مهر/ ساخت فيلم درباره دوران اسارت در اردوگاههاي ارتش صدام به روايت آزادگان و تدوين کتاب خاطرات آنها آغاز شد. موسسه فرهنگي هنري پيام آزادگان، با تمرکز بر ثبت خاطرات و تجربيات آزادگان، تاسيس شد و همچنان با فعالسازي دفاتر مختلف در استانها و شهرهاي قم، مشهد، اصفهان، همدان، تبريز و خوزستان به کار خود ادامه ميدهد. غالب پروژههاي اين موسسه بر مبناي خاطرات، انجام شده است. موسسه روايت فتح نيز آثاري همچون مجموعه کتابهاي «دوره درهاي بسته» را در اين زمينه منتشر کرده و کتاب «تو تمام نميشوي» شامل خاطرات اسدالله ميرمحمدي که به صورت مستند داستاني تدوين شده، آخرين اثر اين موسسه در حوزه آزادگان است. در واقع، روند کارشان تغيير کرده و با وجود وفاداري به مستندات، آثار را داستانيتر کردهاند، تا به ذائقه مخاطبان نزديکتر شوند. حوزه هنري نيز در تهران و شهرستانها آثاري مانند: «يک وجب و چهار انگشت»، «سالار تکريت»، «پايي که جا ماند» و... را به چاپ رسانده است و همچنان با تمرکز بر تاريخ شفاهي حرکت ميکند. بر اساس اطلاعات موجود در کتابخانه تخصصي جنگ حوزه هنري، ۵۰۶ عنوان کتاب، به صورت خاطرات فردي و مجموعه خاطرات اسارت به ثبت رسيده است.
گرچه مطالعه تجربياتِ اسراي ايراني در اردوگاههاي حزب بعث عراق، خواندني است، اما پس از مرورِ چند عنوان کتاب در اين زمينه، با خاطرات و تجربياتِ تکراري آزادگان مواجه ميشويد. در گزارش پيشرو، به آسيبشناسي اين مشکل و راهکارهاي خروج از آن پرداخته شده است:
محمد قاسميپور، مسئول دفتر فرهنگ و مطالعات پايداري اداره کل امور استانها و مجلس حوزه هنري، در تشريح خط مشي اين دفتر در زمينه ثبت تاريخ شفاهي آزادگان ميگويد:
«ما در تقسيمبندي موضوعي، در دو سرفصل کلي تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس کار ميکنيم. هر کسي که در اين رابطه ايثارگري و جانبازي کرده، ميتواند موضوع و سوژه پروژههاي ما باشد. اکثر زندانيان سياسي پيش از انقلاب هم کارت آزادگي دارند و سابقه زندان آنها به عنوان آزادگي به حساب ميآيد. مبارزان انقلاب اسلامي نيز جزو موضوعاتي محسوب ميشوند که امکان مصاحبه تاريخ شفاهي با آنها وجود دارد. بسته به سوژهيابي و پيشنهاد موضوع توسط محققان، بعضي از استانها مانند: گيلان، بيشتر درباره تاريخ شفاهي آزادگان کار کردهاند. البته نيمنگاه و تاملي هم به اين امر داشتهايم که از مدلهاي تکراري و قالب کليشهاي که در حوزه خاطرات آزادگان اتفاق افتاده، دور شويم.
ما اعتقاد داريم که آزادگانِ راوي براي روايت خاطراتشان از نمونه کارهاي منتشر شده، تاثير گرفتهاند و در مصاحبهها و خاطرهپژوهيهاي کليشهاي، سيکل و چرخهاي وجود دارد که عيناً در برخي کارهاي منتشر شده ديده ميشود. فقط يک اسم و فاميل عوض ميشود، اما چارچوب، حوادث و مناسبتها يکسان هستند. گاهي با طنز تلخي در بعضي جلسات آموزشي ميگويم که بازنکرده، فهرست کتابهاي عادي و تکراري آزادگان را از حفظ ميدانم و ميگويم! فهرست و فصول کتاب فرضي با تولد و کودکي آغاز ميشود، با سربازي يا اعزام به جبهه و اسارت ادامه پيدا ميکند و با محرم در اسارت، نوروز در اسارت، پذيرش قطعنامه ۵۹۸، رحلت امام خميني(ره) و بازگشت به ميهن تمام ميشود. نمونههاي تاييد نشده زيادي در اين سالها در حوزه هنري مراکز استاني داشتهايم و گفتهايم که اين آثار، زندگيمحور نيستند و مجوز نشر نگرفتهاند. پيشنهاد دادهايم که به جاي ارائه گزارشي از روزهاي تکراري اسارت، جزييات رفتاري، ذهنيات و درونيات صاحب خاطره در دوران اسارت را استخراج کنند.
از حدود پنج سال پيش، به يک نقد جدي و آسيبشناسي در حوزه تاريخ شفاهي آزادگان رسيده و سعي کردهايم، از الگوي ثابت و کليشه شده در طرح خاطرات فاصله بگيريم
به هر حال ترديدي نداريم که پروژههاي تاريخ شفاهي آزادگان پس از انجام و اجرا براي عمومي شدن و انتشار، غالباً تبديل به خاطرات شفاهي شده و در قالب خاطرات شفاهي منتشر ميشوند. اما از حدود پنج سال پيش، به يک نقد جدي و آسيبشناسي در حوزه تاريخ شفاهي آزادگان رسيده و سعي کردهايم، از الگوي ثابت و کليشه شده در طرح خاطرات فاصله بگيريم. کتابهايي مانند: «فتاح» خاطرات آزاده فتاح محمدي، «رقص روي يک پا» خاطرات آزاده اسماعيل يکتايي لنگرودي و «اسماعيل نذر آفتاب» خاطرات آزاده اسماعيل کريميان شاددل، نمونههايي هستند که معتقديم از الگوهاي قبلي پيروي نکرده و در اين کتابها کندوکاو جديدي بر اساس رفتارشناسي و شخصيتشناسي راوي در دوره اسارت اتفاق افتاده است.
ما به دليل نقد و آسيبشناسي مورد اشاره، اصرار نداريم که الزاماً خاطرات هر آزادهاي بايد منتشر شود. گرچه اتفاقات و وقايع در اسارت، مشترک است اما اين امر، نميتواند مبناي کار نکردن و عدم ثبت و ضبط خاطرات باشد. انسانها با عاطفه و احساساتشان با وقايع روبهرو ميشوند. شايد واقعهاي مانند پذيرش قطعنامه ۵۹۸ در خاطرات آزادگان از اردوگاهها تکراري باشد، اما راوي ما بايد تاثير و تاثرات شخصي ناشي از اينگونه وقايع را بگويد؛ نه اينکه آنچه مشاهده کرده را بگويد و نه با استفاده از ضمير جمع به گزارش بپردازد!. چون گزارشها را همه شنيده و مشاهدات را هم ديگر اسرا ديده و ديدنيها را گفتهاند. اگر درونياتِ اتفاقاتِ بهظاهر تکراري را بگويند، همان روايتِ بکر، جديد و بااصالت رخ ميدهد.
سالها پيش، در اوايل دهه هشتاد، مصاحبه تاريخ شفاهي با آزادهاي زرتشتي انجام دادم که بعدها توسط نويسندهاي به حالت مستند داستاني نوشته و توسط انتشارات روايت فتح منتشر شد. در آن مصاحبه، راوي يک جوان هموطن زرتشتي با ۲۶ ماه سابقه اسارت بود که پس از يک جلسه گفتوگو، به اين نتيجه رسيدم که ظاهراً مصاحبه شونده، خاطرات عميقي نداشته و صرفِ زرتشتي بودنِ او، حداقل براي انتشار عمومي خاطراتش براي مخاطب عام، جالب توجه نخواهد بود. اما او ضبط را خاموش و به نکتهاي اشاره کرد و گفت: «شما بايد بداني که من در اول اسارت به نوعي، اسير در اسير بودم. چون در اردوگاه توسط ديگر اسرا بايکوت شده بودم و همه براي دوري از من تلاش ميکردند و در تمام لحظات تنها بودم! اينها را نميشود گفت!» به ايشان گفتم: «اگر مايل به بيان حس و حال خود در آن شرايط اردوگاهي و رفتاري که پيش گرفتي باشي، مشتاق گفتوگو و شنيدن خاطرات شما خواهم بود.» در جلسات بعد، آزاده زرتشتي راوي خاطرات ناشنيده و تصويرهاي ديده نشدهاي از اسارت و روايتي متفاوت با بقيه آزادهها شد».
