خراسان/ نويسندههاي معروف جز امضا زدن براي هوادارها در جشن امضاي کتاب وظايفي هم دارند. رعايت رسمالخط زبان فارسي، احترام به آن، با تأمل و مسئولانه نوشتن جزو همين وظايف نانوشته است اما اين روزها در برخي کتابهايي که منتشر ميشود نويسندهها آن را رعايت نميکنند و از سويي تماس ما با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره روند بازبيني کتاب به لحاظ رعايت رسمالخط و درستنويسي زبان فارسي قبل از صدور مجوز نيز بينتيجه بود. در ادامه به کتاب جديد مصطفي مستور که با غلطهاي املايي عمدي زيادي همراه است و شيوه نوشتار عجيب رضا اميرخاني در کتابهايش پرداختيم که گويا وزارت ارشاد و فرهنگستان زبان و ادب فارسي از آنها غافل ماندهاند. نظر دکتر ميرجلالالدين کزازي را هم در اين باره جويا شديم.
«معسوميت»هاي ازدسترفته زبان فارسي
مصطفي مستور به تازگي کتاب جديد خود به نام «معسوميت» را راهي بازار نشر کرد. طبق معمول، چاپ اول اين کتاب به سرعت تمام شد. او در اين کتاب با اين توجيه که راوي ده کلاس سواد دارد و به همين دليل غلطهاي املايي زيادي دارد، کلمههاي زيادي را مانند عنوان کتاب که در حقيقت بايد «معصوميت» ميبود به عمد اشتباه نوشته است. مثلا «بهخسوس» به جاي «بهخصوص»، «بينقس» به جاي «بينقص»، «تراوت» به جاي «طراوت»، «الحام» به جاي «الهام»، «ختور» به جاي «خطور». اين اشتباهنويسي ممکن است در ابتدا بامزه به نظر بيايد اما تکرار آن در متن باعث سختخواني، به اشتباه انداختن خواننده و چه بسا نهادينه شدن شکل املايي آن در ذهن مخاطب ميشود.
رضا اميرخاني نيز جزو نويسندههاي سختنويس است. از آن جهت که در تمام کتابهايش برخلاف رسم الخط فرهنگستان زبان و ادب فارسي اصرار عجيبي در جدا نوشتن کلمهها دارد. مثلا مينويسد «يخچال»، «لبخند»، «تشنهگيش»، «زندهگي»، «فوتبال»، «تلهويزيون»، «زايمان»، «خانهگي» و «همسَرم». شيوهاي که اگر هر نويسنده گمنام ديگري آن را در پيش ميگرفت انتقادهاي زيادي را در پي داشت اما در خصوص او برخي در حمايت از اميرخاني، آن را نوآوري ميدانند. البته او پيشتر در دفاع از رسمالخط خود گفته: «ما زباني داريم که اگر متوجه آن نشويم، رو به انقراض ميرود. من سعي ميکنم با اين رسم الخط به لغتسازي کمک کنم.» عجيب اين که کتاب «رهش» او با همين رسمالخط برنده يکي از معتبرترين جايزههاي ادبي کشور يعني جايزه جلال شد. غلامعلي حداد عادل رئيس فرهنگستان زبان فارسي اما اين شيوه نجاتبخشي او را غلط ميداند و گفته است: «ما گفتهايم مصلحت خطفارسي در اين است که کجا واژهها سرهم و کجا، جدا نوشته شود. اين جدانويسيها ممکن است اشکالات بسياري پديدار کند. آقاي اميرخاني قطعا اشتباه ميکند. افراد ديگر هم به اين صورت است. زبان و به خصوص خط چيزي نيست که با پسند و سليقه هر کسي شکل بگيرد. در اين صورت سنگ روي سنگ بند نميشود.» بايد باور کرد که زبان فارسي با اين لغتسازي و اشتباهنويسيها بيشتر به سمت انقراض ميرود و اگر نويسندههاي مشهور ما تابع درستنويسي فارسي نباشند چه انتظاري بايد از مردم و کاربران شبکههاي اجتماعي در حفظ و حراست از زبان فارسي داشت؟
هر آن چه در زبان، کژي بياورد نارواست
وقتي از مسئولان وزارت ارشاد درباره وجود قانوني مبني بر رعايت رسمالخط فرهنگستان زبان و ادب فارسي در روند چاپ کتابها پاسخي دريافت نکرديم به سراغ دکتر ميرجلالالدين کزازي زبانشناس و پژوهشگر ادبي رفتيم. او اشتباهنويسي و رسمالخطهاي خودساخته را نابه هنجاري دانست و در ادامه گفت: «هر آن چه در زبان نابه هنجاري، کژي و پريشاني پديد بياورد نارواست و به زبان آسيب ميرساند. اين نابه هنجاري و آسيب ميتواند به خود زبان يا دبيره (خط) برگردد. اگر خط هم نابه هنجار باشد، پيداست که خواندن نوشته را خواهد آشفت و دشواري در آن خواهد انداخت. از همين روي ميبايد در دبيرگي (نوشتن خط) هم قانونها و هنجارها را همواره پاس داشت تا نوشته را بتوان آسانتر خواند و زودتر دريافت.»
نويسنده: اکرم انتصاري
بازار