفاده کند. از جيني خواستم که بهجاي پرداخت مالي، خلاصهاي صادقانه از هر جلسه بنويسد، که نه تنها شامل واکنشهاي او به رويدادها باشد، بلکه تصويري از زندگي پنهان جلسه هم ميشد، يک نوشته از عمق درمان؛ در واقع همهي افکار و خيالبافيهايي که هرگز درون روشنايي روز پديدار نميشوند. (هر روز يک قدم نزديکتر – صفحه ۳۰) دکتر يالوم و جيني پس از هر جلسه يادداشتهايي براي خود مينويسند و هر چند وقت يکبار اين يادداشتها را در اختيار همديگر قرار ميدهند. يادداشتهايي که هيچکدام فکرش را نميکردند روزي منتشر شود و به کتاب تبديل شود. اما پس از موفقيتآميز بودن درمان، دکتر يالوم با جيني صحبت ميکند و تصميم ميگيرند يادداشتها را منتشر کند. البته در کتاب، هم بيمار و هم درمانگر پيشگفتار و پسگفتاري براي آن نوشتهاند که انسجام خوبي به موضوعات داده است. درباره کتاب هر روز يک قدم نزديکتر اگر با قلم دکتر يالوم آشنا باشيد، ميدانيد او نويسندهاي است که هميشه مخاطب را راضي ميکند. رمانهاي يالوم علاوه بر اينکه بسيار جذاب و خواندني هستند، سرشار از اطلاعات مفيدي در زمينه روانشناسي و فلسفه اگزيستانسيال است که خوانندگان عادي نيز به راحتي ميتوانند از آن استفاده کنند. بدون شک خواندن اين کتاب تجربه متفاوتي خواهد بود و ممکن است شما از مطالب آن نهايت استفاده را ببريد اما اين کتاب داستان متفاوتي دارد و شايد براي خواننده عادي، جذابيت رمانهاي يالوم را نداشته باشد. در طول خواندن اين کتاب از سختيهاي کار رواندرماني هم آگاه خواهيد شد و چالشهاي مختلفي را که پيش روي بيمار و درمانگر است را مشاهده ميکنيد. درگيريهاي ذهني بيمار و نحوه مطرح کردن آنها با درمانگر در اين کتاب به خوبي نشان داده شده است. در مقابل درگيريهاي ذهني درمانگر را نيز ميبينيم که تلاش دارد بهترين تاثير را روي بيمار داشته باشد. در قسمتي از پيشگفتار مترجمان نيز ميخوانيم: خواندن اين کتاب ميتواند خود يک درمان باشد. همراهي با دغدغههاي ژرف مطرح شده در کتاب و بينشي که هنگام خواندن کتاب به خواننده دست ميدهد، ميتواند راهگشا باشد و نه تنها براي درمانگران به عنوان يک منبع عالي به شمار رود، بلکه ميتواند براي هر فردي هم که دغدغهي خودشناسي و دانستن دربارهي خود را دارد نيز مفيد واقع شود. نکته جالب ديگري درباره اين کتاب صداقت دکتر يالوم در نوشتههايش است که توجه هر خوانندهاي را جلب ميکند. اما يک نکته ديگر درباره اين کتاب، ترجمه و ويراستاري کتاب است که ميتوانست بسيار بهتر باشد. جملاتي از متن کتاب هر روز يک قدم نزديکتر جيني جلسه را با گفتن اين جمله شروع کرد که محتواي صحبتهايم در آخرين ملاقات بهخصوص دربارهي ناتوانياش در ابراز خشم بسيار درست است. او نه تنها در بيان خشمش ناتوان است، بلکه به طرز وحشتناکي در جمعي که ديگران خشمگين ميشوند، ناراحت و معذب است. (هر روز يک قدم نزديکتر – صفحه ۱۳۲) مدتي از جلسه را دربارهي افسردگياش صحبت کرد، دربارهي دلسردياش، دربارهي اين حقيقت که آخرين ملاقات خيلي بد بوده، زيرا در آن جلسه، او را براي برخي از پاسخها که نميدانسته و نميتوانسته ارائه دهد، تحت فشار قرار دادهام. (هر روز يک قدم نزديکتر – صفحه ۱۷۷) از آخرين جلسه، او کاملا در خيالپردازيهايش که بيشتر آنها در زمينهي زندگياش در آيندهاند غرق شده است. در اين خيالپردازيها او سي ساله است شايد سي و پنج ساله، تنها زندگي ميکند، تيرهبخت، ناکام، ناراحت، در يک شغل پست مانند شعبهاي از فروشگاه کار ميکند. گاه و بي گاه مردم او را ميبينند، شايد من يا والدينش هم او را ميبينيم و سپس خيالپردازي با رفتن او درون يک دورهي طولاني گريه که در آن او دلسوزي به حال خود را حس ميکند، قطع ميشود. (هر روز يک قدم نزديکتر – صفحه ۲۴۱) دکتر يالوم هميشه تلاش ميکند به من نشان دهد که همهي مردم زواياي پنهاني دارند. (هر روز يک قدم نزديکتر – صفحه ۲۵۹)