محمد پُرحلم، که به پاسِ تدوين مجموعه کتابهاي «تاريخ شفاهي آزادگان استان گيلان» در بخش خاطره و تاريخ شفاهي هفدهمين دوره انتخاب بهترين کتاب دفاع مقدس مورد تقدير قرار گرفته، ميگويد:
«ما اين پروژه را در سال ۱۳۸۷ شروع و اولين کتاب با عنوان «يک وجب و چهار انگشت» را در سال ۱۳۸۹ منتشر کرديم. بعد از آن، يکسري از جوانان فعال در زمينه خاطرهنگاري و تاريخ شفاهي را از شهرستانهاي مختلف استان گيلان جمع کرديم. از آنجايي که آزادگان از ويژگي خاصي برخوردار بوده و به نوعي ناگفتههاي اين عزيزان براي مردم جذابيت داشت و در آن سالها هنوز به اين وسعت، کار تاريخ شفاهي و خاطرهنگاري آزادگان انجام نشده بود، اين کار را با جوانان ادامه داديم و در طول ده سال، ۲۶ عنوان کتاب در حوزه تاريخ شفاهي آزادگان منتشر کرديم. اين روند، همچنان ادامه دارد. البته در يکي دو سال اخير، کمي از حجم کارها کم کرديم و به سراغ رزمندگان رفتيم. دليل عمده اين بود که احساس کرديم، بايد با گزينش بيشتري با افراد خاصي کار کنيم. چون خاطرات، به هم شبيه ميشدند. اين گزينش، هم زمانبر و هم مستلزم اين است که افراد مختلف را به نوعي محک بزنيم و اگر لازم شد، آن پروژه را کامل کنيم. به همين خاطر، تعداد کارها را کم کرديم. چون ما حداقل دو و يا گاهي اوقات تا پنج مورد از خاطراتِ آزادگانِ گيلاني در اردوگاههاي مختلف را ثبت و ضبط کرديم. ما به دنبال کيفيت بهتر هستيم و نميخواهيم از يک نفر، روايتهايي را بگيريم که در حرفهاي ديگران بوده باشد. يعني ميخواهيم ناگفتههاي اسراي ايراني را استخراج کنيم و اين هدف اصلي ماست.
ما به دنبال کيفيت بهتر هستيم و نميخواهيم از يک نفر، روايتهايي را بگيريم که در حرفهاي ديگران بوده باشد. يعني ميخواهيم ناگفتههاي اسراي ايراني را استخراج کنيم و اين هدف اصلي ماست
کتابي با عنوان «عشق شيرين» شامل خاطرات آزاده قاسم زيباييپور در دست انتشار داريم که بر روي يکسري نامههاي مبادله شده با همسرش تکيه دارد. او حدود بيست نامه در دوران قبل از اسارت براي همسرش نوشته که توانستيم بسياري از رخدادهاي بزرگ جنگ که برايش اتفاق افتاده را از طريق نامهها يا نشانههاي موجود در آنها به دست بياوريم. فکر ميکنم، مجموعه خاطرهاي کاملاً منحصربهفرد است که در عين حال، کاملاً نگاه عاشقانه و حس راوي نسبت به همسر و دو فرزندش را نشان ميدهد. کتاب ديگري با عنوان «در کمين کوملهها» متعلق به آزادهاي است که در دست کوملههاي ايراني اسير بوده است. آنها زندانهايي در مرز ايران و عراق درست کرده بودند که بسياري از بچهها را اسير ميکردند و در ازاي پول هنگفت، رزمندگان را تحويل سپاه يا ارتش ميدادند. تعداد زيادي اسير از اين دست داريم که تعدادي از آنها هم جان خود را در اين زندانها از دست دادهاند. اين کتاب، اسارت در دست کوملهها، بازداشتگاههاي آنها و تلاش براي تاثير ايدئولوژيک بر روي اسرا را توصيف ميکند.
با وجود اينکه احتمال ميدهم به تکرار برسيم، اما معتقدم که هنوز، کارهاي برجا مانده، زياد هستند. حدود ۲۵۰۰ آزاده گيلاني داريم که فقط تاريخ شفاهي يک درصد از آنها را کار کردهايم. بايد حداقل تاريخ شفاهي ۱۰درصد يعني ۲۵۰ عنوان کتاب منتشر کنيم تا بتوانيم بگوييم، تقريباً قسمت عمده رخدادها را ثبت کردهايم. براي مثال، پنج عنوان کتاب از تاريخ شفاهي اسراي آسايشگاه رماديه کار کردهايم که ممکن است در يک نقطه مشترک باشند. ولي هر کدام، خاطرات را از ديدگاه خودشان به ياد ميآوردند و روايت مستقلي دارند که جنبههاي مختلف جنگ را نشان ميدهند و از طيفهاي مختلف هستند. هر کدام از اين پنج آزاده، اتفاقات را با توجه به نگاه و عقايد خودشان روايت ميکنند. به همين خاطر، هر کتابي رنگ خودش را دارد و حتي اگر براي همه اين ۲۵۰۰ نفر کتاب داشته باشيم، باز هم تفاوتهاي زيادي وجود دارند. ولي توان پوشش تمام اين افراد را نداريم و با کيفيسازي و استفاده از بهترين روايتگران، کمترين اما برترين آثار را توليد خواهيم کرد».
بازار