برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

بخشی از کتاب/ اسبی که درست رام نشده

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
بخشی از کتاب/ اسبی که درست رام نشده
آخرين خبر/ توي علف ها راه مي رفتم و فکرم پيش کمال بود که پيدايش نمي کردند لابلاي بوته هاي تمشک و همانجا مي پوسيد. استخوانهايش مي ماند و کمال را ديگر فقط از موهاي بلندش که گير کرده بود توي تيغ و شاخه هاي تمشکها مي شد شناخت. حواسم به رودخانه بود که توي آن سرما نروم توش و سعي مي کردم با صدايش حواسم را از اتفاقات چند ساعت قبل پرت کنم که صداي خش خش و نفس کشيدن، پشت سرم شنيدم. برگشتم. اسب سياه دنبالم راه افتاده بود و طناب دور گردنش روي زمين کشيده مي شد. از قدم برداشتنش روي علف ها صدايي در نمي آمد. ايستادم. چند قدم ديگر لنگان جلو آمد ولي نزديکم نشد. ايستاد. ديگر مطمئن شدم کهاهلي کردن اين اسب نصفه کاره مانده. از وحشي بودن کنده شده ولي درست رام نشده. چيدن يال اسب وحشي به قلم علي صالحي بافقي ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره