زادروز «گلی ترقی»، نویسندهای فراتر از جنسیتها
ايران/ گلي ترقي از جمله چهرههاي شاخص ادبيات معاصرمان است که در يکي از دورههاي برگزاري جايزه «هوشنگ گلشيري» به پاس سالها فعاليت ادبي از او تقدير کرديم.
آشناييام با خانم ترقي بيشتر به نوشتهها و آثار او، بويژه نوشتههاي قديميترش برميگردد. بر اساس شناختي که از رمانها و مجموعه داستانهاي اين نويسنده دارم يکي از مهم ترين شاخصههاي نوشتههاي او را زبان شيوا و رواني ميدانم که در همه کتابهايش ديده ميشود.
علاوه بر اين او در حال و هوايي دست به خلق آثار ادبياش ميزند که نتيجه کار داستان و رماني باورپذير ميشود؛ درست برخلاف نوشتههاي برخي نويسندگان که مخاطب قادر به برقراري ارتباط با ماجراهايي که به تصوير کشيدهاند نيست. از زبان فوقالعاده شيوا و داستانهاي باورپذير خانم ترقي که بگذريم خود من بهعنوان فردي که کتابهاي ايشان را خواندهام هنوز هم بعد از گذشت سالها «اتوبوس شميران» او را از بهترين داستانهاي کوتاه ايراني ميدانم. مهمترين دليل اين انتخاب را هم در شناخت خوبي ميدانم که نويسنده از دنياي دروني يک دختر بچه دارد؛ از عشقي که گفته ميشود و عشقي که بيان نميشود. البته «بزرگ بانوي روح من» هم به گمانم از بهترين داستانهاي کوتاه اوست؛ داستاني که در آن وجهي از تاريخ اجتماعي کشورمان به تصوير کشيده ميشود. داستاني درباره مهاجرت، فرزنداني که از کشور خود به سرزمين ديگري ميروند و والدين آنها که ديگر سن و سالي دارند و گاه در کسوت مادربزرگ و پدربزرگ براي ديدار آنان ناچار به سفر ميشوند. کساني که بايد براي ديدار فرزندان و نوههاي خود رنج سفري را متحمل شوند که برايشان چندان ساده نيست. اين مشکلي است که براي آدمهاي اين روزگار خيلي قابل لمس است.
گلي ترقي داستانهايي نوشته که درباره اغلب آنها تجربههاي زيستي متعددي را پشت سرگذاشته است. او خودش هم مهاجرت کرده؛ آن هم با بچه و شرايط بسيار دشوار. با اين حال در نوشتههايش خبر چنداني از آن دست نالهها و نوستالژيهايي که درباره زندگي و رؤيايي با مشکلات ميبينيم ديده نميشود. البته شايد در سطح برخي آثار او ردپايي از نوستالژي يا حتي گلايه از شرايط زندگي و مشکلاتش ديده شود اما هيچ کدام آنقدر نيست که جلب توجه کند. شناخت دروني گلي ترقي نسبت به شخصيتهايي که دست به خلقشان ميزند هم از ديگر دستاوردهاي آثار اوست. البته شکي نيست که اغلب قهرمانان داستانها و رمانهاي او زنان هستند اما نگاه او جنسيتزده نيست؛ حتي گاهي ممکن است يکي از شخصيتهاي اصلياش مرد باشد. او در سالهاي تدريس اسطوره و مباحث مرتبط با آن در دانشگاه هم موفق به برقراري تعامل خوبي با دانشجويانش ميشد و اين نشان ميدهد که نه تنها در تأليف آثارش، بلکه در صحبت با دانشجويان هم از قدرت کلامي و به اصطلاح زباني قدرتمند برخوردار است.
نويسنده: فرزانه طاهري/ مترجم